soft soap

/ˈsɑːftsoʊp//sɒftsəʊp/

معنی: چاپلوسی، تملق
معانی دیگر: صابون مایع، صابون آبسان، (عامیانه) چاپلوسی کردن، زبان چرب و نرم به کار بردن، چاپلوسی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: liquid or semiliquid soap.

(2) تعریف: (informal) flattery or cajoling talk.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: soft-soaps, soft-soaping, soft-soaped
(1) تعریف: (informal) to cajole, flatter, or curry favor with.
مشابه: talk

(2) تعریف: to rub soft soap on.

جمله های نمونه

1. I'm tired of his soft soap!
[ترجمه دانیال بیات] از چرب زبونی هاش خستم
|
[ترجمه گوگل]از صابون نرمش خسته شدم!
[ترجمه ترگمان]از این صابون his خسته شدم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's good with the soft soap, is Crumwallis.
[ترجمه گوگل]او با صابون نرم خوب است، Crumwallis است
[ترجمه ترگمان]اون با این صابون نرم خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One simple way to make soft soap requires 9 kilograms of potash.
[ترجمه گوگل]یک راه ساده برای تهیه صابون نرم به 9 کیلوگرم پتاس نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]یک راه ساده برای ایجاد صابون نرم نیاز به ۹ کیلوگرم of دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Flattery is nothing but soft soap.
[ترجمه گوگل]چاپلوسی چیزی جز صابون نرم نیست
[ترجمه ترگمان]Flattery چیزی جز یک صابون نرم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One simple way to make soft soap requires nine kilograms of potash.
[ترجمه گوگل]یک راه ساده برای تهیه صابون نرم به 9 کیلوگرم پتاس نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]یک راه ساده برای ایجاد صابون نرم نیاز به نه کیلوگرم of دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His letter were full of soft soap.
[ترجمه گوگل]نامه او پر از صابون نرم بود
[ترجمه ترگمان]نامه او پر از صابون نرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cut out the soft soap ; flattery will get you nowhere!
[ترجمه گوگل]صابون نرم را قطع کنید چاپلوسی شما را به جایی نمی رساند!
[ترجمه ترگمان]این صابون لطیف را از هم جدا کنید، چاپلوسی شما را هیچ جا نخواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's no good trying to soft soap my father; he's miserable old devil.
[ترجمه گوگل]تلاش برای نرم کردن صابون پدرم خوب نیست او شیطان پیر بدبخت است
[ترجمه ترگمان]او شیطان پیر و بیچاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. H . O . is advising people to wash their hands often soft soap and water.
[ترجمه گوگل]اچ O به مردم توصیه می کند دست های خود را اغلب با آب و صابون نرم بشویند
[ترجمه ترگمان]ه ا به مردم توصیه می کند که دست خود را اغلب صابون نرم و آب بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Usage: Used as the gentle surface-active agent of cleansing foam, body shower foam, soft soap and fancy soap.
[ترجمه گوگل]استفاده: به عنوان عامل فعال سطحی ملایم فوم پاک کننده، فوم بدن دوش، صابون نرم و صابون فانتزی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کاربرد: به عنوان عامل نرم سطح آب فوم تمیز، فوم دوش بدن، صابون نیمه صابون و صابون fancy استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Usage: Used as the gentle surface - active agent of cleansing foam, body shower foam, soft soap soap.
[ترجمه گوگل]استفاده: به عنوان سطح ملایم استفاده می شود - عامل فعال فوم پاک کننده، فوم بدن دوش، صابون نرم صابون
[ترجمه ترگمان]کاربرد: به عنوان عامل نرم سطح آب فوم تمیز، فوم دوش بدن، صابون صابون نیمه صابون استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاپلوسی (اسم)
praise, adulation, flattery, lip service, subservience, sycophancy, blarney, grease, cajolement, cajolery, toadyism, subserviency, soft soap, fraise, wagtail

تملق (اسم)
flattery, lip service, subservience, sycophancy, toadyism, subserviency, soft soap

تخصصی

[نساجی] صابون مایع - صابون نرم - خمیر صابون معمولی سدیم

انگلیسی به انگلیسی

• liquid soap; hypocrisy; flatter
if you soft-soap someone, you flatter them in order to try to persuade them to do something; an informal word.

پیشنهاد کاربران

وقتی چیزی را به کسی می گویید که دوست دارد آن را بشنود
to give somebody soft soap
مجیزِ کسی را گفتن، هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
چرب زبانی ( کردن )

بپرس