so that


برای اینکه، بطوریکه، چنانکه

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: used to introduce a clause showing purpose or reason.

- Close the door so that the cold air doesn't come in.
[ترجمه ف] در را ببندید تا اینکه هوای سرد داخل نیاد
|
[ترجمه گوگل] در را ببندید تا هوای سرد وارد نشود
[ترجمه ترگمان] در رو ببند تا هوای سرد نیاد داخل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Anger rusts intellect so that it cannot discern right from wrong.
[ترجمه مهدی] خشم عقل را می پوساند به طوری که نمی تواند درست را از غلط تمییز دهد.
|
[ترجمه گوگل]خشم عقل را زنگ می زند تا حق را از باطل تشخیص ندهد
[ترجمه ترگمان]عصبانیت به صورت هوش زنگ می زند به طوری که نمی تواند درست از غلط تشخیص بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We must sink a borehole so that people will have water.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] ماباید یک چاه حفرکنیم تامردم آب داشته باشند
|
[ترجمه سعید رستمی] ما باید چاه حفر کنیم تا اینکه مردم آب داشته باشند
|
[ترجمه گوگل]باید چاهی را غرق کنیم تا مردم آب داشته باشند
[ترجمه ترگمان]ما باید یک چاله حفر کنیم تا مردم آب داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sink shelf is grooved so that the water will run off.
[ترجمه گوگل]قفسه سینک شیاردار است تا آب از آن خارج شود
[ترجمه ترگمان]قفسه غرقه در شیار شیار دار قرار داده می شود تا آب از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We do what we have to do so that we can do what we want to do.
[ترجمه گوگل]ما کاری را که باید انجام دهیم انجام می دهیم تا بتوانیم کاری را که می خواهیم انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]ما کاری را انجام می دهیم که باید انجام دهیم تا بتوانیم کاری را که می خواهیم انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. King Edward VIII abdicated in 1936 so that he could marry Mrs Simpson, a divorced woman.
[ترجمه باران حسنی] پادشاه ادوارد هشتم در سال 1936 ( از پادشاهی ) کناره گیری کرد تا توانست با یک زن مطلقه ازدواج کند.
|
[ترجمه گوگل]پادشاه ادوارد هشتم در سال 1936 از سلطنت کناره گیری کرد تا بتواند با خانم سیمپسون، یک زن مطلقه ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]پادشاه ادوارد ۸ در سال ۱۹۳۶ در سال ۱۹۳۶ در سال ۱۹۳۶، با خانم سیمپسون، یک زن مطلقه ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've reorganized my files so that I can easily find what I'm looking for.
[ترجمه گوگل]من فایل های خود را دوباره سازماندهی کرده ام تا بتوانم به راحتی آنچه را که به دنبال آن هستم پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]پرونده هام رو مرتب کردم تا به راحتی بتونم چیزی رو که دنبالشم پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Put the food on the table so that everyone can dip in.
[ترجمه گوگل]غذا را روی میز بگذارید تا همه در آن غوطه ور شوند
[ترجمه ترگمان]غذا را روی میز بگذارید تا همه بتوانند وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Put the two pieces of paper together so that they overlap slightly.
[ترجمه گوگل]دو تکه کاغذ را طوری کنار هم قرار دهید که کمی روی هم قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]دو تکه کاغذ را کنار هم بگذارید تا کمی هم پوشانی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gallant soldiers lost their lives so that peace might reign again.
[ترجمه گوگل]سربازان شجاع جان خود را از دست دادند تا صلح دوباره حاکم شود
[ترجمه ترگمان]سربازان شجاع جانشان را از دست دادند تا صلح دوباره برقرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stranger's question surprised me so that I temporarily lost my tongue.
[ترجمه گوگل]سوال مرد غریبه مرا متعجب کرد به طوری که موقتاً زبانم را از دست دادم
[ترجمه ترگمان]سوال غریبه مرا غافلگیر کرد و به طور موقت زبانم را از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sarah moved back in with her father so that she could look after him in his dotage.
[ترجمه گوگل]سارا با پدرش به خانه برگشت تا بتواند از او مراقبت کند
[ترجمه ترگمان]سارا با پدرش به خانه بازگشت تا او بتواند در dotage از او مراقبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Firmly compress the soil in the pot so that the plant is secure.
[ترجمه گوگل]خاک گلدان را محکم فشرده کنید تا گیاه محکم شود
[ترجمه ترگمان]Firmly خاک را در گلدان محکم کنید تا گیاه ایمن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her parents made sacrifices so that she could have a good education.
[ترجمه گوگل]پدر و مادرش فداکاری کردند تا او تحصیلات خوبی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]والدین او قربانی دادند تا او بتواند تحصیلات خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He piped so that we could dance.
[ترجمه گوگل]او لوله کرد تا بتوانیم برقصیم
[ترجمه ترگمان]زیر لب گفت که ما می توانیم برقصیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Maybe god wants us to meet a few wrong people before meeting the right one,so that when we finally meet the perple,we will know how to be grateful.
[ترجمه گوگل]شاید خدا از ما می خواهد که قبل از ملاقات با فرد درست، چند نفر اشتباه را ملاقات کنیم، تا وقتی که در نهایت با افراد بدبخت روبرو شدیم، بدانیم چگونه شکرگزار باشیم
[ترجمه ترگمان]شاید خداوند از ما بخواهد قبل از ملاقات با یکدیگر چند نفر را ملاقات کنیم، به طوری که وقتی سرانجام با perple ملاقات کردیم، خواهیم دانست که چگونه باید سپاسگزار باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] بنابراین، طوری که، چنان که، تا، بطوری که، چنان که، چنین، تا اینکه، تا، برای اینکه

انگلیسی به انگلیسی

• in order that

پیشنهاد کاربران

Shirin
تا اینکه
در برخی متون این عبارت را می توان �تا �ترجمه کرد و معنی را هم می رساند
من تو متنا و فیلما به چهارتا معنیش برخورد کردم :
1 _ تا حدی که ، تا جاییکه
2 _ برای اینکه ، به منظور اینکه
3 _ بگونه ای که ، طوری که ، به شکلی که
4 _ لذا ، در نتیجه
تا جایی که هم معنی می دهد.
1 - برمبنای رابطه علت و معلولی: تا اینکه
Close the door so that the cold air doesn't come in.
در را ببندید تا اینکه هوای سرد داخل نیاد
2 - بر مبنای شیوه انجام شدن کار: جوری که/ به طوری که
...
[مشاهده متن کامل]

Put the two pieces of paper together so that they overlap slightly.
دو تکه کاغذ را کنار هم بگذارید جوری که/به طوری که کمی هم پوشانی داشته باشند
3 - - آنقدر که
معمولا بین so و that یک صفت یا قید حالت میاد
he is so tall that he can touch the ceiling
اونقد قدش بلنده که دستش به سقف میرسه .

اگر بین so و that فاصله باشد یعنی جمله باشد ترجمه آن: آنقدر . . . که
مثل:
Mary was so beautiful in the party that the guess couldn't help staring at her.
مری آنقدر در آن مهمانی زیبا بود که مهمان ها نمی توانستند به او خیره نشوند.
اگر علت و معلولی باشد به معنای: تا اینکه
در سایر حالت ها : به طوریکه
تا در نتیجه
آقای hamidkhal300 کاملاً اشتباه می کنید خانم مهسا دقیقاً درست گفتند. یکی از کاربردهای so that به این شکله که بعد از so یک adj یا adv قرار میگیره و بعد از آن that و در آخر یک clause result قرار میگیره . در این شکل so that به معنی آنقدر . . . که . . . ترجمه میشه.
...
[مشاهده متن کامل]

The bus was so full that I could hardly turned around
اتوبوس آنقدر پر بود که من به سختی میتونستم به اطرافم بچرخم.

به ترتیبی که . . . . . . . . .
آنچنان
تا، به منظور اینکه
به این ترتیب
خانم مهسا امینی تعریفی که ارائه دادن کاملا اشتباه هست و اون کاربرد هیچ ربطی به so that نداره
so that اغلب بعد از adverb clause ها استفاده میشه و در واقع "هدف" جمله واره قبل از خودشو میخواد در جمله ی بعد از خودش نشون بده. همچنین SO اساسا "نتیجه" ی جمله ی قبلی رو در جمله ی بعد از خودش نشون میده. و فراموش نکنین در محاوره اغلب به جای so that از so به تنهایی استفاده میکنند ولی به طور کلی در گرامر بین so و so that فرق وجود داره.
...
[مشاهده متن کامل]

یه جوری
1_بخاطر اینکه، بطوری که2_ لذا، در نتیجه
برای اینکه، به طوری که
اگه so that از هم جدا نوشته شود به معنیه تا اینکه است
که در نتیجه آن
اگر رابطه پایه و پیرو علّی بود معنی "تا اینکه"
اگر رابطه پایه و پیرو علّی نبود" بطوریکه" معنی می دهد.
برای اینکه . در نتیجه
تاحدی که
آنقدر. . . که
- آنقدر که
معمولا بین so و that یک صفت یا قید حالت میاد
he is so tall that he can touch the ceiling
اونقد قدش بلنده که دستش به سقف میرسه .
بطوریکه
بخاطر اینکه
به منظور اینکه
تا اینکه
در نتیجه
به گونه ای که
به همین خاطر / به همین دلیل / تا
به نحوی، به طریقی، طوری، تا اینکه، جوری
به این جهت
از این روی
in order that
with the result or consequence that
بنابراین
به طوریکه.
به طوریکه
درحالی که
به منظور اینکه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)

بپرس