snuff out


1- (شمع و غیره را) خاموش کردن، خفه کردن 2- (ناگهان) به پایان رساندن، نابود کردن

جمله های نمونه

1. He's so old that he will snuff out one of these days.
[ترجمه گوگل]آنقدر پیر شده که یکی از همین روزها خفه می شود
[ترجمه ترگمان]او آنقدر پیر است که یکی از این روزها انفیه بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The recent rebound in mortgage rates could snuff out the housing recovery.
[ترجمه گوگل]افزایش اخیر در نرخ های وام مسکن می تواند بهبود مسکن را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر در نرخ وام مسکن می تواند منجر به خروج مسکن از خانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Method: Any random idiot knows how to snuff out a candle after a quick lick of the fingers.
[ترجمه گوگل]روش: هر احمقی تصادفی می داند چگونه پس از لیسیدن سریع انگشتان، شمع را خاموش کند
[ترجمه ترگمان]هر احمق تصادفی می داند چطور می تواند بعد از یک لیس زدن انگشتان، شمع را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some have drawn up guidelines to snuff out only the most potent forms.
[ترجمه گوگل]برخی رهنمودهایی را برای از بین بردن تنها قوی ترین اشکال ترسیم کرده اند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها راهنمایی برای استفاده از قوی ترین اشکال را مطرح کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Greedy heir wait for the old man to snuff out.
[ترجمه گوگل]وارث حریص منتظر می ماند تا پیرمرد خفه شود
[ترجمه ترگمان]وارث حریص منتظر پیرمرد است تا انفیه بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mayors vowed to snuff out gun crime.
[ترجمه گوگل]شهرداران قول دادند که جنایات اسلحه را خنثی کنند
[ترجمه ترگمان]شهردار سوگند خورده که از جرم اسلحه استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You'll snuff out one day if you're so careless.
[ترجمه گوگل]اگه اینقدر بی خیال باشی یه روز دم میکشی
[ترجمه ترگمان]اگر انقدر بی دقت باشی یک روز انفیه می کشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The empress dowager gave orders to snuff out the crown prince.
[ترجمه گوگل]امپراطور دستور داد تا ولیعهد را خفه کنند
[ترجمه ترگمان]ملکه مادر دستور داده اند که ولیعهد را بیرون بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had orders to snuff out the enemy guards.
[ترجمه گوگل]آنها دستور داشتند که محافظان دشمن را خفه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دستور داشتند که محافظین دشمن را بیرون بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The capitalist powers want to snuff out socialism in the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]قدرت های سرمایه داری می خواهند سوسیالیسم را در اتحاد جماهیر شوروی خفه کنند
[ترجمه ترگمان]قدرت های سرمایه دار می خواهند سوسیالیسم را در اتحاد جماهیر شوروی از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her goal was to snuff out all political opposition to her empress ambitions.
[ترجمه گوگل]هدف او خنثی کردن تمام مخالفت های سیاسی با جاه طلبی های ملکه اش بود
[ترجمه ترگمان]هدف او این بود که تمام مخالفت های سیاسی را نسبت به جاه طلبی های ملکه نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Section of Orchestra. They stop playing, snuff out the candles by their stands.
[ترجمه گوگل]بخش ارکستر آنها دست از بازی می کشند، شمع های کنار غرفه هایشان را خاموش می کنند
[ترجمه ترگمان]گروه ارکست آن ها بازی کردن را متوقف می کنند، شمع ها را خاموش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Greedy heirs waited for the old man to snuff out.
[ترجمه گوگل]وارثان حریص منتظر ماندند تا پیرمرد خفه شود
[ترجمه ترگمان]وارثان حریص منتظر بودند که پیرمرد انفیه بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ready to snuff out the world's one hope for reason and justice.
[ترجمه گوگل]آماده برای از بین بردن یک امید جهان برای عقل و عدالت
[ترجمه ترگمان]آماده برای خاموش کردن یک امید به دلیل و عدالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You mustn't snuff out yet.
[ترجمه گوگل]هنوز نباید خفه شوی
[ترجمه ترگمان]تو نباید هنوز انفیه بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• extinguish; destroy; bring to a sudden end; crush; kill (informal)

پیشنهاد کاربران

Snuff someone out
This phrase means to kill someone, often in a sudden or violent manner. It is derived from the act of snuffing out a candle, which extinguishes the flame.
کشتن شخصی، اغلب به صورت ناگهانی یا خشونت آمیز.
...
[مشاهده متن کامل]

این عبارت از عمل خاموش کردن شمع سرچشمه گرفته شده که شعله را خاموش می کنند.
**************************************************************************************************
مثال؛
For example, a gangster might threaten, “If you cross me, I’ll snuff you out. ”
In a crime movie, a character might say, “He’s been snuffing people out for years and never been caught. ”
A detective investigating a murder might say, “We believe the killer used a pillow to snuff out the victim while they were sleeping. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-murder/
To kill someone, often by violently ending their life. “Snuff out” is a slang term used to describe the act of murder, emphasizing the abrupt and forceful nature of the act.
کشتن یک نفر، اغلب به شکل خشونت آمیز .
...
[مشاهده متن کامل]

"Snuff out" یک اصطلاح عامیانه برای توصیف عمل قتل است د و بر ماهیت ناگهانی و تهاجمی این عمل تأکید می کند.
**************************************************************************************************
مثال؛
“He snuffed out his partner to take full control of the business. ”
In a discussion about serial killers, someone might mention, “They enjoy the power they feel when they snuff out innocent lives. ”
A journalist reporting on a homicide might write, “The life of a promising young artist was snuffed out in a senseless act of violence. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-murder/
در نطفه خفه کردن
متوقف کردن یا نابود کردن چیزی بطور کامل
to stop or destroy sth completely

بپرس