تا حال، تا اینجا، تا این میزان، تاکنون، تااین درجه، اینقدر، (مخفف: صدایابی و مسافت سنجی) دستگاهی که صداهای زیر آب (مثلا انفجار را) ثبت و مسافت یابی می کند، سوفار، دستگاه ثبت انفجار در زیر دریا
[ترجمه ترگل] کارگر جدید تا اینجا بسیار خوب عمل می کند
|
[ترجمه Amir] کارگر جدید تا الان بسیار خوب کار کرده است
|
[ترجمه رضا یو اس] کارگر جدید تا حالا که داره خوب کار میکنه
|
[ترجمه نسیم] کارگر جدید تا به الان کارشو خوب انجام داده است
|
[ترجمه مجتبي] کارگر جدید تا الان داره کارشو خوب انجام میده
|
[ترجمه rezvan abedian] کار جدید تا اینجا خیلی خوب داره انجام میشه.
|
[ترجمه rezvan abedian] کارگر جدید تا اینجا خیلی خوب داره عمل می کنه.
|
[ترجمه گوگل] کارگر جدید تا الان خیلی خوب کار کرده است [ترجمه ترگمان] کارگر جدید بسیار خوب عمل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. They've only sold thirteen tickets so far.
[ترجمه فف] آنها تا به حال فقط ۱۳ بلیط فروخته اند
|
[ترجمه گوگل]آنها تاکنون فقط سیزده بلیط فروخته اند [ترجمه ترگمان]تا حالا فقط سیزده تا بلیط فروخته بودن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Production so far this year is on/off target.
[ترجمه گوگل]تولید تا این لحظه در سال جاری هدف گذاری شده است [ترجمه ترگمان]تا کنون تولید تا کنون هدف مورد نظر بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The travel bureau is not so far from here.
[ترجمه گوگل]دفتر سفر چندان دور از اینجا نیست [ترجمه ترگمان] سازمان حمل و نقل خیلی از اینجا دور نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Diplomacy has so far failed to bring an end to the fighting.
[ترجمه گوگل]دیپلماسی تاکنون نتوانسته است به جنگ پایان دهد [ترجمه ترگمان]دیپلماسی تا کنون نتوانسته اند پایان جنگ را به پایان برسانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. So far, we have not received.
[ترجمه گوگل]تاکنون دریافت نکرده ایم [ترجمه ترگمان]تاکنون، ما دریافت نکرده ایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's the hottest day I've had so far.
[ترجمه گوگل]گرم ترین روزی است که تا به حال داشته ام [ترجمه ترگمان]این داغ ترین روزی بود که تا حالا داشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Rose says so far the marriage has been unsatisfying.
[ترجمه نسیم] رز میگه ازدواج تا ب الان رضایت بخش نبوده
|
[ترجمه گوگل]رز میگوید ازدواج تا کنون رضایتبخش نبوده است [ترجمه ترگمان]رز می گوید که این ازدواج تا به حال به هم خورده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So far, there has been very little violence on the picket line.
[ترجمه گوگل]تاکنون، خشونت بسیار کمی در خط اعتراض صورت گرفته است [ترجمه ترگمان]تاکنون در خط زنجیر خشونت کمی وجود داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He's ridden six winners so far this year .
[ترجمه گوگل]او در این سال تاکنون شش برنده را سوار کرده است [ترجمه ترگمان]تا این سال شش تا برنده داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The authorities have failed so far to enact a law allowing unrestricted emigration.
[ترجمه گوگل]مقامات تاکنون نتوانستهاند قانونی را برای مهاجرت نامحدود وضع کنند [ترجمه ترگمان]مقامات تاکنون نتوانسته اند قانونی را تصویب کنند که به مهاجرت نامحدود اجازه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The village is so far from the river that their water has to be pumped in from the nearest water supply.
[ترجمه گوگل]این روستا به قدری از رودخانه دور است که آب آنها باید از نزدیکترین منبع آب به داخل پمپاژ شود [ترجمه ترگمان]روستای آن قدر از رودخانه فاصله دارد که آب آن ها باید از نزدیک ترین منبع تامین آب به آن پمپ شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The team's opponents are unbeaten so far this season.
[ترجمه گوگل]حریفان این تیم تا اینجای فصل شکست نخورده اند [ترجمه ترگمان]مخالفان این تیم تا کنون در این فصل بدون شکست هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This brought the total number of accidents so far this year to 1
[ترجمه گوگل]به این ترتیب تعداد کل تصادفات در سال جاری به 1 رسید [ترجمه ترگمان]این آمار تعداد کل تصادفات را تا کنون در سال جاری به ۱ عدد رسانده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So far, the police do not suspect foul play.
[ترجمه گوگل]تا اینجای کار، پلیس به بازی ناپسند مشکوک نشده است [ترجمه ترگمان]تا الان، پلیس مظنون به بازی ای نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He has a spotless record so far.
[ترجمه گوگل]او تا اینجای کار رکوردی بی عیب و نقص دارد [ترجمه ترگمان]تا الان سابقه ای نداره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. And sofar, I am very pleased with the results.
[ترجمه Ash] و تا کنون، من از نتایج بسیار راضی هستم.
|
[ترجمه گوگل]و تا کنون، من از نتایج بسیار راضی هستم [ترجمه ترگمان]و sofar، من از نتایج بسیار خرسندم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Sofar this is the only trial of the treatment.
[ترجمه گوگل]تاکنون این تنها آزمایش درمانی است [ترجمه ترگمان]این تنها محاکمه برای درمان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Because of the coupling between surface channel and SOFAR channel, sound propagation in two, axis underwater channel is complex and calculation of acoustic fields is difficult.
[ترجمه گوگل]به دلیل جفت شدن کانال سطحی و کانال SOFAR، انتشار صدا در کانال زیر آب دو محور پیچیده و محاسبه میدان های صوتی دشوار است [ترجمه ترگمان]به دلیل کوپلینگ بین کانال سطحی و کانال sofar، انتشار صدا در دو محور زیر آب پیچیده است و محاسبه حوزه های صوتی دشوار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Sofar things have gone well. There hasn't been much wind during the day, and I've been getting a few hours of 15 -20 kt winds in the afternoon.
[ترجمه گوگل]تا اینجا همه چیز خوب پیش رفته است در طول روز باد زیادی وزیده نیست و من در بعدازظهر چند ساعت بادهای 15 تا 20 کیلویی میوزم [ترجمه ترگمان]همه چیز خوب پیش رفته در طول روز باد زیادی در کار نبوده، و من چند ساعت بعد از ظهر، ۱۵ ساعت از باده ای kt را طی کرده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The biggest disagreement sofar has come over the F-22 Raptor stealth jet.
[ترجمه گوگل]بزرگترین اختلاف نظر تاکنون در مورد جت رادارگریز F-22 Raptor رخ داده است [ترجمه ترگمان]بزرگ ترین اختلاف نظر در مورد جت stealth مخفیانه اف - ۲۲ به دست آمده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Sergio Aguero is the benchmark sofar for chance conversion.
[ترجمه گوگل]سرخیو آگوئرو معیاری برای تبدیل شانسی است [ترجمه ترگمان]Sergio Aguero معیار sofar برای تبدیل تصادف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Science just remains clueless about origin of llife sofar.
[ترجمه گوگل]علم تاکنون درباره منشأ حیات بیاطلاع مانده است [ترجمه ترگمان]علم به تازگی از خاستگاه of sofar بی اطلاع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Sofar, nearly half the states and the District of Columbia have enactedbans.
[ترجمه گوگل]تاکنون، تقریباً نیمی از ایالت ها و ناحیه کلمبیا ممنوعیت هایی را وضع کرده اند [ترجمه ترگمان]sofar تقریبا نیمی از ایالات و منطقه کلمبیا enactedbans دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. How much words have you learned sofar?
[ترجمه ترجمه شخصی] چند کلمه تا کنون یاد گرفته اید
|
[ترجمه گوگل]تا حالا چقدر لغت یاد گرفتی؟ [ترجمه ترگمان]چند کلمه اینجا رو یاد گرفتی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Sofar, though, there have been no such convictions in Britain. Courtshave, however, attempted to stop the circumstances that led toasleep-disorder-related death recurring.
[ترجمه گوگل]اگرچه تاکنون چنین محکومیتی در بریتانیا وجود نداشته است کورتشیو، با این حال، تلاش کرد شرایطی را که منجر به تکرار مرگ ناشی از اختلال خواب میشد، متوقف کند [ترجمه ترگمان]گرچه در بریتانیا چنین محکومیت ها وجود نداشته است با این حال، Courtshave تلاش کرد شرایطی را که منجر به مرگ ناشی از اختلال در ارتباط با اختلال شده بود را متوقف کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Have you received any offers sofar?
[ترجمه گوگل]آیا تاکنون پیشنهادی دریافت کرده اید؟ [ترجمه ترگمان]آیا هیچ پیشنهادی به شما داده نشده است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Sofar it looks nice in plaster, and we look forward to see how real it will be in aluminium. That blue plaster stuff is amazing.
[ترجمه گوگل]تا کنون در گچ ظاهری زیبا دارد و ما مشتاقانه منتظریم تا ببینیم در آلومینیوم چقدر واقعی خواهد بود آن گچ آبی شگفت انگیز است [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در گچ زیبا به نظر می رسد، و ما به جلو نگاه می کنیم تا ببینیم آن چقدر واقعی خواهد بود این گچ آبی شگفت انگیز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Let's review what we have learned sofar.
[ترجمه گوگل]بیایید آنچه را که تاکنون آموخته ایم مرور کنیم [ترجمه ترگمان]بیایید آنچه را که از sofar آموخته ایم مرور کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Many other violent earthquakes sofar occurred in China, similar to the Haicheng earthquake, also had precursory earthquake swarms.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زمین لرزه های شدید دیگر که تاکنون در چین رخ داده است، مشابه زلزله هایچنگ، همچنین دارای انبوه زمین لرزه های پیش از وقوع بوده است [ترجمه ترگمان]بسیاری از زمین لرزه های شدید دیگر رخ داد که در چین رخ داد، مشابه زلزله Haicheng نیز swarms زلزله precursory داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• up until now, until this moment, thus far
پیشنهاد کاربران
So far : to the moment of speaking تا لحظه صحبت کردن . . .
مثال: They have so far failed to come to grips with the ecological problems آنها تا اینجا در رسیدگی کردن به مشکلات بوم شناختی با شکست مواجه شده اند.
? Any questions so far = تا اینجا سوال نیست ؟
تا بدین جا، تا اینجای کار، تا این زمان مثال: his book has so far been translated into persian and german کتابهای او تاکنون به زبانهای فارسی و آلمانی ترجمه شده است.
دور دستها، اون دور دورا It's a beautiful day. We can see so far. امروز هوا پاکیزه است، میشه تا دور دست ها رو دید .
You got so far تو زیاده روی کردی
تاحالا
تا اینجای کار
دیکشنری آکسفورد: ١ - تا حدودی، تا یه حد مشخصی ٢ - تا به امروز، تا به اینجا
تا اینجا تا اندازه مشخصی، تا حدی
عجالتا
So far:تاکنون ، اینقدر، تا این درجه، تا اینجا So far زمانی استفاده می شود که وضعییت تغییر نکرده باشد. ولی until now ( تا کنون ) زمانی استفاده میشود که یک وضعیتی به تازگی به پایین رسیده یا تغییر کرده است. ... [مشاهده متن کامل]
You usually use until now when a situation has just ended or changed: I have never thought about it until now ( =but now I have thought about it ) . • You use so far when a situation has not changed: We don't have any news about him so far. ✗Don’t say: We don't have any news about him until now.
as yet
have dropped so far that America's . . . . . ریزش کرده است به طرزی که نرخ مالیات سازمانی آمریکا. . . .
تا به امروز، تا کنون، خیلی زیاد
There is no lyric so far : تا حالا که متنی نداشته ( مثلا یه دقیقه از آهنگ رفته و هنوز خواننده شروع نکرده به خوندن ) - تا اینجای کار که هیچ متنی نیست I don't know when he is gonna pop in
up to now
تا به امروز
تا حالا. تابه حال. تا کنون. تا این جا
تا اینجا، تاکنون، تا بدینجا
خیلی دور
تا میزان محدودی
تاکنون
تا یک حد محدود بخصوص: i can protect you only so far