solar plexus

/ˈsoʊləˈpleksəs//ˈsəʊləˈpleksəs/

(کالبد شناسی) تورینه ی خورشیدی، شبکه ی عصبی پشت معده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a network of nerves located between the stomach and aorta, supplying nerves to the abdominal organs.

(2) تعریف: the area of the abdomen just below the sternum; pit of the stomach.

جمله های نمونه

1. Then, with a sickening thud in her solar plexus, she understood.
[ترجمه گوگل]سپس، با صدایی بیمارگونه در شبکه خورشیدی خود، فهمید
[ترجمه ترگمان]سپس با صدایی تهوع آور از شکمش متوجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For pain in the stomach and solar plexus : often used with rou gui.
[ترجمه گوگل]برای درد معده و شبکه خورشیدی: اغلب با rou gui استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای درد در معده و شبکه شمسی: اغلب با rou gui استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bigger doubled his fist and struck his solar plexus.
[ترجمه گوگل]بزرگتر مشتش را دو برابر کرد و به شبکه خورشیدی اش ضربه زد
[ترجمه ترگمان]بزرگ تر مشت خود را دو برابر کرد و به شکمش ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. a painful punch in the solar plexus.
[ترجمه گوگل]ضربه دردناک در شبکه خورشیدی
[ترجمه ترگمان]ضربه دردناکی در شبکه خورشیدی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To eyes, base of throat, or solar plexus, when nothing more effective can be done.
[ترجمه گوگل]به چشم ها، قاعده گلو یا شبکه خورشیدی، زمانی که هیچ کار موثرتری نمی توان انجام داد
[ترجمه ترگمان]چشم، پایه گلو و یا شبکه شمسی، زمانی که هیچ چیز موثرتر از این نمی تواند انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is the yellow - ray or solar plexus center.
[ترجمه گوگل]این مرکز شبکه پرتوی زرد یا خورشیدی است
[ترجمه ترگمان]این مرکز، مرکز شبکه آفتابی یا خورشیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Open the Solar Plexus chakra.
[ترجمه گوگل]چاکرای شبکه خورشیدی را باز کنید
[ترجمه ترگمان]بار Solar plexus Solar را باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The impact of that failure must have been like a fierce left hook in the solar plexus.
[ترجمه گوگل]تاثیر آن شکست باید مانند یک قلاب چپ شدید در شبکه خورشیدی باشد
[ترجمه ترگمان]تاثیر این شکست باید مانند یک هوک چپ سخت در شبکه شمسی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You go crazy with the frustration and throw a bad punch and take his counter in your mouth or solar plexus.
[ترجمه گوگل]شما از ناامیدی دیوانه می شوید و مشت بدی می اندازید و شمارنده او را در دهان یا شبکه خورشیدی خود می گیرید
[ترجمه ترگمان]با ناامیدی دیوانه می شوید و یک مشت بد بردارید و پیشخوان خود را در دهان یا شبکه شمسی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When I finally saw his face, the muscles surrounding my solar plexus contracted fiercely with the shock of recognition.
[ترجمه گوگل]وقتی بالاخره صورتش را دیدم، عضلات اطراف شبکه خورشیدی من به شدت با شوک تشخیص منقبض شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی بالاخره صورت او را دیدم، عضلات شکمش به شدت با شوک تشخیص چهره درهم فشرده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kopyion dodged a fist and threw another punch at his solar plexus.
[ترجمه گوگل]کوپیون یک مشت طفره رفت و مشت دیگری را به سمت شبکه خورشیدی او پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]Kopyion از یک مشت جاخالی داد و ضربه دیگری به شکمش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A drop of juniper can also be rubbed into your forearms and solar plexus.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید یک قطره درخت عرعر را به ساعد و شبکه خورشیدی خود بمالید
[ترجمه ترگمان]یک قطره از juniper نیز می تواند به forearms و شبکه شمسی نیز مالیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Had the batsman not ducked, the ball might have struck him in the solar plexus.
[ترجمه گوگل]اگر خفاش‌کن به زمین نمی‌خورد، ممکن بود توپ به شبکه خورشیدی او برخورد کند
[ترجمه ترگمان]اگر the خود را پس نداده بود، ممکن بود گلوله در شکمش به او اصابت کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• network of vessels located in the abdomen
your solar plexus is the part of your stomach, below your ribs, where the nerves which control your abdominal organs are situated.

پیشنهاد کاربران

نقطه وسطه قفسه سینه
solar plexus
سومین چاکراه بدن
شبکه بعضی زیر معده که به آرامش ذهن و تمرکز شما کمک میکند.

بپرس