soft pedal

/ˈsɑːftˈpedl̩//sɒftˈpedl̩/

(به ویژه در پیانو) رکاب ملایم ساز (که صدا را ملایم می کند)، (به ویژه در پیانو) رکاب ملایم ساز را به کار بردن، (صدا را) ملایم کردن، در پیانو رکاب تخفیف صدا، وسیله خفه کردن صدا، بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن، مبهم کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pedal, as on a piano, used to soften musical tones.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: soft-pedals, soft-pedaling, soft-pedaled
• : تعریف: to use the pedal on a piano that mutes the tone.
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: (informal) to purposely underplay the significance of; fail to emphasize.
متضاد: emphasize, exaggerate

- They soft-pedaled their criticism.
[ترجمه mahyar] انها انتقاداتشون رو کم کردند
|
[ترجمه گوگل] آنها انتقادات خود را به آرامی رکاب زدند
[ترجمه ترگمان] آن ها انتقادات خود را با pedaled نرم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to tone down or soften with the soft pedal on a piano.

جمله های نمونه

1. Grand pianos: The soft pedal is used to change the mood of the sound from percussive to more serene and gentle when the soft pedal is depressed.
[ترجمه گوگل]پیانوهای گرند: پدال نرم برای تغییر حالت صدا از ضربی به آرام‌تر و ملایم‌تر زمانی که پدال نرم فشار داده می‌شود استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]پیانو نرم: این پدال نرم برای تغییر حالت صدا از percussive به ملایم و ملایم، وقتی پدال نرم افسرده می شود، به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mostly he played drawing-room pieces and he pounds the piano in the latest fashion with gobs of pedaling and no emotion beyond the soft pedal.
[ترجمه گوگل]او بیشتر قطعات اتاق پذیرایی را می نواخت و پیانو را به جدیدترین مد با رکاب زدن و بدون هیچ احساسی فراتر از پدال نرم می کوبد
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات او قطعات پذیرایی را بازی می کرد و در آخرین مد روز با مقدار کمی پدال گاز و هیچ احساسی پشت پدال نرم پدال می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another bad habit is the over-use of the damper or soft pedal as discussed below.
[ترجمه گوگل]عادت بد دیگر استفاده بیش از حد از دمپر یا پدال نرم است که در زیر به آن پرداخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک عادت بد دیگر، استفاده بیش از اندازه از the یا پدال نرم است که در زیر توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thora is an avid feminist so I decided to soft pedal the issue of women's rights while she was at the meeting.
[ترجمه گوگل]تورا یک فمینیست مشتاق است، بنابراین تصمیم گرفتم در حالی که او در جلسه بود، موضوع حقوق زنان را به آرامی مطرح کنم
[ترجمه ترگمان]Thora یک فمینیست حریص است، بنابراین تصمیم گرفتم تا زمانی که او در جلسه بود، موضوع حقوق زنان را آرام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From the respective of technique, the detailed analysis is represented focusing on technical performance, sound, intensity, speed and soft pedal.
[ترجمه گوگل]از تکنیک مربوطه، تجزیه و تحلیل دقیق با تمرکز بر عملکرد فنی، صدا، شدت، سرعت و پدال نرم نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این تکنیک، تحلیل دقیق بر روی عملکرد تکنیکی، صدا، شدت، سرعت و پدال نرم نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] پدال نرم کننده

انگلیسی به انگلیسی

• play down, minimize, reduce importance, make less important; use the soft pedal in playing piano to reduce the volume of music
pedal on a piano that reduces musical tones
if you soft-pedal, you deliberately reduce the amount of activity or pressure that you have been using to get something done.

پیشنهاد کاربران

soft - pedal
to make something seem less important or less bad than it really is
چیزی را کم اهمیت تر یا کمتر بد نشان ( جلوه ) دادن
This is a sensitive issue - I think we'd better soft - pedal it for the moment.
...
[مشاهده متن کامل]

The company decided to soft - pedal the negative reviews of their product.
The politician was advised to soft - pedal his stance on the controversial issue.
The manager tried to soft - pedal the layoffs by emphasizing the benefits of the restructuring.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/soft-pedal
soft pedal ( موسیقی )
واژه مصوب: پایی کاهش
تعریف: پایی سمت چپ پیانو که باعث کاهش شدت صدا می شود
کم اهمین جلوه دادن چیزی
کمرنگ کردن

بپرس