snoot

/snuːt//snuːt/

معنی: قیافه، بینی، قیافه گرفتن، شکلک دراوردن
معانی دیگر: (عامیانه) بینی، دماغ، صورت، چهره، اخم، چهره درهم کشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a nose or snout.
مشابه: muzzle

جمله های نمونه

1. Stop sticking your snoot into other people's business!
[ترجمه گوگل]دست از سر زدن به کار دیگران بردارید!
[ترجمه ترگمان]دست از قیافه گرفتن به کاره ای دیگران بردار!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Keep your big snoot out of my business!
[ترجمه گوگل]غرور بزرگ خود را از تجارت من دور نگه دارید!
[ترجمه ترگمان]قیافه big از من دور کن ین!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And the elder Miss Snoot at her window high up in Old Odborough looks over the roofs of the town.
[ترجمه گوگل]و میس اسنوت بزرگ در پنجره‌اش در اودبورو، بالای پشت بام‌های شهر نگاه می‌کند
[ترجمه ترگمان]و دوشیزه ترانچ بول در حالی که پنجره اتاقش را بالا گرفته بود، روی سقف شهر نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm eager to be your friend as you snoot straight with me.
[ترجمه گوگل]من مشتاقم که دوستت باشم همانطور که تو با من سر و صدا می کنی
[ترجمه ترگمان]من مشتاقم که دوست تو باشم، وقتی که با من روراست بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They decided to snoot it out with each other.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند آن را با یکدیگر حل و فصل کنند
[ترجمه ترگمان]اونا تصمیم گرفتن که با همدیگه قضیه رو حل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We selected Jack to snoot off for the championship.
[ترجمه گوگل]ما جک را برای قهرمانی انتخاب کردیم
[ترجمه ترگمان]ما جک را برای رسیدن به این مسابقات انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This gun can snoot small stones at rabbits.
[ترجمه گوگل]این تفنگ می تواند سنگ های کوچک را به سمت خرگوش ها چنگ بزند
[ترجمه ترگمان]این اسلحه میتونه سنگ های کوچیک رو توی خرگوش گیر بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As the birds rise, the hunters snoot at them.
[ترجمه گوگل]همانطور که پرندگان بلند می شوند، شکارچیان به آنها پوزخند می زنند
[ترجمه ترگمان]وقتی پرندگان بالا می روند، شکارچیان به آن ها می خندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a hurry he snoot out the lamp and hid under the table.
[ترجمه گوگل]با عجله چراغ را بیرون آورد و زیر میز پنهان شد
[ترجمه ترگمان]با عجله چراغ را بیرون آورد و زیر میز قایم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Which technology is Sen . Snoot going to use his vast legislative influence to push?
[ترجمه گوگل]کدام فناوری Sen است اسنوت از نفوذ قانونگذاری گسترده خود برای فشار استفاده می کند؟
[ترجمه ترگمان]کدام تکنولوژی سن است snoot قصد دارند از تاثیر گذاری گسترده خود برای فشار استفاده کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's too late; let's snoot through now.
[ترجمه گوگل]خیلی دیر است؛ بیایید از طریق الان رد کنیم
[ترجمه ترگمان]حالا دیگه خیلی دیر شده بیا شروع کنیم به قیافه گرفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I saw him snoot into me street and disappeared.
[ترجمه گوگل]او را دیدم که در خیابان من چنگ انداخت و ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که به خیابان من آمد و ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is always the risk of civilians the crossfire when terrorists and soldiers snoot it out.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تروریست ها و سربازان آن را زیر پا می گذارند، همیشه خطر تیراندازی متقابل غیرنظامیان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همیشه هنگامی که تروریست ها و سربازان به آن اشاره می کنند، خطر کشتار غیرنظامیان در میان شهروندان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since one man had no pistol, they agreed to snoot it out on horseback with rifles.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک نفر هیچ تپانچه ای نداشت، آنها موافقت کردند که آن را سوار بر اسب با تفنگ از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک نفر تپانچه نداشت، موافقت کردند که آن را با تفنگ روی اسب برانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قیافه (اسم)
countenance, face, gesture, sight, look, semblance, expression, mien, gest, leer, snoot

بینی (اسم)
pecker, neb, nozzle, nose, snoot

قیافه گرفتن (فعل)
pose, snoot

شکلک دراوردن (فعل)
snoot

تخصصی

[سینما] قیف - مخروط

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) nose, snout; condescending person, snob

پیشنهاد کاربران

بپرس