فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: snores, snoring, snored
• : تعریف: to make loud, hoarse noises while sleeping, usu. caused by the vibration of the soft palate.
اسم ( noun )مشتقات: snorer (n.)
• (1)تعریف: an act or instance of snoring.
• (2)تعریف: the sound produced by snoring.
جمله های نمونه
1. hassan agha used to snore loudly
حسن آقا (در خواب) بلند خرناس می کشید.
2. I heard a snore and knew he'd fallen asleep.
[ترجمه گوگل]صدای خروپف شنیدم و فهمیدم که خوابش برده است [ترجمه ترگمان]صدای خروپف بلند شد و فهمیدم که خوابیده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Uncle Arthur, after a loud snore, woke suddenly.
[ترجمه گوگل]عمو آرتور، پس از یک خروپف بلند، ناگهان از خواب بیدار شد [ترجمه ترگمان]عمو ارتور پس از صدای خروپف بلند ناگهان از خواب پرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you snore, it's better not to sleep on your back.
[ترجمه آیدا هاشمی] اگر خروپف میکنی ، بهتر است روی کمرت نخوابی
|
[ترجمه گوگل]اگر خروپف می کنید، بهتر است به پشت نخوابید [ترجمه ترگمان]اگه خروپف کنی بهتره که روی کمرت بخوابی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The coroner turned, belched, and quietly began to snore.
[ترجمه گوگل]پزشک قانونی برگشت، آروغ زد و آرام شروع به خروپف کرد [ترجمه ترگمان]پزشک قانونی در حالی که آروغ می زد، آروغ بلندی زد و آرام شروع به خرناس کشیدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He stirred slightly and began to snore softly.
[ترجمه گوگل]کمی هم زد و شروع کرد به خروپف آرام [ترجمه ترگمان]تکانی به خود داد و آهسته خرناس کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As he began to snore, his side of the windshield gradually fogged up.
[ترجمه گوگل]همانطور که او شروع به خروپف کرد، طرف شیشه جلویش به تدریج مه گرفت [ترجمه ترگمان]وقتی شروع به خرناس کشیدن کرد، کنار اتومبیل کم کم بخار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Each indrawn breath was a little throaty snore.
[ترجمه گوگل]هر نفسی که به داخل کشیده میشد، خروپف کوچکی بود [ترجمه ترگمان]هر نفسی که می کشید صدای خر خر خر خر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He began to snore contentedly.
[ترجمه گوگل]با رضایت شروع به خروپف کرد [ترجمه ترگمان]با خرسندی خر خر می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His head fell forward and he began to snore.
[ترجمه گوگل]سرش جلو افتاد و شروع کرد به خروپف کردن [ترجمه ترگمان]سرش به جلو افتاد و شروع به خرناس کشیدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Laugh and the world laughs with you ; snore and you sleep alone.
[ترجمه گوگل]بخند و دنیا با تو بخند ; خروپف کن و تنها می خوابی [ترجمه ترگمان]بخند و دنیا با تو می خندد، و تو تنها می خوابی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Most people with OSA snore loudly and frequently, and they often experience fatigue and excessive daytime sleepiness.
[ترجمه گوگل]اکثر افراد مبتلا به OSA با صدای بلند و مکرر خروپف می کنند و اغلب دچار خستگی و خواب آلودگی بیش از حد در طول روز می شوند [ترجمه ترگمان]اغلب افراد با خر خر خر با صدای بلند و مکرر خرناس می کشند و اغلب اوقات خستگی و خواب آلودگی روزانه را تجربه می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yes, he did snore, and no, he didn't have pain in his legs, the former a symptom of obstructive sleep apnea, the latter of restless legs, two of the most common sleep problems.
[ترجمه گوگل]بله، او خروپف می کرد و نه، او دردی در پاهایش نداشت، اولی نشانه آپنه انسدادی خواب، دومی پاهای بی قرار، دو مورد از شایع ترین مشکلات خواب است [ترجمه ترگمان]بله، او خروپف می کرد، و نه، او هیچ دردی در پاهایش نداشت، بیماری قبلی از obstructive sleep، قطع شدن پاهای بی قرار، دوتا از عجیب ترین مشکلات خواب [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It was really snore. Ah Q whispered Wang Hu's ear.
[ترجمه گوگل]واقعا خروپف بود آه کیو گوش وانگ هو را زمزمه کرد [ترجمه ترگمان]واقعا خر خر می کرد گوش وانگ آهسته گفت: آه، گوش کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
خرناس (اسم)
snore, snort, sniffing, snorting, snoring
خروپف (اسم)
snore, snort
خروپف کردن (فعل)
snore, snort
خر خر کردن (فعل)
rattle, grunt, sniff, purr, snore
خرناس کشیدن (فعل)
roar, snore, snort
خرناس کش (فعل)
sniff, snore, snort
انگلیسی به انگلیسی
• hoarse harsh sound made while sleeping make a hoarse sound in the throat while sleeping when someone who is asleep snores, they make a loud noise each time they breathe. verb here but can also be used a count noun. e.g. i could hear heavy snores coming from the bedroom.