1. Competition for scarce resources is seen by sociobiology as involving various forms of behaviour.
[ترجمه گوگل]رقابت برای منابع کمیاب از نظر زیستشناسی اجتماعی شامل اشکال مختلف رفتار است
[ترجمه ترگمان]رقابت برای منابع کمیاب توسط sociobiology به عنوان شامل انواع مختلف رفتار دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sociobiology view has been attacked on numerous grounds.
[ترجمه گوگل]دیدگاه زیستشناسی اجتماعی به دلایل متعدد مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه sociobiology به دلایل متعددی مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Wilson, E. O. Sociobiology, the Abridged Edition. Cambridge, Mass. : Belknap Press of Harvard Univ . Press, 1980.
[ترجمه گوگل]ویلسون، E O Sociobiology، نسخه خلاصه شده کمبریج، ماساچوست: چاپ بلکنپ از دانشگاه هاروارد مطبوعات، 1980
[ترجمه ترگمان]ویل سن، ای ا sociobiology نسخه abridged کمبریج، نماز : Belknap of Harvard هاروارد فشار، ۱۹۸۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The concept "shook the bedrock" of the sociobiology field, says William Hughes, a biologist at the University of Leeds in the U. K.
[ترجمه گوگل]ویلیام هیوز، زیستشناس دانشگاه لیدز در بریتانیا میگوید این مفهوم «سنگهای اساسی» حوزه زیستشناسی اجتماعی را تکان داد
[ترجمه ترگمان]ویلیام هیوز، زیست شناس دانشگاه لیدز در دانشگاه لیدز می گوید که این مفهوم \"سنگ بس تر زمین sociobiology\" را تکان داد ک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sociobiology, the Abridged Edition. Cambridge, Mass. : Belknap Press of Harvard Univ. Press, 1980.
[ترجمه گوگل]زیست شناسی اجتماعی، نسخه خلاصه شده کمبریج، ماساچوست: چاپ بلکنپ از دانشگاه هاروارد مطبوعات، 1980
[ترجمه ترگمان]sociobiology نسخه abridged کمبریج، نماز : Belknap of Harvard هاروارد فشار، ۱۹۸۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After his reading foreign sociobiology, he made a great breakthrough in writing. His views of novel description changed and mainly expressed the law of the jungle in the animal world.
[ترجمه گوگل]او پس از مطالعه زیستشناسی اجتماعی خارجی، پیشرفت بزرگی در نوشتن داشت دیدگاه او درباره توصیف رمان تغییر کرد و عمدتاً قانون جنگل را در دنیای حیوانات بیان کرد
[ترجمه ترگمان]پس از خواندن کتاب sociobiology خارجی، او در نوشتن موفق شد دیدگاه های او درباره توصیف رمان تغییر کرد و به طور عمده قانون جنگل را در دنیای حیوانات بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Maybe sociobiology and east philosophy will play an important role in future of development of psychoanalysis. KEY WORDS: Psychoanalysis, review.
[ترجمه گوگل]شاید زیستشناسی اجتماعی و فلسفه شرق نقش مهمی در آینده توسعه روانکاوی داشته باشند کلمات کلیدی: روانکاوی، مرور
[ترجمه ترگمان]شاید فلسفه شرقی و شرقی نقش مهمی در آینده توسعه روان کاوی ایفا کند کلمات کلیدی: روان کاوی، مرور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The social science middle-ground, lately known as sociobiology, claims that we learn at least some specific cultural behaviors on the basis of biological need and evolution.
[ترجمه گوگل]حوزه میانی علوم اجتماعی، که اخیراً به عنوان زیستشناسی اجتماعی شناخته میشود، ادعا میکند که ما حداقل برخی از رفتارهای فرهنگی خاص را بر اساس نیاز بیولوژیکی و تکامل میآموزیم
[ترجمه ترگمان]علم اجتماعی، که اخیرا به عنوان \"sociobiology\" شناخته می شود، ادعا می کند که ما حداقل برخی از رفتارهای فرهنگی خاص را براساس نیاز بیولوژیکی و تکامل یاد می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The ethic of sociobiology is bridge linking the natural sciences and ethics.
[ترجمه گوگل]اخلاق زیستشناسی اجتماعی پلی است که علوم طبیعی و اخلاق را به هم پیوند میدهد
[ترجمه ترگمان]اخلاقیات of پلی است که علوم طبیعی و اخلاقیات را به هم پیوند می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In 197 Wilson published the book Sociobiology: The New Synthesis that convulsed the whole Western science and antilogy group, which indicated the naissance of the sociobiology.
[ترجمه گوگل]ویلسون در سال 197 کتاب زیستشناسی اجتماعی: سنتز جدید را منتشر کرد که کل گروه علم و آنتیلوژی غرب را متشنج کرد، که نشاندهنده نازک بودن زیستشناسی اجتماعی بود
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ سال، ویلسون کتاب sociobiology را منتشر کرد: ترکیب جدید که تمام علوم غربی و گروه antilogy را تحت تاثیر قرار داد، که نشان می داد naissance of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Reproductive behaviour may also have more freedom from genetic control and be more accessible to social influence among humans than sociobiology acknowledges.
[ترجمه گوگل]رفتار باروری همچنین ممکن است آزادی بیشتری از کنترل ژنتیکی داشته باشد و بیشتر از آنچه که زیستشناسی اجتماعی اذعان میکند، برای نفوذ اجتماعی در میان انسانها قابل دسترسی باشد
[ترجمه ترگمان]رفتارهای باروری نیز ممکن است آزادی بیشتری از کنترل ژنتیکی داشته باشد و برای تاثیر اجتماعی در بین انسان ها بیشتر از میزان acknowledges باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You needn't share all the controversial positions of Costa's specialism, sociobiology, to see how we might be in the same boat today, only worse.
[ترجمه گوگل]لازم نیست تمام مواضع بحث برانگیز تخصص کاستا، زیستشناسی اجتماعی، را به اشتراک بگذارید تا ببینید چگونه ممکن است امروز در یک قایق باشیم، فقط بدتر
[ترجمه ترگمان]لازم نیست همه مواضع بحث برانگیز \"کاستا s\" (کاستا s)، sociobiology ها را به اشتراک بگذارید تا ببینیم چطور ممکن است امروز در یک قایق باشیم، تنها بدتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We deal largely with a relatively recent science called sociobiology - the study of how behaviour is explained by our genes and our evolution.
[ترجمه گوگل]ما عمدتاً با یک علم نسبتاً جدید به نام زیستشناسی اجتماعی سر و کار داریم - مطالعه چگونگی توضیح رفتار توسط ژنها و تکامل ما
[ترجمه ترگمان]ما تا حد زیادی با یک علم نسبتا جدید به نام sociobiology سروکار داریم - مطالعه این که چگونه رفتار توسط ژن ها و تکامل ما توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They reported their lastest insight into this early morning "wall of sound" in the journal Behavioural Ecology and Sociobiology.
[ترجمه گوگل]آنها آخرین بینش خود را درباره این "دیوار صدا" در اوایل صبح در مجله رفتارشناسی اکولوژی و زیستشناسی اجتماعی گزارش کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها بینش lastest خود را در این صبح زود هنگام \"دیوار صوتی\" در ژورنال اکولوژی رفتاری و sociobiology گزارش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید