social worker

/ˈsoʊʃəlˈwɝːkər//ˈsəʊʃəlˈwɜːkə/

مددکار اجتماعی، همزی پایمرد، کارگزار اجتماعی

جمله های نمونه

1. The man claimed to be a social worker and the old woman believed him.
[ترجمه گوگل]مرد مدعی شد که مددکار اجتماعی است و پیرزن او را باور کرد
[ترجمه ترگمان]مرد ادعا می کرد که یک فعال اجتماعی است و پیرزن او را باور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Edwards is a Methodist lay preacher and social worker.
[ترجمه گوگل]ادواردز یک واعظ و مددکار اجتماعی متدیست است
[ترجمه ترگمان]ادواردز یک متدیست، واعظ و مددکار اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The social worker advised them to put their handicapped child into care.
[ترجمه گوگل]این مددکار اجتماعی به آنها توصیه کرد که کودک معلول خود را تحت مراقبت قرار دهند
[ترجمه ترگمان]مددکار اجتماعی به آن ها توصیه کرد که کودک معلول را تحت مراقبت قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She expressed resentment at being interviewed by a social worker.
[ترجمه گوگل]او از مصاحبه شدن توسط یک مددکار اجتماعی ابراز ناراحتی کرد
[ترجمه ترگمان]او از مصاحبه با یک مددکار اجتماعی ابراز انزجار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Regular visits from a social worker can be of immense value to old people living alone.
[ترجمه گوگل]ملاقات های منظم مددکار اجتماعی می تواند برای سالمندانی که به تنهایی زندگی می کنند بسیار ارزشمند باشد
[ترجمه ترگمان]بازدیدهای منظم از یک مددکار اجتماعی می تواند ارزش بسیار زیادی برای افراد سالخورده داشته باشد که تنها زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Following qualification, he worked as a social worker.
[ترجمه گوگل]پس از کسب صلاحیت، به عنوان مددکار اجتماعی مشغول به کار شد
[ترجمه ترگمان]پس از احراز صلاحیت، او به عنوان یک مددکار اجتماعی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As a social worker, she does a lot of work in slums.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک مددکار اجتماعی، کارهای زیادی را در محله های فقیر نشین انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مددکار اجتماعی، کاره ای زیادی در محله های فقیرنشین انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is a professionally qualified social worker.
[ترجمه گوگل]او یک مددکار اجتماعی حرفه ای است
[ترجمه ترگمان]او یک فعال اجتماعی با صلاحیت حرفه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A social worker is appointed to interview the prospective adopters.
[ترجمه گوگل]یک مددکار اجتماعی برای مصاحبه با پذیرندگان احتمالی منصوب می شود
[ترجمه ترگمان]یک مددکار اجتماعی برای مصاحبه با پذیرندگان آینده منصوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her social worker said the stealing was also the result of boredom and keeping bad company.
[ترجمه گوگل]مددکار اجتماعی او گفت که دزدی نیز نتیجه کسالت و همراهی بد بوده است
[ترجمه ترگمان]مددکار اجتماعی او گفت که این دزدی نیز ناشی از ملالت و حفظ شرکت بد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the anguished upstate New York social worker now finds himself waging a spirited campaign to keep his sibling from death row.
[ترجمه گوگل]اما مددکار اجتماعی مضطرب در شمال ایالت نیویورک اکنون خود را در حال راه اندازی یک کمپین پرشور برای حفظ خواهر و برادرش از محکومیت اعدام می بیند
[ترجمه ترگمان]اما یک کارگر اجتماعی مضطرب ایالت نیویورک در حال حاضر خود را به راه انداخته اند تا خواهر خود را از ردیف مرگ دور نگاه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our social worker came and he said Mum had told him I had a boyfriend.
[ترجمه گوگل]مددکار اجتماعی ما آمد و گفت مامان به او گفته دوست پسر دارم
[ترجمه ترگمان]کارگر اجتماعی ما آمد و او گفت که مامان به او گفته بود که من دوست پسر دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Four decades later, a social worker made the match and arranged for her to be reunited with her Yemenite parents.
[ترجمه گوگل]چهار دهه بعد، یک مددکار اجتماعی این مسابقه را ساخت و ترتیبی داد که او با والدین یمنی‌اش متحد شود
[ترجمه ترگمان]چهار دهه بعد، یک مددکار اجتماعی این مسابقه را انجام داد و ترتیبی داد تا او به والدین Yemenite بپیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a sense, the social worker is responsible for the emotional and material well-being of the patient.
[ترجمه گوگل]به یک معنا مددکار اجتماعی مسئول رفاه عاطفی و مادی بیمار است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، مددکار اجتماعی مسئول سلامت عاطفی و مادی بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His wife, a former social worker, gave up that line of work when she concluded it was hopeless.
[ترجمه گوگل]همسرش که یک مددکار اجتماعی سابق بود، وقتی به این نتیجه رسید که این کار ناامیدکننده است، از این کار دست کشید
[ترجمه ترگمان]همسرش، یک فعال اجتماعی سابق، هنگامی که به این نتیجه رسید که کار ناامید کننده است، آن خط کار را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who gives professional economic and spiritual aid to the lower needy classes
a social worker is a person whose job is to do social work.

پیشنهاد کاربران

sb who is trained to help people with serious social problem
مددکار اجتماعی

بپرس