1. Uncharacteristically for Keegan, he decided to have a snooze.
[ترجمه گوگل]برای کیگان غیر مشخصه، او تصمیم گرفت چرت بزند [ترجمه ترگمان]uncharacteristically برای Keegan تصمیم گرفت چرت بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I had a nice little snooze in the back of the car.
[ترجمه سلیمی] من یه چرت خوب کوتاهی عقب ماشین داستم
|
[ترجمه AmirMohammad] من یک چرت کوتاه خوبی پشت ماشین زدم ( داشتم )
|
[ترجمه ارمغان] من خواب خوب و کوتاهی پشت ماشین داشتم
|
[ترجمه گوگل]یک چرت و پرت کوچک پشت ماشین داشتم [ترجمه ترگمان]پشت ماشین یک چرتی زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm going to have a snooze after lunch.
[ترجمه AmirMohammad] من میخوام ( تصمیم دارم ) بعد از ناهار یه چرت بزنم ( داشته باشم )
|
[ترجمه گوگل]بعد از ناهار می روم چرت بزنم [ترجمه ترگمان]بعد از ناهار چرتی می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I often have a snooze after lunch.
[ترجمه گوگل]من اغلب بعد از ناهار چرت می زنم [ترجمه ترگمان]من اغلب بعد از ناهار چرتی می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Two bloody wars and we're still content to snooze and let that lot get on with it.
[ترجمه گوگل]دو جنگ خونین و ما هنوز راضی هستیم که چرت بزنیم و بگذاریم آن چیزها ادامه پیدا کند [ترجمه ترگمان]دو جنگ خونین و ما هنوز به چرت زدن راضی هستیم و اجازه می دهیم این چیزها با آن کنار بیایند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He presses the snooze button on the clock with a practised finger and falls effortlessly asleep.
[ترجمه گوگل]با انگشت تمرین شده دکمه چرت زدن ساعت را فشار می دهد و بی زحمت به خواب می رود [ترجمه ترگمان]او دکمه را روی ساعت روی ساعت فشار می دهد و بی اراده به خواب می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If you enjoy your Saturday snooze or a weekend round of golf, give some of the credit to Sir Robert Walpole.
[ترجمه گوگل]اگر از چرت زدن شنبه یا گلف آخر هفته خود لذت می برید، بخشی از اعتبار را به سر رابرت والپول بدهید [ترجمه ترگمان]اگر از چرت زدن شنبه یا دور آخر هفته گلف لذت می برید، مقداری از اعتبار به سر رابرت والپول بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Patients are given an extra 15 minutes to snooze before being woken gently.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به آرامی از خواب بیدار شوند، 15 دقیقه اضافی به بیماران داده می شود تا چرت بزنند [ترجمه ترگمان]بیماران ۱۵ دقیقه اضافی به خواب داده می شوند قبل از این که به آرامی بیدار شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Love is letting he take a snooze after dinner.
[ترجمه سادات] عشق آن است که به او اجازه بدهی بعد از شام چرتی بزند
|
[ترجمه گوگل]عشق یعنی اجازه دادن به او بعد از شام چرت بزند [ترجمه ترگمان]عشق اجازه می دهد بعد از شام چرتی بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Accuracy of time difference and snooze target achieve to national standard.
[ترجمه گوگل]دقت تفاوت زمانی و هدف چرت زدن به استاندارد ملی می رسد [ترجمه ترگمان]دقت تفاوت زمانی و هدف چرت زدن به استاندارد ملی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A 90 - minute daytime snooze might help the most, the study finds.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان می دهد که چرت زدن 90 دقیقه ای در طول روز می تواند بیشترین کمک را داشته باشد [ترجمه ترگمان]مطالعه نشان می دهد که یک چرت ۹۰ دقیقه ای می تواند به بیشتر موارد کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. China's leaders can snooze away without fear of similar repercussions at the annual meeting of China's top lawmaking body, the National People's Congress, which kicked off today.
[ترجمه گوگل]رهبران چین می توانند بدون ترس از عواقب مشابه در نشست سالانه بالاترین نهاد قانونگذار چین، کنگره ملی خلق، که امروز آغاز شد، چرت بزنند [ترجمه ترگمان]رهبران چین می توانند بدون ترس از عواقب مشابه در نشست سالانه هیات قانونگذاری ارشد چین، کنگره خلق ملی که امروز آغاز شد، چرتی بزنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We Super stars of Snooze don't nap to replace lost shut - eye or for a shift.
[ترجمه گوگل]ما ستارههای فوقالعاده Snooze برای جایگزینی از دست رفته - چشم یا برای یک شیفت، چرت نمیزنیم [ترجمه ترگمان]ما در سوپر استار of به جای یک تغییر چشم یا برای تغییر، چرت نمی زنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dad is taking a snooze in the other room.
[ترجمه گوگل]بابا در اتاق دیگر چرت می زند [ترجمه ترگمان]بابا در اتاق دیگر چرت می زند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Who doesn't crave a midday snooze now and then?
[ترجمه گوگل]چه کسی هرازگاهی هوس یک چرت ظهر را ندارد؟ [ترجمه ترگمان]چه کسی در حال حاضر علاقه ای به ظهر ندارد، و بعد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• doze, nap; (slang) something boring or tiresome sleep, doze, nap, sleep lightly when you snooze you have a short, light sleep during the day; an informal word. verb here but can also be used a singular noun. e.g. i've just had a nice snooze.
پیشنهاد کاربران
۱. یک چرت خوابیدن. یک چرت زدن ۲. چرت مثال: He always hits the snooze button two times. او همیشه دکمه چرت را دو بار می زند.
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�انوسAnus� به معنی خواب کوتاه نیمروزی، و چرت است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�snooze� به معنی چرت، خواب کوتاه نیمروزی وقیلوله در ... [مشاهده متن کامل]
زبان انگلیسی به کار میرود. کاربرد این واژه کهن در لری:�دیه خووم نموره چون نزیکیا إواره انوس کردم. � ب معنی �دیگه خوابم نمیبره چون نزدیکهای عصر یه چرت زدم�. است. در این واژه کهن نخست تبدیل حرف سین به حرف ز را داریم وسپس اضافه کردن حرف اس S به اول کلمه ) یعنی ( انوس> انوز> اسنوز. لازم به ذکراست که از این دست واژگانی که حرف S اس به اول آنها در انگلیسی اضافه میشود وجود دارد که به یک مثال از آن بسنده میکنیم. مثلا واژه کهن لری�کلاش به معنی خراشیدن وخارش، تراشیدن، خدشه واردکردن و خط زدن است� که این واژه آریایی وارد زبان انگلیسی شده و حرف لام به حرف ر تبدیل وهمچنین حرف شین به حرف چ تبدیل شده است ودر نهایت به اول واژه S اس اضافه شده است. کلاش> کرچkratch/کرچ> اسکرچSkratch. امید است که فرهیختگان این واژگان ریشه دار وکهن را در فرهنگ زبان بگنجانند.
You snooze, you lose. دیر بجنبی ، باختی.
چرت، چرت زدن = nap = doze اون دکمه روی ساعت که آلارمو به تاخیر میندازه کسل کننده، حوصله سربر = boring = tedious باقی معانی که دوستان با مضمون به تاخیر انداختن گفتن در دیکشنری ها نیست. میشه گفتن کلمه ای هست که برنامه های مختلف مثل Gmail ازش برای این کاربرد که به تاخیر انداختن و معوق کردن هست استفاده میکنن. ... [مشاهده متن کامل]
تأخیر؛ �تأخیر� به این معنی که کاری باید انجام شود ولی به هر دلیلی دیرتر انجام می شود. �تعویق� یا�postpone� به این معنی هست که کاری در زمان پیش بینی شده به هر دلیلی قابل انجام نیست و لازم است زمان انجام کار جابجا شود. ... [مشاهده متن کامل]
�موکول� به معنی جابجایی زمان انجام کاری وابسته به فراهم شدن شرایطی است و تاریخ و ساعت خاصی ندارد.