softball

/ˈsɒftˌbɒl//ˈsɒftbɔːl/

معنی: بیسبال دارای توپ نرم
معانی دیگر: (نوع آسانتر بازی بیس بال که گوی نرمتر و بزرگتر و زمین کوچکتر دارد) سافت بال، ورزش بیش بال دارای توپ نرم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a type of baseball played on a smaller field with a larger, softer ball that is usu. pitched underhand.
مشابه: ball

(2) تعریف: the ball that is used in this game.
مشابه: ball

جمله های نمونه

1. There's not much difference between baseball and softball.
[ترجمه گوگل]تفاوت زیادی بین بیس بال و سافت بال وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ تفاوتی بین بیس بال و سافت بال نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Amateur Softball Association's roster of umpires has declined to 5000.
[ترجمه گوگل]فهرست داوران انجمن آماتور سافت بال به 5000 نفر کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]فهرست داوران غیرحرفه ای softball از ۵،۰۰۰ تن کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In softball, pitches are tossed underhand.
[ترجمه گوگل]در سافت بال، زمین ها زیر دست پرتاب می شوند
[ترجمه ترگمان]در سافت بال هر ضربه مشکوکی رو پرت میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The softball leagues have extended the reign of the weekend warrior from just Saturdays and Sundays to after-work hours on weekdays.
[ترجمه گوگل]لیگ‌های سافت‌بال، سلطنت جنگجویان آخر هفته را فقط از شنبه‌ها و یکشنبه‌ها به ساعات بعد از کار در روزهای هفته افزایش داده‌اند
[ترجمه ترگمان]لیگ های سافت بال حاکمیت جنگ آخر هفته را از روزه ای شنبه و یکشنبه تا بعد از ساعات کاری در روزه ای هفته تمدید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When we played softball, I'd steal second base, feel guilty and go back. Woody Allen
[ترجمه گوگل]وقتی سافت بال بازی می کردیم، پایه دوم را می دزدیدم، احساس گناه می کردم و برمی گشتم وودی آلن
[ترجمه ترگمان]وقتی سافت بال (بیس بال)بازی می کردیم، باز هم دزدی می کردم، احساس گناه می کردم و برمی گردم وودی آلن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Laying aside their softball questions, reporters asked Amelio whether he had really done such a good job at National Semiconductor.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران با کنار گذاشتن سؤالات سافت بال خود، از آملیو پرسیدند که آیا او واقعاً چنین کار خوبی در نیمه هادی ملی انجام داده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران از امیلیو پرسید که آیا واقعا کار خوبی در شرکت نیمههادی ملی انجام داده است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Three beer-befuddled construction workers played softball with my head in a backstreet on the mistaken assumption that I was Tom Tunney.
[ترجمه گوگل]سه کارگر ساختمانی گیج‌شده با آبجو با این تصور اشتباه که من تام تونی هستم، در کوچه پشتی با سرم سافت بال بازی کردند
[ترجمه ترگمان]سه تا از کارگرهای construction، که گیج و سردرگم بودند، با سرم به سافت بال بازی می کردند، چون من تام Tunney بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Playing softball is just a good way to let your hair down and have fun.
[ترجمه گوگل]بازی سافت بال فقط یک راه خوب برای رها کردن موهایتان و لذت بردن است
[ترجمه ترگمان]سافت بال بازی خیلی خوبه که موهات رو خراب کنی و خوش بگذرونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We'll play softball in the park tomorrow, weather permitting.
[ترجمه گوگل]اگر هوا اجازه بدهد فردا در پارک سافت بال بازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]فردا در پارک با یس بال بازی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The softball game that starts in the morning and finishes when it is too dark to see the ball anymore.
[ترجمه گوگل]بازی سافت بال که از صبح شروع می شود و زمانی که هوا خیلی تاریک است برای دیدن توپ به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]بازی سافت بال که در صبح شروع می شود و زمانی تمام می شود که دیگر برای دیدن توپ خیلی تاریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It has volleyball, softball, concerts, and art shows around the clock.
[ترجمه گوگل]والیبال، سافت بال، کنسرت و نمایش های هنری شبانه روزی دارد
[ترجمه ترگمان]این فیلم والیبال، سافت بال، کنسرت ها و هنر را در حدود ساعت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sports program was intramural softball in a little courtyard.
[ترجمه گوگل]برنامه ورزشی سافت بال درون مدرسه ای در حیاط کوچکی بود
[ترجمه ترگمان]برنامه ورزشی، سافت بال بازی در یک حیاط کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gumbley, 4 has been playing organized softball for more than 25 years.
[ترجمه گوگل]گامبلی 4 ساله بیش از 25 سال است که سافت بال سازمان یافته بازی می کند
[ترجمه ترگمان]Gumbley ۴ ساله بیش از ۲۵ سال است که با سافت بال سازمان یافته بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Students have a choice of softball, football, or basketball.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان می توانند سافت بال، فوتبال یا بسکتبال را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان حق انتخاب توپ بیسبال، فوتبال، یا بسکتبال دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We were invited to play in a softball game between the Salomon equity department and one of its largest clients.
[ترجمه گوگل]ما برای بازی در یک بازی سافت بال بین بخش سهام سالومون و یکی از بزرگترین مشتریانش دعوت شدیم
[ترجمه ترگمان]ما برای بازی در یک بازی سافت بال بین اداره مبارزه سلیمان و یکی از بزرگ ترین مشتریانش دعوت شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیسبال دارای توپ نرم (اسم)
softball

انگلیسی به انگلیسی

• form of baseball played on a smaller diamond with a larger ball; ball used in the game of softball
softball is a game similar to baseball, played with a larger, softer, ball.
a softball is the ball used to play softball.

پیشنهاد کاربران

بعنوان اصطلاح هم استفاده میشه به معنی: خیلی آسون، آب خوردن
توپ نرم بیسبال

بپرس