snook

/ˈsnʊk//snuːk/

معنی: گوشه و کنایه، کش رفتن، جستجو کردن، بو کشیدن
معانی دیگر: (جانور شناسی) اسنوک (ماهی نواحی استوایی اقیانوس اطلس از تیره ی centropomidae به ویژه centropomus undecimalis)، (انگلیس) انگشت شست را بر زیر بینی کشیدن (به نشان تحقیر یا تمسخر)، انگشت حواله دادن، عطسه، زفیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: snook, snooks
• : تعریف: any of several related marine fishes, esp. a basslike food and game fish of the tropical Atlantic.

جمله های نمونه

1. cock a snook at
(با حواله دادن انگشت) تحقیر یا توهین کردن

2. Tories cocked a snook at their prime minister over this legislation.
[ترجمه عباسيان] توری ها برای این قانون نخست وزیر خود را مورد تمسخر قرار دادند.
|
[ترجمه گوگل]محافظه‌کاران به خاطر این قانون، نخست‌وزیر خود را به‌خاطر انداختند
[ترجمه ترگمان]توری ها در صدر این قانون، snook را به نخست وزیری خود تسلیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The firm cocked a snook at the recession by doubling its workforce.
[ترجمه عباسيان] شرکت با دو برابر کردن نیروی کار خود، رکود اقتصادی را به سخره گرفت.
|
[ترجمه گوگل]این شرکت با دوبرابر کردن نیروی کار خود، از رکود عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت با دو برابر کردن نیروی کار خود به رکود اقتصادی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has always tried to cock a snook at authority.
[ترجمه عباسيان] او همیشه تلاش کرده که قدرت را تحقیر کند.
|
[ترجمه گوگل]او همیشه سعی کرده است که قدرت را زیر سوال ببرد
[ترجمه ترگمان]او همیشه سعی کرده است که a را در اختیار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tom Keating spent a lifetime cocking a snook at the art world.
[ترجمه گوگل]تام کیتینگ یک عمر در دنیای هنر غوغا کرد
[ترجمه ترگمان]کیتینگ Keating یک عمر cocking را در دنیای هنر سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is so pompous and always cocks a snook at people from the countryside.
[ترجمه گوگل]او بسیار پر زرق و برق است و همیشه مردم روستایی را زیر سوال می برد
[ترجمه ترگمان]او خیلی پر طمطراق است و همیشه a را در مردم حومه snook می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boy cocked a snook at the policeman's back after being scolded.
[ترجمه گوگل]پسربچه پس از سرزنش به پشت پلیس خم شد
[ترجمه ترگمان]پسر بعد از سرزنش شدن او، a را در عقب پلیس تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's called Snook, and he lives in a village of that ilk.
[ترجمه گوگل]او اسنوک نامیده می شود و در روستایی شبیه آن زندگی می کند
[ترجمه ترگمان] اسمش \"اسنوک\" - ه و اونم توی یه دهکده از دار و دار زندگی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a painter, she cocks a snook at traditional techniques.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نقاش، او به تکنیک های سنتی خجالت می کشد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نقاش از تکنیک های سنتی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He could seldom resist an opportunity to cock a snook at traditional English life.
[ترجمه گوگل]او به ندرت می‌توانست در برابر فرصتی مقاومت کند تا زندگی سنتی انگلیسی را زیر سوال ببرد
[ترجمه ترگمان]او به ندرت می توانست در برابر این فرصت مقاومت کند که بتواند در زندگی انگلیسی snook را cock
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His backers point the finger at the irascible Mr Thaksin, who denies disloyalty to the throne while cocking a snook at "aristocratic" Thai government.
[ترجمه گوگل]حامیان او انگشت اتهام را به سمت آقای تاکسین خشمگین می گیرند که بی وفایی به تاج و تخت را انکار می کند و در عین حال به دولت "اشرافی" تایلند بداخلاق می کند
[ترجمه ترگمان]حامیان او انگشت خود را به سمت آقای تاکسین، که خیانت به تخت را انکار می کند، اشاره می کنند، در حالی که یک snook را به \"حکومت اشرافی\" تایلندی تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Earhart excelled as a pilot. Her first instructor was Neta Snook, one of the first women to graduate from the Curtiss School of Aviation.
[ترجمه گوگل]ارهارت به عنوان خلبان عالی بود اولین مربی او نتا اسنوک، یکی از اولین زنانی بود که از دانشکده هوانوردی کرتیس فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]Earhart به عنوان خلبان برتر بود اولین مربی او Neta snook بود که یکی از اولین زنانی بود که از مدرسه هوانوردی (کورتیس)فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One of the world's first female pilots, Neta Snook, taught Amelia to fly.
[ترجمه گوگل]یکی از اولین خلبانان زن جهان، نتا اسنوک، به آملیا پرواز را آموزش داد
[ترجمه ترگمان]One snook یکی از اولین خلبانان زن جهان به آملیا یاد داد که پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But it also makes a very nice light saltwater rod for snook, redfish and specs.
[ترجمه گوگل]اما همچنین یک میله آب شور سبک بسیار زیبا برای اسنوک، ماهی قرمز و مشخصات می سازد
[ترجمه ترگمان]اما همچنین برای snook، برای snook، یک چوب شور برای snook و specs درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوشه و کنایه (اسم)
snook

کش رفتن (فعل)
filch, abstract, swipe, pilfer, snitch, cabbage, gloom, nip, prig, palm, snook, snip

جستجو کردن (فعل)
search, attempt, quest, seek, grub, scour, look for, ransack, fish, comb, mouse, snook

بو کشیدن (فعل)
scent, nose, snuffle, sniff, snook

انگلیسی به انگلیسی

• any of several species of food fish that resemble the pike (native to the waters near florida and the west indies); gesture of derision, scornful gesture

پیشنهاد کاربران

بپرس