soften the blow


اثر ضربه یا چیز ناگواری را کم کردن

پیشنهاد کاربران

Soften/cushion the blow – meaning make it easier to cope with a difficult change or upsetting news; to make a bad situation less serious. ( New Oxford American Dictionary )
کم کردن اثر یک وضعیت آزار دهنده؛ کاهش دادن یک موقعیت نگران کننده؛ ساده تر کردن یک شرائط سخت؛ پیدا کردن راهی برای کنار آمدن با یک تغییر سخت یا اخبار نگران کننده؛ تلطیف کردن
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
When you have to tell someone about the death of a loved one, there's really no way to soften the blow.
وقتی باید خبر مرگ عزیزی را به کسی داد، هیچ راهی برای کم کردن ضربه ی روحیِ فردی که خبر را دریافت می کند وجود ندارد.
Example 2: 👇
Monetary compensation was offered to soften the blow.
غرامت مالی برای قابل تحمل کردن شرائط سخت عَرضه ( پیشنهاد ) شد.
Example 3: 👇
DEXTER: It's astonishing what money can do for people, don't you agree Mr. Connor? Not too much, you know, just more than enough. Particularly for girls. Look at Tracy. There's never been a blow that hasn't been softened for her. There’ll never be one that won't be softened—why, it even changed her shape—she was a dumpy little thing originally.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
دکستر: حیرت آور ه که پول چه کارهایی میتونه برای مردم انجام بده، موافق نیستید آقای کانر؟ ممکنه خیلی زیاد نباشه، می دونید، فقط بیش از اندازه کافی. مخصوصا برای دخترا. به تریسی نگاه کن. هرگز مشکل یا شرائط سختی نبوده که پول اثرش رو کم نکرده باشه. در آینده هم مشکلی وجود نخواهد داشت که پول حل نکنه - پول حتی شکل اونو تغییر داد - او در ابتدا یک خپله ی قد کوتاه بود.
متن انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری

soften the blow
ماستمالی کردن، اصلاح کردن اوضاع بد
تلطیف کردن فضا
لا پوشانی کردن

بپرس