soiled


چرک شده

جمله های نمونه

1. his deeds soiled his family's name
اعمال او نام خانواده اش را ننگین کرد.

2. the children soiled their clothes
بچه ها لباس های خود را چرکین کردند.

3. don't eat with soiled hands!
با دست های کثیف خوراک نخور!

4. the ink has soiled the tablecloth
جوهر،رومیزی را لک انداخته است.

5. His actions have soiled his family name.
[ترجمه گوگل]اقدامات او نام خانوادگی او را آلوده کرده است
[ترجمه ترگمان] اعمالش اسم خانوادگیش رو لکه دار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The baby had soiled her diaper again.
[ترجمه گوگل]بچه دوباره پوشکش را کثیف کرده بود
[ترجمه ترگمان]بچه دوباره پوشکش را کثیف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leave bedclothes clean and tidy and remove soiled linen.
[ترجمه گوگل]روتختی را تمیز و مرتب بگذارید و ملحفه های کثیف را بردارید
[ترجمه ترگمان]ملحفه را تمیز و مرتب کنید و پیراهن کهنه را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We were soiled with urine, hungry, thirsty, cold and sick with exhaustion.
[ترجمه گوگل]از ادرار خاکی بودیم، گرسنه بودیم، تشنه بودیم، سرد بودیم و از خستگی مریض بودیم
[ترجمه ترگمان]ما از ادرار، تشنه، تشنه، سرد و خسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The man then soiled his bed. and Butler cleaned and changed him again.
[ترجمه گوگل]مرد سپس تخت خود را کثیف کرد و باتلر دوباره او را تمیز و عوض کرد
[ترجمه ترگمان]مرد در آن موقع تختش را خیس کرد و باتلر را تمیز کرد و دوباره عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The youngest child was wearing a soiled diaper.
[ترجمه گوگل]کوچکترین بچه پوشک کثیفی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]بچه کوچک تر یک پوشک کثیف پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many of the pages had been soiled by the old man's dirty fingers.
[ترجمه گوگل]بسیاری از صفحات توسط انگشتان کثیف پیرمرد کثیف شده بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صفحات زیر انگشتان کثیف پیرمرد کثیف شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the carpet is slightly soiled get an absorbent white cloth, a quality shampoo and warm water.
[ترجمه گوگل]اگر فرش کمی کثیف است یک پارچه سفید جاذب، یک شامپو با کیفیت و آب گرم تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر فرش کمی کثیف است، یک پارچه سفید جاذب، یک شامپو با کیفیت و آب گرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is a soiled and puckered hem, the golden treasury's privy purse.
[ترجمه گوگل]این یک سجاف خاکی و چروکیده، کیف مخفی طلایی خزانه است
[ترجمه ترگمان]یک گوشه تنگ و چروک، کیف کمک های خزانه طلایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meanwhile Marcus's face, emerging from beneath the soiled stubble, was looking remarkably clean and young.
[ترجمه گوگل]در همین حال، صورت مارکوس که از زیر ته ته ته کثیف بیرون آمده بود، به طرز چشمگیری تمیز و جوان به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در همین حال چهره مارکوس که از زیر موهای خیس و کثیف بیرون آمد، فوق العاده تمیز و جوان به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The teenager won't put her soiled clothing in the laundry basket as requested; they don't get washed.
[ترجمه گوگل]نوجوان لباس های کثیف خود را طبق درخواست در سبد لباسشویی نمی گذارد آنها شسته نمی شوند
[ترجمه ترگمان]دختر نوجوان به همان اندازه که خواسته بود لباس های کثیف او را در سبد رخت شویی نخواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] کثیف

انگلیسی به انگلیسی

• dirty, filthy; stained; tarnished, disgraced

پیشنهاد کاربران

بپرس