1. There is also a snobbishness is in with a small advantage.
[ترجمه گوگل]نیز وجود دارد یک اسنوبیسم در با یک مزیت کوچک است
[ترجمه ترگمان]با یک نوع snobbishness، نوعی advantage وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یک نوع snobbishness، نوعی advantage وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He disdained that man for snobbishness and was unwilling to talk to him.
[ترجمه گوگل]او از آن مرد به خاطر فحاشی متنفر بود و حاضر نبود با او صحبت کند
[ترجمه ترگمان]به مدپرستی آن مرد را حقیر نمی شمرد و نمی خواست با او حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به مدپرستی آن مرد را حقیر نمی شمرد و نمی خواست با او حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You have to be burningly aware of your snobbishness, aware of your fears, your anxieties, your sense of guilt.
[ترجمه گوگل]شما باید به شدت از فحاشی خود آگاه باشید، از ترس ها، اضطراب ها و احساس گناه خود آگاه باشید
[ترجمه ترگمان]باید از مدپرستی aware، از نگرانی های تو، anxieties، حس گناه خود آگاه باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید از مدپرستی aware، از نگرانی های تو، anxieties، حس گناه خود آگاه باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Maybe you have social faults such as snobbishness, talkativeness, using slang, etc., which drive away your new acquaintances.
[ترجمه گوگل]شاید شما ایرادات اجتماعی مانند فحاشی، پرحرفی، استفاده از زبان عامیانه و غیره داشته باشید که آشنایان جدیدتان را دور می کند
[ترجمه ترگمان]شاید شما اشتباه ات اجتماعی داشته باشید که به مدپرستی using، گپ زدن، و غیره و غیره، که دوستان جدید شما را می رانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید شما اشتباه ات اجتماعی داشته باشید که به مدپرستی using، گپ زدن، و غیره و غیره، که دوستان جدید شما را می رانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Maybe you have social faults such as snobbishness, talkativeness, and, etc. which drive away new acquaintances.
[ترجمه گوگل]شاید شما عیب های اجتماعی مانند فحاشی، پرحرفی و غیره داشته باشید که آشنایی های جدید را دور می کند
[ترجمه ترگمان]شاید شما اشتباه ات اجتماعی داشته باشید که مدپرستی, گپ زدن، و غیره، و غیره و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید شما اشتباه ات اجتماعی داشته باشید که مدپرستی, گپ زدن، و غیره، و غیره و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We disdain a man for his snobbishness.
[ترجمه گوگل]ما مردی را به خاطر فحاشی اش تحقیر می کنیم
[ترجمه ترگمان]به خاطر مدپرستی یک مرد را تحقیر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر مدپرستی یک مرد را تحقیر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. May be you have social faults such as snobbishness, talkativeness and using slang etc. which drive away your new acquaintances.
[ترجمه گوگل]ممکن است شما ایرادات اجتماعی مانند فحاشی، پرحرفی و استفاده از زبان عامیانه و غیره داشته باشید که آشنایان جدید شما را دور می کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما معایب اجتماعی مثل snobbishness، گپ زدن و استفاده از اصطلاحات عامیانه و غیره داشته باشید که آشنایان جدید شما را فراری می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما معایب اجتماعی مثل snobbishness، گپ زدن و استفاده از اصطلاحات عامیانه و غیره داشته باشید که آشنایان جدید شما را فراری می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Imbalances at this level can result in low self-esteem, inferiority complexes, an inflated sense of self-importance or snobbishness.
[ترجمه گوگل]عدم تعادل در این سطح میتواند منجر به عزت نفس پایین، عقدههای حقارت، احساس بزرگی از خود یا بدبینی شود
[ترجمه ترگمان]Imbalances در این سطح می تواند منجر به عز ت نفس، حقارت، احساس کاذب از خود و یا snobbishness بودن آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Imbalances در این سطح می تواند منجر به عز ت نفس، حقارت، احساس کاذب از خود و یا snobbishness بودن آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the best sense of the word, Dr. Hu is a democrat: he has not a touch of either social or intellectual snobbishness.
[ترجمه گوگل]به بهترین معنای کلمه، دکتر هو یک دموکرات است: او به هیچ وجه هیچ حسی از فخرفروشی اجتماعی یا فکری ندارد
[ترجمه ترگمان]در بهترین حالت، دکتر هو یک دموکرات است: او یک تماس اجتماعی یا فکری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بهترین حالت، دکتر هو یک دموکرات است: او یک تماس اجتماعی یا فکری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The disappointment was not occasioned by the sentiment ordinarily defined as snobbishness, but by old New York's sense of what was due to it when it risked its dignity in foreign lands.
[ترجمه گوگل]این ناامیدی ناشی از احساسی که معمولاً بهعنوان فضولی تعریف میشود، ناشی نمیشود، بلکه ناشی از احساس نیویورک قدیم از آنچه در هنگام به خطر انداختن حیثیت خود در سرزمینهای خارجی ناشی میشود، ناشی میشود
[ترجمه ترگمان]این سرخوردگی ناشی از احساسی بود که معمولا به مذاق مدپرستی defined، بلکه به خاطر این بود که وقتی در سرزمین های بیگانه شان و منزلت خود را به خطر می انداخت، چه چیزی به خاطر آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سرخوردگی ناشی از احساسی بود که معمولا به مذاق مدپرستی defined، بلکه به خاطر این بود که وقتی در سرزمین های بیگانه شان و منزلت خود را به خطر می انداخت، چه چیزی به خاطر آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید