snuffer

/ˈsnəfər//ˈsnəfə/

(ویژه ی بریدن فتیله ی شمع) قیچی فتیله بری (نام کامل: candle snuffer)، وسیله یا کسیکه چراغی را روشن یا خاموش کند، معتادبه انفیه، سورا  بینی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who sniffles or snuffs, such as a dog.

(2) تعریف: one who uses snuff.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a scissorlike instrument for removing the charred wick from a candle.

(2) تعریف: a cuplike, or cone-shaped device with a handle used to extinguish burning candles.

(3) تعریف: one who snuffs candles.

جمله های نمونه

1. The country has been able to celebrate the return of its independence so brutally snuffed out in 1940.
[ترجمه گوگل]این کشور توانسته است بازگشت استقلال خود را جشن بگیرد که به طرز وحشیانه ای در سال 1940 از بین رفت
[ترجمه ترگمان]این کشور توانست بازگشت استقلال خود را به گونه ای جشن بگیرد که در سال ۱۹۴۰ به طور وحشیانه بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Very few people take snuff nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه افراد بسیار کمی انفیه مصرف می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از مردم انفیه می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A moment of mindless violence snuffed out his life.
[ترجمه گوگل]یک لحظه خشونت بی‌معنایی زندگی او را از بین برد
[ترجمه ترگمان]یک لحظه خشونت بی عقل کل زندگیش را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He took a pinch of snuff .
[ترجمه گوگل]او یک انفیه برداشت
[ترجمه ترگمان]انفیه کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I snuffed the smell of fish.
[ترجمه گوگل]بوی ماهی را استشمام کردم
[ترجمه ترگمان]بوی ماهی را استشمام کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every time a new flicker of resistance appeared, the government snuffed it out.
[ترجمه گوگل]هر بار که سوسو جدیدی از مقاومت ظاهر می شد، دولت آن را خاموش می کرد
[ترجمه ترگمان]هر بار که جنبش جدیدی از مقاومت در می آمد، دولت آن را خاموش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was snuffed out by the Mafia.
[ترجمه گوگل]او توسط مافیا خفه شد
[ترجمه ترگمان] مافیا رو از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Old Jack was over 90 when he snuffed it.
[ترجمه گوگل]جک پیر بیش از 90 سال داشت که آن را خفه کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را بو کرد، جک پیر بیش از ۹۰ سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The revolution was quickly snuffed out.
[ترجمه گوگل]انقلاب به سرعت خفه شد
[ترجمه ترگمان]انقلاب به سرعت خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's so old that he will snuff out one of these days.
[ترجمه گوگل]آنقدر پیر شده که یکی از همین روزها خفه می شود
[ترجمه ترگمان]او آنقدر پیر است که یکی از این روزها انفیه بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My dog snuffed the scent of games.
[ترجمه گوگل]سگم بوی بازی ها را استشمام کرد
[ترجمه ترگمان]سگم بوی بازی رو کم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A lot of money was spent to bring the building up to snuff .
[ترجمه گوگل]پول زیادی صرف شد تا این ساختمان به حالت طبیعی درآید
[ترجمه ترگمان]پول زیادی خرج کردن تا اون ساختمون رو به انفیه تبدیل کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He thought he was about to snuff it.
[ترجمه گوگل]فکر کرد می خواهد آن را خفه کند
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که دارد انفیه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The recent rebound in mortgage rates could snuff out the housing recovery.
[ترجمه گوگل]افزایش اخیر در نرخ های وام مسکن می تواند بهبود مسکن را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر در نرخ وام مسکن می تواند منجر به خروج مسکن از خانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• candlesnuffer, device consisting of a long thing handle and small cone on the end used to put out candles; extinguisher, device used to extinguish candle flames; one who snuffs candles; person who sniffs; one who uses snuff (powdered tobacco that is inhaled through the nose)

پیشنهاد کاربران

بپرس