snow blind

/ˈsnoʊˈblaɪnd//snəʊblaɪnd/

(کسی که در اثر بودن در برف بینایی خود را موقتا از دست داده) برف کور، blindness snow برف کور، برف کوری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: blinded, usu. temporarily, by bright sunlight reflected from snow.

پیشنهاد کاربران

بپرس