snout

/ˈsnaʊt//snaʊt/

معنی: پوزه، دهان، سر لوله اب، پوزه دراز جانور، لوله کتری و غیره، پوزه زدن به
معانی دیگر: (حیوان)، زفر، (انسان) دک و پوز، (عامیانه) بینی (به ویژه اگر گنده باشد)، دماغ، (قدیمی) خرطوم، رجوع شود به: rostrum، (حشرات) زایده ی منقار مانند، پوزچه، نوک واره، خرطوم فیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: snouted (adj.), snoutlike (adj.)
(1) تعریف: the protruding front part of an animal's head that includes the nose and usu. the mouth and jaws.
مشابه: muzzle

(2) تعریف: something that resembles an animal's snout, such as a nozzle or spout.

جمله های نمونه

1. glacier snout
یخچال پوز،دماغه ی یخرود

2. The head and snout alone bear some superficial likeness to those of that familiar creature.
[ترجمه گوگل]سر و پوزه به تنهایی شباهت ظاهری به آن موجود آشنا دارد
[ترجمه ترگمان]سر و پوزه تنها شباهت ظاهری نسبت به آن موجودات آشنا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A full frontal assault right in the snout.
[ترجمه گوگل]یک حمله کامل از جلو درست در پوزه
[ترجمه ترگمان]یک حمله کامل روی پوزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bury that snout in Haagen-Dasz and go to town!
[ترجمه گوگل]آن پوزه را در Haagen-Dasz دفن کنید و به شهر بروید!
[ترجمه ترگمان]اون پوزه رو در haagen خاک کنه و به شهر بره!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Did I mention he had a snout?
[ترجمه گوگل]گفتم پوزه داشت؟
[ترجمه ترگمان]گفتم که پوزه داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The swordfish family has a much longer, slender snout than the sailfish.
[ترجمه گوگل]خانواده اره‌ماهی‌ها پوزه‌ای بلندتر و باریک نسبت به ماهی بادبانی دارند
[ترجمه ترگمان]خانواده اره ماهی خیلی بلندتر از شمشیر ماهی دندان دار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. George has an enormous snout.
[ترجمه گوگل]جورج پوزه بزرگی دارد
[ترجمه ترگمان]جورج پوزه بزرگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Notice the narrow snout extending beyond the mouth which helps it to seek out small rodents, reptiles and invertebrates.
[ترجمه گوگل]به پوزه باریکی که فراتر از دهان کشیده شده است توجه کنید که به آن کمک می کند تا جوندگان کوچک، خزندگان و بی مهرگان را جستجو کند
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که پوزه باریک فراتر از دهانی کشیده می شود که به آن کمک می کند تا جوندگان کوچک، خزندگان و بی مهرگان را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mock-Stealer gestured at her snout clad in syn-skin.
[ترجمه گوگل]دزد مسخره به پوزه اش که با پوست همسان پوشیده بود اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]ژست مسخره به پوزه اش که با پوست her پوشیده شده بود اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has a long snout, erect ears, a shiny brown coat, and a tail thick as a muff.
[ترجمه گوگل]پوزه‌ای بلند، گوش‌های صاف، کت قهوه‌ای براق و دمی ضخیم به‌عنوان ماف دارد
[ترجمه ترگمان]یک پوزه دراز، گوش های راست، یک کت قهوه ای براق و یک دمش ضخیم به عنوان یک دست پوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bear paces in a too-small cage, its snout rubbed raw by the rusted bars.
[ترجمه گوگل]خرس در قفسی خیلی کوچک قدم می‌زند، پوزه‌اش توسط میله‌های زنگ‌زده ساییده شده است
[ترجمه ترگمان]خرس قدم در یک قفس کوچک خیلی کوچک دارد و پوزه اش توسط میله های زنگ زده پاک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They snout in the dirt with their long noses.
[ترجمه گوگل]با بینی بلندشان در خاک پوزه می کنند
[ترجمه ترگمان]پوزه درازش را به خاک می چسبانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Prepelvic length From the base of the anteriormost pelvic fin ray to the anteriormost point on the head (snout or upper lip ).
[ترجمه گوگل]طول پیش لگنی از پایه قدامی ترین پرتو باله لگن تا قدامی ترین نقطه روی سر (پوزه یا لب بالایی)
[ترجمه ترگمان]طول Prepelvic از پایه یک اشعه از لگن لگن anteriormost تا نقطه anteriormost روی سر (پوزه و یا لب فوقانی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The snout of the Mercedes poked through the gates.
[ترجمه گوگل]پوزه مرسدس بنز از دروازه ها عبور کرد
[ترجمه ترگمان]پوزه مرسدس از دروازه بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوزه (اسم)
beak, muzzle, neb, rostrum, snout, nozzle, mug

دهان (اسم)
chop, gob, throat, mouth, neb, snout, mug, gam, jib, os

سر لوله اب (اسم)
snout, nozzle

پوزه دراز جانور (اسم)
snout

لوله کتری و غیره (اسم)
snout

پوزه زدن به (فعل)
snout

تخصصی

[] یخچال پوز

انگلیسی به انگلیسی

• part of an animals head which projects forward and contains the nose and jaws; rostrum, beaklike projection bearing the mouth parts (entomology); nozzle, spout; nose (slang)
the snout of an animal such as a pig is its nose.

پیشنهاد کاربران

1. پوزه 2. ( عامیانه ) بینی. دماغ 3. ( عامیانه ) آنتن. خبرچین. پلیس
مثال:
a smart blow on the snout
یک ضربه شدید بر بینی
snout ( n ) ( snaʊt ) =the long nose and area around the mouth of some types of animals, such as pigs
snout
خبرچین ( خلافکاری که بقیه خلافکاران رو به پلیس لو میدهد )

بپرس