1. Snow leopards live at high altitudes.
[ترجمه گوگل]پلنگ های برفی در ارتفاعات زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]پلنگ برفی در ارتفاعات بلند زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Snow leopards have the distinction of being the only true big cat of the mountains.
[ترجمه گوگل]پلنگ های برفی تنها گربه بزرگ واقعی کوهستان هستند
[ترجمه ترگمان]پلنگ برفی یکی از بزرگ ترین گربه های بزرگ کوهستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We also saw the tracks of foxes and snow leopards.
[ترجمه گوگل]ردپای روباه و پلنگ برفی را هم دیدیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین ردپای روباه و پلنگ برفی را دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Escaping a snow leopard, Katook meets the Golden Monkeys of Og Ashad.
[ترجمه گوگل]کاتوک که از یک پلنگ برفی فرار می کند، با میمون های طلایی اوگ اشد ملاقات می کند
[ترجمه ترگمان]Escaping پلنگ برفی است، Katook میمون طلایی نان اگ را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is a lovely fat snow leopard, not an owl, or a small cat!
[ترجمه گوگل]این یک پلنگ برفی چاق دوست داشتنی است، نه جغد، یا یک گربه کوچک!
[ترجمه ترگمان]این یک پلنگ برفی دوست داشتنی است، نه یک جغد، یا یک گربه کوچک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Apple's Snow Leopard has about 100 major come-hither features or refinements.
[ترجمه گوگل]پلنگ برفی اپل حدود 100 ویژگی یا اصلاحات اصلی دارد
[ترجمه ترگمان]\"پلنگ برفی\" (پلنگ برفی)در حدود ۱۰۰ مورد از این ویژگی ها و refinements را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both are reflected in Snow Leopard.
[ترجمه گوگل]هر دو در Snow Leopard منعکس شده اند
[ترجمه ترگمان]هر دو در پلنگ برفی منعکس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The snow leopard received treatment from a vet and was later released back into the wild.
[ترجمه گوگل]پلنگ برفی تحت درمان توسط دامپزشک قرار گرفت و بعداً به طبیعت رها شد
[ترجمه ترگمان]پلنگ برفی توسط دامپزشک مورد درمان قرار گرفت و بعدها در حیات وحش رها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Apple has let the Snow Leopard out of its cage a little early.
[ترجمه گوگل]اپل کمی زودتر پلنگ برفی را از قفس خود رها کرده است
[ترجمه ترگمان](اپل)به پلنگ برفی اجازه می دهد که کمی زود از قفس بیرون بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Snow Leopard is fast and reliable.
[ترجمه گوگل]پلنگ برفی سریع و قابل اعتماد است
[ترجمه ترگمان]پلنگ برفی سریع و قابل اعتماد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The snow leopard, Uncia uncia, which is sometimes included within Panthera, does not roar.
[ترجمه گوگل]پلنگ برفی، Uncia uncia، که گاهی اوقات در پانترا گنجانده می شود، غرش نمی کند
[ترجمه ترگمان]پلنگ برفی، Uncia uncia، که گاهی در داخل شیر قرار می گیرد، فریاد نمی کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An endangered snow leopard sits inside its enclosure at a zoo in Darjeeling, India.
[ترجمه گوگل]یک پلنگ برفی در حال انقراض در داخل محوطه خود در باغ وحشی در دارجلینگ هند نشسته است
[ترجمه ترگمان]یک پلنگ برفی در معرض خطر در یک باغ وحش در دارجلینگ، هند قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Snow Leopard simply won't work on these machines, including models designated as G4 or G5 and sold as recently as 200
[ترجمه گوگل]Snow Leopard به سادگی روی این ماشین ها کار نمی کند، از جمله مدل هایی که به عنوان G4 یا G5 تعیین شده اند و به تازگی تا 200 فروخته شده اند
[ترجمه ترگمان]پلنگ برفی به سادگی بر روی این ماشین ها کار نخواهد کرد، از جمله مدل های G۴ و G۴ معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Snow Leopard puts Apple in 'pole position' to capture market share for notebook computers, Collins Stewart analyst Ashok Kumar said in a recent note.
[ترجمه گوگل]آشوک کومار، تحلیلگر کالینز استوارت، در یادداشت اخیر خود گفت که پلنگ برفی، اپل را در موقعیت قطبی برای تصاحب سهم بازار رایانههای نوتبوک قرار میدهد
[ترجمه ترگمان]آشوک کومار تحلیلگر Collins در یادداشت اخیر گفت که پلنگ برفی، اپل را در جایگاه قطب قرار می دهد تا سهم بازار را برای کامپیوترهای نوت بوک به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید