snow line


(در کوه ها - خطی که در بالای آن همیشه برف وجود دارد) برف مرز، خط برف، خطی که حدبرف همیشگی رامعین میکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the lower boundary of an area that is covered permanently with snow, as on mountains.

جمله های نمونه

1. Steep mountains above the snow line, ya shi nudity, perennial snow cover, climate and volatile.
[ترجمه گوگل]کوه های شیب دار بالای خط برف، برهنگی یا شی، پوشش برفی چند ساله، آب و هوا و فرار
[ترجمه ترگمان]کوه های شیب دار بالای خط برفی، برهنگی شی، پوشش برفی دائمی، آب و هوا و فرار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The upper timberline, like the snow line, is highest in the tropic and lowest in the polar regions.
[ترجمه گوگل]خط الوار بالایی، مانند خط برف، در مناطق استوایی بالاترین و در مناطق قطبی پایین ترین است
[ترجمه ترگمان]The فوقانی، مانند خط برفی، در مناطق استوایی و در مناطق قطبی، بیش ترین ارتفاع را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The snow line here has risen 150 meters, and glaciers have retreated by 10 kilometers.
[ترجمه گوگل]خط برف در اینجا 150 متر بالا رفته و یخچال های طبیعی 10 کیلومتر عقب نشینی کرده اند
[ترجمه ترگمان]خط برفی در اینجا ۱۵۰ متر افزایش یافته است و یخچال های طبیعی تا ۱۰ کیلومتر عقب نشینی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Winter - Amber Zhuhai Department sticky snow line, palm broom to sweep lying clouds.
[ترجمه گوگل]زمستان - خط برف چسبنده بخش Amber Zhuhai، جارو نخل برای جارو کردن ابرهای دراز کشیده
[ترجمه ترگمان]Winter امبر Zhuhai، خط برفی چسبناک، جارو دستی برای جارو کردن ابره ای دراز کشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fields around Barnard Castle can be quite green and pleasant, but a few miles further on you meet the snow line.
[ترجمه گوگل]مزارع اطراف قلعه بارنارد می توانند کاملاً سبز و دلپذیر باشند، اما چند مایل جلوتر با خط برف روبرو می شوید
[ترجمه ترگمان]زمین های اطراف قلعه برنارد می تواند کاملا سبز و خوشایند باشد، اما چند مایل جلوتر، خط برف را می بینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Though partial to the lowland forests of these regions, some are known to live above the snow line in the northern Andes .
[ترجمه گوگل]اگرچه بخشی از جنگل‌های پست این مناطق است، اما برخی از آن‌ها در بالای خط برف در شمال آند زندگی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها بخشی از جنگل های کم ارتفاع این مناطق هستند، برخی شناخته می شوند که در بالای خط برفی در شمال رشته کوه های آند زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The results of these studies to determine the Snow blizzard of roads harm measures, and to guide the selection of roads snow line of work.
[ترجمه گوگل]نتایج این مطالعات به منظور تعیین کولاک برف جاده‌ها و راهنمایی در انتخاب خط کار برف جاده‌ها است
[ترجمه ترگمان]نتایج این مطالعات برای مشخص کردن برف و برف سنگین جاده ها و هدایت انتخاب راه ها و خطوط برف در جاده ها، نتایج این مطالعات را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And we drove a rented car up the highway to the sun, where we watched marmosets scramble around above the snow line, then spent a few days at Kootenai Lodge on Swan Lake.
[ترجمه گوگل]و ما یک ماشین کرایه‌ای را از بزرگراه به سمت خورشید راندیم، جایی که مارموست‌ها را در بالای خط برف تماشا کردیم، سپس چند روز را در Kootenai Lodge در دریاچه سوان گذراندیم
[ترجمه ترگمان]و ما یک ماشین کرایه ای را به سمت خورشید در پیش گرفتیم و در آنجا ما را تماشا کردیم که در بالای خط برف حرکت می کردند و سپس چند روز را در پناه گاه Kootenai در دریاچه سو ان گذراندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some plants can even survive in favorable microhabitats above the snow line.
[ترجمه گوگل]برخی از گیاهان حتی می توانند در ریز زیستگاه های مطلوب بالای خط برف زنده بمانند
[ترجمه ترگمان]برخی گیاهان حتی می توانند در microhabitats مطلوب بالای خط برف زنده بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For recent 150 years, the area and lengths have decreased, and the altitudes of terminal and snow line have increased.
[ترجمه گوگل]در 150 سال اخیر، مساحت و طول کاهش یافته و ارتفاعات ترمینال و خط برف افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]برای ۱۵۰ سال اخیر، مساحت و طول خط کاهش یافته و ارتفاع خط و خط برف افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "What we show is that, once the mountain is pushed up across the snow line, a very effective erosion agent comes into play and that is represented by glaciers, " said Egholm.
[ترجمه گوگل]اغولم گفت: «آنچه که ما نشان می‌دهیم این است که وقتی کوه از خط برف بالا می‌رود، یک عامل فرسایش بسیار مؤثر وارد بازی می‌شود که توسط یخچال‌های طبیعی نشان داده می‌شود »
[ترجمه ترگمان]Egholm گفت: \" آنچه ما نشان می دهیم این است که زمانی که کوه از خط برفی بالا رفت، یک عامل فرسایش بسیار موثر وارد بازی می شود و به وسیله یخچال های طبیعی نمایش داده می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What's more, the weather had now taken a filthy turn for the worst. Already above the snow line, a series of hail storm showers were stinging my face.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هوا اکنون به بدترین حالت تبدیل شده بود در بالای خط برف، یک سری بارش تگرگ صورتم را می سوزاند
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، حالا هوا خیلی کثیف شده بود بر فراز خط برف، یک سری رگبار تگرگ بر چهره ام نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main influence factors leading to the changes of rivers and lakes include air temperature change, precipitation change, glacier change and climatic snow line change.
[ترجمه گوگل]عوامل اصلی تأثیرگذار منجر به تغییرات رودخانه ها و دریاچه ها عبارتند از: تغییر دمای هوا، تغییر بارندگی، تغییر یخچال های طبیعی و تغییر خط برف آب و هوایی
[ترجمه ترگمان]عوامل نفوذ اصلی که منجر به تغییرات رودخانه ها و دریاچه ها می شود شامل تغییر دما، تغییر بارش، تغییر یخچال و تغییر خط برف آب و هوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Glide, flap, sharp quill, hare, fur, waterfall, otter, raccoon, snow line.
[ترجمه گوگل]سر خوردن، فلپ، لنگ تیز، خرگوش، خز، آبشار، سمور، راکون، خط برف
[ترجمه ترگمان]Glide، flap، قلم تیز، خرگوش، پوست خرگوش، آبشار، پوست سمور، پوست سمور، نخ سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] برف مرز - حد برف - مرز برف
[آب و خاک] خط برف، برف مرز
[زمین شناسی] خط برف، حد پایینی برفهای دایمی.
[] برفْ مرز

انگلیسی به انگلیسی

• lower line of an area (such as a mountain) covered with snow for most or all of the year; latitudinal line indicating where snowfall begins at sea level
lower line of an area (such as a mountain) covered with snow for most or all of the year; latitudinal line indicating where snowfall begins at sea level
the snowline is the height on a mountain or group of mountains above which there is snow all the time.

پیشنهاد کاربران

بپرس