soapbox

/ˈsoʊpbɑːks//ˈsəʊpbɒks/

معنی: جعبه صابون
معانی دیگر: (هر گونه تختگاه یا صحنه یا محل خطابه که به طور سردستی با صندوق صابون و غیره ساخته شده باشد) سردستی، صندوقی، جعبه ی صابون، صندوق صابون، جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدان های عمومی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a box or crate used to package soap.

(2) تعریف: an improvised stand, such as a crate, used by one making an unofficial, often impassioned, speech.

جمله های نمونه

1. a soapbox orator
سخنران کنار میدان

2. One of them climbed aboard a soapbox and began informing the locals why gays should be allowed in the military.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها سوار یک جعبه صابون شد و شروع به اطلاع رسانی به مردم محلی کرد که چرا همجنس گرایان باید به ارتش اجازه ورود پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها از جعبه صابون بالا رفت و شروع به اطلاع رسانی به مردم محلی کرد که چرا همجنس بازان باید در ارتش مجاز باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's on her soapbox about animal rights again!
[ترجمه گوگل]او دوباره در جعبه صابون خود در مورد حقوق حیوانات!
[ترجمه ترگمان]روی جعبه her راجع به حقوق حیوانات حرف می زند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was the soapbox orator who could quote Virgil or Shakespeare to give dignity to a bitter grudge.
[ترجمه گوگل]او سخنور جعبه صابونی بود که می توانست از ویرژیل یا شکسپیر نقل قول کند تا به کینه ای تلخ احترام بگذارد
[ترجمه ترگمان]او the بود که می توانست از ویرژیل یا شکسپیر نقل قول کند تا به کینه تلخی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Prime Minister was on his soapbox.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر روی جعبه صابون خود بود
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در حال استفاده از صابون خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Answers a soapbox to vent your frustrations, rant, or otherwise violate the question and answer format.
[ترجمه گوگل]به یک جعبه صابون پاسخ می‌دهد تا ناراحتی‌هایتان را بیرون بیاورید، ناسزا بگویید یا قالب پرسش و پاسخ را نقض کنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ دادن به a برای خالی کردن frustrations، rant، یا در غیر این صورت زیر سوال و پاسخ را نقض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A few soapbox orators are tuning up near the bandstand.
[ترجمه گوگل]چند سخنران جعبه صابون در نزدیکی جایگاه موسیقی در حال تنظیم هستند
[ترجمه ترگمان]چند سخنران از صابون، نزدیک bandstand جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soapbox, prepare to be climbed: Challenge yourself to go a week without using your data plan.
[ترجمه گوگل]جعبه صابون، برای صعود آماده شوید: خود را به چالش بکشید تا یک هفته بدون استفاده از برنامه داده خود بروید
[ترجمه ترگمان]soapbox، آماده باشید که صعود کنید: خود را به عنوان یک هفته بدون استفاده از برنامه اطلاعات خود به چالش بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She never misses the chance to get on her soapbox about government reform.
[ترجمه گوگل]او هرگز این فرصت را از دست نمی دهد تا در جعبه صابون خود در مورد اصلاحات دولتی دست یابد
[ترجمه ترگمان]او هرگز شانس این را ندارد که در رابطه با اصلاح دولت از صابون استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We were interested in pushing forward certain issues and getting up on our soapbox about them.
[ترجمه گوگل]ما علاقه مند بودیم که برخی از مسائل را به پیش ببریم و در مورد آنها صحبت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما علاقه مند بودیم که مسائل ویژه ای را مطرح کنیم و درباره آن ها در مورد آن ها صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Share a professional concern with a close confidante or intimate Saturday, but come Sunday you must get on your soapbox.
[ترجمه گوگل]یک نگرانی حرفه ای را با یک فرد مورد اعتماد یا صمیمی شنبه در میان بگذارید، اما یکشنبه که می آید باید روی جعبه صابون خود سوار شوید
[ترجمه ترگمان]یک نگرانی حرفه ای را با یک محرم راز و یا یک شنبه صمیمی به اشتراک بگذارید، اما یکشنبه می آید که باید از صابون خود استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With his wife Norma beside him, he climbed on to a soapbox to put across his campaign message.
[ترجمه گوگل]او در حالی که همسرش نورما در کنارش بود، به یک جعبه صابون رفت تا پیام کمپین انتخاباتی خود را منتقل کند
[ترجمه ترگمان]او همراه همسرش در کنار او به جعبه صابون رفت تا پیغام campaign را روی آن بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That led to the idea of a dedicated electronic soapbox on the issue.
[ترجمه گوگل]که منجر به ایده یک جعبه صابون الکترونیکی اختصاصی در مورد این موضوع شد
[ترجمه ترگمان]این موضوع منجر به فکر یک صابون تخصصی اختصاصی در مورد این مساله شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My first memories of a Leeds match were standing on a soapbox with my dad, when we scored a goal.
[ترجمه گوگل]اولین خاطرات من از یک مسابقه لیدز ایستادن روی یک جعبه صابون با پدرم بود که گل زدیم
[ترجمه ترگمان]اولین خاطرات من از یک مسابقه (لیدز)با پدر من در حالی که یک گل به ثمر رسانده بود، در یک جعبه صابون ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جعبه صابون (اسم)
soapbox

انگلیسی به انگلیسی

• improvised platform or crate from which an informal speech is delivered; box in which soap is packed
a soapbox is a small temporary platform on which a person stands when he or she is making a speech outdoors to passers-by.
a soapbox is also a box or crate for packing soap in.

پیشنهاد کاربران

سکویی چوبی در خیابان که هر کسی می توانست بر آن بایستد و نطقی فی البداهه و عمدتاً در موضوع سیاست ایراد کند. سرچشمه این اصطلاح از روزهایی است که سخنرانان با ایستادن روی جعبه چوبی که در اصل برای حمل صابون یا دیگر محصولات خشک از تولیدکننده به یک فروشگاه خرده فروشی استفاده می شد به سخنرانی می پرداختند.
soapboxsoapbox
صابون را در صندوق چوبی می گذاشته اند . مثل صندوق پرتقال ۲۰ کیلویی
صندوق چوبی
در معنای عام، تریبون
تریبون خیابانی
سکوی سخنرانی

بپرس