snowcap


معنی: قله برفی، برف کلاه، کلاله برفی، کلاهک برفی
معانی دیگر: (در قله ی کوه یا نوک درخت و غیره) کلاهک برفی، برف کلاه، برف قله، قله برفی، کلاهک برفی، کلاله برفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: snowcapped (adj.)
• : تعریف: a caplike crown of snow, as on a mountain or ridge.

مترادف ها

قله برفی (اسم)
calotte, snow cap

برف کلاه (اسم)
snow cap

کلاله برفی (اسم)
snow cap

کلاهک برفی (اسم)
snow cap

انگلیسی به انگلیسی

• covering of snow on a mountaintop

پیشنهاد کاربران

بپرس