1. He's a real softie at heart.
[ترجمه گوگل]او در قلب یک نرم افزار واقعی است
[ترجمه ترگمان]اون توی قلب خیلی مهربونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He acts all macho, but he's a real softie underneath.
[ترجمه گوگل]او کاملاً ماچو عمل می کند، اما او یک نرم افزار واقعی است
[ترجمه ترگمان]اون خیلی macho، اما اون یه آدم مهربون زیر زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Robinson, an old softie, asked if Gruoch loved Macbeth.
[ترجمه گوگل]رابینسون، یک نرمافزار قدیمی، پرسید که آیا گروچ مکبث را دوست دارد؟
[ترجمه ترگمان]رابینسون، یک softie قدیمی، پرسید آیا Gruoch عاشق مکبث است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He's just a big softie.
5. Such a big strong bloke, and such a softie.
6. Some New Age softie who babbled about using the right side of his or her brain.
[ترجمه گوگل]برخی از نرمافزارهای عصر جدید که در مورد استفاده از سمت راست مغزش غرولند میکردند
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد عصر جدید که در مورد استفاده از سمت راست مغز خود سخن می گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He's a real softie.
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. How could you take an old softie like Henry and twist him around-your finger that way?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید یک نرم افزار قدیمی مانند هنری را بردارید و او را دور انگشت خود بچرخانید؟
[ترجمه ترگمان]چطور تونستی مثل هنری پیر رو تور کنی و اون رو از اون طرف twist؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Grandpa is an old softie; he always gives us treats.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ یک نرم افزار قدیمی است او همیشه به ما غذا می دهد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ پیرمرد مهربانی است، همیشه با ما رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The octopus is the ultimate softie.
12. There's no need to be afraid of him—he's a big softie.
[ترجمه گوگل]نیازی به ترس از او نیست - او یک نرم افزار بزرگ است
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که از او بترسی - او یک احمقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The white stubble on his fleshless jaw was a reproach to my twenty-four years and suddenly I felt an inadequate city-bred softie.
[ترجمه گوگل]کلش سفید روی آروارهی بیگوشت او برای بیست و چهار سالگی من سرزنش بود و ناگهان احساس کردم نرمی نامناسبی که در شهر تولید شده بود
[ترجمه ترگمان]موهای سفیدش از بیست و چهار سال من را سرزنش می کرد و ناگهان احساس کردم که یک سوسول inadequate بزرگ هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Eastwood may have an on - screen reputation for gun - toting but he describes himself as an old softie.
[ترجمه گوگل]ایستوود ممکن است - شهرت روی صفحه نمایش به خاطر اسلحه بازی کردن داشته باشد، اما او خود را به عنوان یک نرم افزار قدیمی توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]به طوریکه بی بی بی بی بی بی بی بی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید