snow capped


دارای قله پوشیده از برف، برف پوشیده

جمله های نمونه

1. Snow-capped mountains surround the city.
[ترجمه گوگل]کوه های پوشیده از برف شهر را احاطه کرده اند
[ترجمه ترگمان]کوه های پوشیده از برف شهر را احاطه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The snow-capped mountain stood out in sharp relief against the blue sky.
[ترجمه گوگل]کوه پوشیده از برف به صورت تسکین دهنده در برابر آسمان آبی خودنمایی می کرد
[ترجمه ترگمان]کوه پوشیده از برف در آرامش تیزی در مقابل آسمان آبی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I could see snow-capped mountains way off in the distance.
[ترجمه گوگل]می توانستم کوه های پوشیده از برف را از دور ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم کوه های پوشیده از برف را در دوردست ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The snow-capped peaks of the Sorondo mountain range provide a dramatic backdrop.
[ترجمه گوگل]قله‌های پوشیده از برف رشته کوه سوروندو پس‌زمینه‌ای شگفت‌انگیز را ارائه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]قله های پوشیده از برف در رشته کوه Sorondo، یک پس زمینه دراماتیک را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For now there were friends, and music, and food, and Christmas, and snow-capped mountains, and Zali.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دوستان بود، و موسیقی، و غذا، و کریسمس، و کوه های پوشیده از برف، و زالی
[ترجمه ترگمان]چون حالا دوستان، موسیقی، غذا، کریسمس و کوه های پوشیده از برف و zali بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Above them towers the snow-capped Mount Illimani, symbol and guardian of La Paz.
[ترجمه گوگل]بر فراز آنها، کوه پوشیده از برف ایلیمانی، نماد و نگهبان لاپاز، قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بالای سرشان کوه پوشیده از برف، کوه Illimani، نماد و محافظ لاپاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Towering snowcapped peaks rise majestically.
[ترجمه گوگل]قله های سر به فلک کشیده پوشیده از برف با شکوه بالا می روند
[ترجمه ترگمان]قله های برف پوش را با شکوه بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The snow-capped summit, 642 metres high, offers astounding views.
[ترجمه گوگل]قله پوشیده از برف، 642 متر ارتفاع، مناظر خیره کننده ای را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]قله پوشیده از برف با ارتفاع ۶۴۲ متر ارتفاع دارد و مناظر حیرت انگیز ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Majestic snow-capped peaks towered over sweeping flower-strewn plains.
[ترجمه گوگل]قله‌های پوشیده از برف باشکوه بر دشت‌های پر از گل‌های گسترده سر برافراشتند
[ترجمه ترگمان]شکوه قله های پوشیده از برف بر فراز دشت های پوشیده از گل برافراشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A view of the snow-capped peaks of Hualca-Hualca and Ampato through sprays of golden marigolds.
[ترجمه گوگل]نمایی از قله های پوشیده از برف Hualca-Hualca و Ampato از طریق اسپری های گل همیشه بهار طلایی
[ترجمه ترگمان]نمایی از قله های پوشیده از برف of - Hualca و Ampato از طریق اسپری های of طلایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All around are snow-capped mountains which provide the walker or nature-lover with magnificent opportunities to savour the Alpine flora.
[ترجمه گوگل]اطراف کوه‌های پوشیده از برف است که فرصت‌های باشکوهی را برای گردشگران یا عاشقان طبیعت فراهم می‌کند تا از گیاهان آلپ لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]همه اینها کوه های پوشیده از برف هستند که روروئک یا عاشق طبیعت را با فرصت های عالی برای چشیدن گیاهان آلپ در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two children, snow-capped mountains, brilliant vistas.
[ترجمه گوگل]دو کودک، کوه های پوشیده از برف، مناظر درخشان
[ترجمه ترگمان]دو کودک، کوه های پوشیده از برف، مناظر درخشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has this beautiful backdrop - Mount Lebanon, snowcapped mountain.
[ترجمه گوگل]این پس زمینه زیبا را دارد - کوه لبنان، کوه پوشیده از برف
[ترجمه ترگمان]این پس زمینه زیبا - کوه لبنان، mountain را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let freedom ring from the snowcapped Rockies of Colorado!
[ترجمه گوگل]بگذار آزادی از کوه های پوشیده از برف راکی ​​کلرادو زنگ بزند!
[ترجمه ترگمان]حلقه آزادی از کوه های راکی در کلورادو را انتخاب کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a snow-capped mountain or hill is covered with snow at the top; a literary word.
topped with snow (of a mountain)

پیشنهاد کاربران

برف پوش. برف گرفته
مثال:
snow - capped peaks towered over the valley
قله های پوشیده از برف روی دره قد کشیده بودند.
برف پوش
یعنی حداقل بخش بالایی کوه یا تپه پوشیده از برف باشد.
Snow capped mountains
کوه های پوشیده از برف

بپرس