social service

/ˈsoʊʃl̩ˈsɜːrvəs//ˈsəʊʃl̩ˈsɜːvɪs/

معنی: خدمات اجتماعی، موسسه تعاون اجتماعی
معانی دیگر: رجوع شود به: social work

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: social-service (adj.)
(1) تعریف: work that promotes social welfare; social work.

(2) تعریف: (often pl.) any of various services, such as nutritional aid for expectant mothers, provided to those in need by a government.

جمله های نمونه

1. The country railways provided a vital social service.
[ترجمه گوگل]راه آهن کشور خدمات اجتماعی حیاتی ارائه می کرد
[ترجمه ترگمان]راه آهن کشور خدمات اجتماعی حیاتی را تامین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our prisons are our most deficient social service.
[ترجمه گوگل]زندان های ما ناقص ترین خدمات اجتماعی ما هستند
[ترجمه ترگمان]زندان های ما most خدمات اجتماعی ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Municipal mayors, heads of nonprofit social service agencies, government bureaucrats, contractors and political party officials have all faced charges.
[ترجمه گوگل]شهرداران شهرداری، روسای سازمان های خدمات اجتماعی غیرانتفاعی، بوروکرات های دولتی، پیمانکاران و مقامات احزاب سیاسی همگی با اتهاماتی مواجه شده اند
[ترجمه ترگمان]شهرداران شهری، روسای ادارات خدمات اجتماعی غیر انتفاعی، کارمندان دولت، پیمانکاران و مقامات احزاب سیاسی همگی با اتهاماتی روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But they provided a vital social service and their closure was a disastrous token of things to come.
[ترجمه گوگل]اما آنها خدمات اجتماعی حیاتی ارائه کردند و بسته شدن آنها نشانه فاجعه باری برای چیزهای آینده بود
[ترجمه ترگمان]اما آن ها خدمات اجتماعی حیاتی داشتند و بسته شدن آن ها نشانه فاجعه باری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Functional justifications for a social service are always attractive but it must be remembered that they are only provisional.
[ترجمه گوگل]توجیهات عملکردی برای خدمات اجتماعی همیشه جذاب هستند، اما باید به خاطر داشت که آنها فقط موقتی هستند
[ترجمه ترگمان]توجیه ات کاربردی برای خدمات اجتماعی همیشه جذاب هستند اما باید به خاطر داشته باشند که آن ها موقتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a social service, how about installing our own classical music boom box?
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سرویس اجتماعی، نصب جعبه بوم موسیقی کلاسیک خودمان چطور است؟
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک خدمات اجتماعی، چگونه یک جعبه موسیقی سنتی خودمان را نصب کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This remains the situation that social service departments will inherit in April 199 when social services assume responsibility for private care.
[ترجمه گوگل]این وضعیتی است که ادارات خدمات اجتماعی در آوریل 199 به ارث خواهند برد، زمانی که خدمات اجتماعی مسئولیت مراقبت های خصوصی را بر عهده بگیرند
[ترجمه ترگمان]این وضعیتی است که بخش های خدمات اجتماعی در ماه آوریل ۱۹۹ زمانی به ارث خواهند رفت که خدمات اجتماعی مسئولیت مراقبت خصوصی را بر عهده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most needed fields, social service and nursing, have attracted pitifully few students.
[ترجمه گوگل]مورد نیازترین رشته ها، خدمات اجتماعی و پرستاری، تعداد کمی از دانشجویان را جذب کرده است
[ترجمه ترگمان]مهم ترین زمینه های مورد نیاز، خدمات اجتماعی و پرستاری، تعداد کمی از دانشجویان را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But social service officials have warned that even if this latest rescue mission is successful the children could face long-term emotional problems.
[ترجمه گوگل]اما مقامات خدمات اجتماعی هشدار داده اند که حتی اگر این آخرین ماموریت نجات موفقیت آمیز باشد، کودکان ممکن است با مشکلات عاطفی طولانی مدت مواجه شوند
[ترجمه ترگمان]اما مقامات خدمات اجتماعی هشدار داده اند که حتی اگر این ماموریت نجات موفقیت آمیز باشد، کودکان می توانند با مشکلات عاطفی طولانی مدت مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The concern here is especially with social service provision, and the place of social work within it.
[ترجمه گوگل]نگرانی در اینجا به ویژه در مورد ارائه خدمات اجتماعی و جایگاه مددکاری اجتماعی در آن است
[ترجمه ترگمان]نگرانی در اینجا به خصوص با ارائه خدمات اجتماعی و محل کار اجتماعی در آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Social service is important, but not to the extent of stopping a bullet.
[ترجمه گوگل]خدمات اجتماعی مهم است، اما نه در حدی که گلوله را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]خدمات اجتماعی مهم است، اما نه به میزان توقف یک گلوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Direct field observations of professional and paraprofessional social service personnel at work and in training were carried out in each country.
[ترجمه گوگل]مشاهدات میدانی مستقیم پرسنل خدمات اجتماعی حرفه ای و فراحرفه ای در محل کار و آموزش در هر کشور انجام شد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات مستقیم می دانی کارکنان خدمات اجتماعی و حرفه ای در محل کار و آموزش در هر کشور انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What more would local leaders and social service providers like to see done to reduce the ominous numbers?
[ترجمه گوگل]رهبران محلی و ارائه دهندگان خدمات اجتماعی مایلند چه کارهای دیگری برای کاهش آمار شوم انجام دهند؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از رهبران محلی و ارائه دهندگان خدمات اجتماعی مایل به دیدن این تعداد شوم هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Government funding to Social service departments who pay 230-pounds for each resident each week will be cut substantially in April.
[ترجمه گوگل]بودجه دولت به ادارات خدمات اجتماعی که هر هفته 230 پوند برای هر ساکن پرداخت می کنند، در ماه آوریل به طور قابل توجهی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بودجه دولت به دپارتمان های خدمات اجتماعی که هر هفته ۲۳۰ - ۵ پوند برای هر ساکن می پردازند، در ماه آوریل به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خدمات اجتماعی (اسم)
civil service, social service, social work

موسسه تعاون اجتماعی (اسم)
social service

انگلیسی به انگلیسی

• deals with advising the community concerning social issues

پیشنهاد کاربران

دو تا اصطلاح داریم
Social service
به عنوان اسم است معادل خدمات اجتماعی مثل رسیدگی به سالمندان، افراد بی پناه و اقشار آسیب پذیر
Social services
این هم اسم است ولی به سازمان های ارایه دهنده خدمات فوق الذکر اطلاق می گردد، معادل این سازمان ها در ایران عبارتند از:
...
[مشاهده متن کامل]

بهزیستی
کمیته امداد

social service, also called welfare service or social work, any of numerous publicly or privately provided services intended to aid disadvantaged, distressed, or vulnerable persons or groups. The term social service also denotes the profession engaged in rendering such services
...
[مشاهده متن کامل]

مددکاری اجتماعی حرفه ای، مبتنی بر علم، هنر، مهارت و هدف تعریف می شود که در آن مددکار اجتماعی کمک می کند که مددجو ( یک فرد یا گروه اجتماعی یا جامعه ) مشکل خود را شناخته و به توانایی های خود پی ببرد و با استفاده از منابع و امکانات موجود در جهت حل مشکل خود بر آید. در واقع مددکاری اجتماعی عبارت از مجموعه ای متشکل از تدابیر و روانشناسی مشاوره و فعالیت های حرفه ای است که در قالب نهادها، سازمان ها و موسسات رفاهی توانبخشی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی عرضه می شود تا با ایجاد تغییر و دگرگونی مناسب در شرایط مادی و معنوی افراد و قشرها جامعه زمینه بهزیستی رشد و تعالی آن ها را فراهم آورد.

بپرس