1. a thin snowfall
برف سبک
2. here the annual snowfall is two meters
در اینجا بارش سالیانه ی برف دو متر است.
3. to measure the snowfall
ریزش برف را اندازه گرفتن
4. Several villages have been isolated by the heavy snowfall.
[ترجمه گوگل]بر اثر بارش شدید برف چندین روستا منزوی شده اند
[ترجمه ترگمان]چندین روستا با برف سنگین از هم جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The annual snowfall for this region is 30 centimetres.
6. What's the average snowfall for this region?
7. We're going to have a snowfall today.
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We had a light snowfall last night.
10. We have had incessant snowfall since yesterday afternoon.
[ترجمه گوگل]از بعدازظهر دیروز بی وقفه برف می بارد
[ترجمه ترگمان]از دیروز بعد از ظهر برف زیادی باریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was a heavy snowfall last week.
12. What is the average annual snowfall for this state?
13. All roads are blocked by the heavy snowfall. The passengers are in danger.
[ترجمه گوگل]همه راه ها به دلیل بارش شدید برف مسدود شده است مسافران در خطر هستند
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The total rain and snowfall amounted to 50mm.
15. He says the variable pattern of snowfall does more to affect the figures than anything else.
[ترجمه گوگل]او می گوید الگوی متغیر بارش برف بیش از هر چیز دیگری بر ارقام تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید