social group

جمله های نمونه

1. This once important social group is becoming more and more marginal.
[ترجمه گوگل]این گروه اجتماعی که زمانی مهم بود، روز به روز بیشتر در حاشیه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]این زمانی است که یک گروه اجتماعی مهم بیشتر و بیشتر حاشیه ای می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, each social group in Bradford uses the zero variant more than the corresponding group in Norwich.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر گروه اجتماعی در برادفورد از نوع صفر بیشتر از گروه مربوطه در نورویچ استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر گروه اجتماعی در برادفورد از متغیر صفر بیشتر از گروه مربوطه در نورویچ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bureaucracy represented a stable social group with a specific psychological style.
[ترجمه گوگل]بوروکراسی نماینده یک گروه اجتماعی باثبات با سبک روانی خاص بود
[ترجمه ترگمان]بوروکراسی یک گروه اجتماعی ثابت با یک سبک روانشناسی خاص را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From a Marxist view, a class is a social group whose members share the same relationship to the means of production.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه مارکسیستی، طبقه یک گروه اجتماعی است که اعضای آن با وسایل تولید رابطه یکسانی دارند
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه مارکسیستی، یک کلاس یک گروه اجتماعی است که اعضای آن رابطه مشابهی با ابزار تولید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A class in itself is simply a social group whose members share the same relationship to the means of production.
[ترجمه گوگل]یک طبقه به خودی خود صرفاً یک گروه اجتماعی است که اعضای آن رابطه یکسانی با وسایل تولید دارند
[ترجمه ترگمان]یک کلاس در خودش یک گروه اجتماعی است که اعضای آن رابطه مشابهی با وسایل تولید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Marx argues that a social group only fully becomes a class when it becomes a class for itself.
[ترجمه گوگل]مارکس استدلال می کند که یک گروه اجتماعی تنها زمانی به طور کامل به طبقه تبدیل می شود که برای خود طبقه ای شود
[ترجمه ترگمان]مارکس استدلال می کند که یک گروه اجتماعی به طور کامل به یک کلاس تبدیل می شود که تبدیل به یک کلاس برای خودش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any industry, social group or even geographical region of people have their good and their bad.
[ترجمه گوگل]هر صنعت، گروه اجتماعی یا حتی منطقه جغرافیایی مردم خوبی ها و بدی های خود را دارند
[ترجمه ترگمان]هر صنعت، گروه اجتماعی و یا حتی منطقه جغرافیایی مردم خوب و بد آن ها را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Minority a sociological term refers a social group that occupies a subordinate position in a society.
[ترجمه گوگل]اقلیت یک اصطلاح جامعه‌شناختی به گروه اجتماعی اشاره می‌کند که در یک جامعه موقعیتی فرعی دارد
[ترجمه ترگمان]اقلیت، یک گروه اجتماعی است که در یک جامعه جایگاه فرعی را اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fifthly, it tells how to regulate the social group structure in the social change process.
[ترجمه گوگل]پنجم، نحوه تنظیم ساختار گروه اجتماعی در فرآیند تغییر اجتماعی را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]پنجم، به ما می گوید که چگونه ساختار گروه اجتماعی را در فرآیند تغییر اجتماعی منظم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Constructing socialistic harmonious society require each social group develop contradictly, make progress together.
[ترجمه گوگل]ساخت جامعه هماهنگ سوسیالیستی مستلزم آن است که هر گروه اجتماعی به طور متناقض توسعه یابد، با هم پیشرفت کنند
[ترجمه ترگمان]ساخت جامعه هماهنگ سوسیالیستی به هر گروه اجتماعی نیاز دارد تا contradictly را توسعه دهد و پیشرفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are likely to be tensions and personality clashes in any social group.
[ترجمه گوگل]احتمالاً در هر گروه اجتماعی تنش ها و برخوردهای شخصیتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]احتمالا تنش و برخوردهای شخصیتی در هر گروه اجتماعی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The population is categorized according to age, sex, and social group.
[ترجمه گوگل]جمعیت بر اساس سن، جنس و گروه اجتماعی طبقه بندی می شود
[ترجمه ترگمان]جمعیت براساس سن، جنسیت و گروه اجتماعی طبقه بندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The personnel of the state apparatus have become homogenized into a distinct social group whose backgrounds have become increasingly similar.
[ترجمه گوگل]پرسنل دستگاه دولتی به یک گروه اجتماعی متمایز تبدیل شده اند که پیشینه آن به طور فزاینده ای مشابه شده است
[ترجمه ترگمان]پرسنل دستگاه دولتی با یک گروه اجتماعی متمایز هماهنگ شده اند که پیشینه آن ها به طور فزاینده ای شبیه هم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A new historical epoch is created by the development of superior forces of production by a new social group.
[ترجمه گوگل]یک دوره تاریخی جدید با توسعه نیروهای برتر تولید توسط یک گروه اجتماعی جدید ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]یک دوره تاریخی جدید با توسعه نیروهای برتر تولید توسط یک گروه اجتماعی جدید ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She reviews the philosophies that have shaped the acquisition of knowledge and skill development in social group work practice.
[ترجمه گوگل]او فلسفه هایی را که به کسب دانش و توسعه مهارت در تمرین کار گروهی اجتماعی شکل داده اند، مرور می کند
[ترجمه ترگمان]او فلسفه را مورد بررسی قرار می دهد که رشد دانش و رشد مهارت را در فعالیت های گروهی اجتماعی شکل داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• group of people which go out together and meet at social functions

پیشنهاد کاربران

social group ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: گروه اجتماعی
تعریف: شماری از افراد متحد با یکدیگر که براساس الگوهای کمابیش پایدار تعاملی به طور رسمی یا غیررسمی به عضویت یک جمع درمی آیند
عموم مردم

بپرس