soft palate

/ˈsɑːftˈpælət//sɒftˈpælət/

نرم کام، کام گوشتی، شراع الحنک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the movable fold of flesh at the rear of the roof of the mouth that closes off the nasal cavity from the mouth during swallowing or sucking; velum.

جمله های نمونه

1. The adenoids lie above the soft palate, a structure that helps close the nose during speech.
[ترجمه گوگل]آدنوئیدها در بالای کام نرم قرار دارند، ساختاری که به بستن بینی در حین گفتار کمک می کند
[ترجمه ترگمان]The بالای ذائقه نرم، ساختاری است که به بستن بینی در طول سخنرانی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The other vessels to supply the soft palate are direct mucosal branches, which include the lesser palatine artery, the palatal branch of the ascending pharyngeal artery and the tonsillar artery.
[ترجمه گوگل]عروق دیگر برای تامین کام نرم، شاخه های مخاطی مستقیم هستند که شامل شریان پالاتین کوچک، شاخه کامی شریان حلقی صعودی و شریان لوزه است
[ترجمه ترگمان]کشتی های دیگر برای تامین ذائقه نرم، branches mucosal مستقیم هستند که شامل سرخرگ palatine کوچک تر، شاخه palatal سرخرگ حلقی و سرخرگ tonsillar هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods The length, open-close movement of soft palate and velopharyngeal insufficiency were observed by ultrasonography in submaxillary region pre-operation and post-operation in 7 patients.
[ترجمه گوگل]MethodsThe طول، حرکت باز و بسته کام نرم و نارسایی ولوفارنکس با سونوگرافی در ناحیه زیر فک بالا قبل و بعد از عمل در 7 بیمار مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها، حرکت باز - نزدیک palate نرم و عدم کفایت velopharyngeal توسط ultrasonography در پیش از عملیات و پس از عملیات در ۷ بیمار مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Only one case with more soft palate defect felt naupathia when wore this kind of denture near throat. After 1 week, the uncomfortable feeling disappeared.
[ترجمه گوگل]تنها یک مورد با نقص بیشتر کام نرم، هنگام استفاده از این نوع پروتز در نزدیکی گلو، احساس ناپاتی داشت پس از 1 هفته، احساس ناراحتی ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]فقط یک پرونده با نقص چشایی بیشتر احساس کرد که این نوع دندان مصنوعی است بعد از یک هفته احساس ناخوشایند ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because muscle of lip, tongue, soft palate suffers, invade, occurrence compose sonic barrier hinders.
[ترجمه گوگل]از آنجا که ماهیچه های لب، زبان، کام نرم رنج می برد، هجوم می آورد، مانع ایجاد سد صوتی می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ماهیچه لب، زبان، palate نرم رنج می برد، حمله، وقوع، ایجاد مانع صوتی مانع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Palatoglossus contract can make the soft palate descent and the nasopharyngeal cavity open.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری قرارداد Palatoglossus می‌تواند باعث فرود کام نرم و باز شدن حفره نازوفارنکس شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری قرارداد Palatoglossus می تواند the نرم و حفره nasopharyngeal را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. MULDER screams as the drill enters his soft palate.
[ترجمه گوگل]مولدر با ورود مته به کام نرم او فریاد می زند
[ترجمه ترگمان]وقتی مته به دهان نرم او وارد می شود جیغ می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our examination revealed bilateral swelling of the soft palate a midline uvula pushed A, arrows.
[ترجمه گوگل]معاینه ما تورم دو طرفه کام نرم را نشان داد که یک uvula خط وسط فلش ​​A را فشار داد
[ترجمه ترگمان]بررسی ما نشان داد که تورم دو جانبه of نرم را که midline uvula را هل می دهد، نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The soft palate is depressed by means of the palatoglossus and palatopharyngeus.
[ترجمه گوگل]کام نرم با استفاده از palatoglossus و Palatopharyngeus دچار افسردگی می شود
[ترجمه ترگمان]The نرم به وسیله of و palatopharyngeus افسرده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To explore ain the repair of soft palate cleft.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ترمیم شکاف کام نرم
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش در مورد تعمیر شکاف palate نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tongue presses its back against the soft palate and releases the air through the nose.
[ترجمه گوگل]زبان پشت خود را به کام نرم فشار می دهد و هوا را از طریق بینی آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]زبان، پشتش را به ذائقه نرم فشار می دهد و هوا را از طریق بینی آزاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Your gag reflex is a soft palate in the back of your throat.
[ترجمه گوگل]رفلکس گگ شما یک کام نرم در پشت گلو است
[ترجمه ترگمان]بازتاب gag در پشت گلوی شما نشانه نرمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The soft palate is very red.
[ترجمه گوگل]کام نرم بسیار قرمز است
[ترجمه ترگمان]The نرم خیلی قرمز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To investigate the descent mechanism of the soft palate.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مکانیسم نزول کام نرم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی مکانیسم نزول ذائقه نرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• soft part of the roof of the mouth located in the rear near the throat
your soft palate is the soft top part of the inside of your mouth, near your throat.

پیشنهاد کاربران

بپرس