snit

/ˈsnɪt//snɪt/

معنی: تحریک، هیجان، عصبانیت
معانی دیگر: خشم ناگهان، آزردگی شدید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a condition of anger or agitation; fit (usu. prec. by in or into).
مشابه: fume, temper

جمله های نمونه

1. to be in a snit
خشمگین بودن

2. He was in a snit this morning and I didn't dare approach him.
[ترجمه Mehdi] او امروز خیلی عصبانی و خشمگین بود و من جرات نداشتم بهش نزدیک بشم .
|
[ترجمه گوگل]او امروز صبح در قیچی بود و من جرات نکردم به او نزدیک شوم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح تو a بود و من جرات نداشتم بهش نزدیک بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dominic was still in a snit the next morning.
[ترجمه گوگل]دومینیک صبح روز بعد هنوز در قیچی بود
[ترجمه ترگمان]دومینیک هنوز صبح روز بعد در snit بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anderson was in a snit when she lost her kitten.
[ترجمه گوگل]اندرسون وقتی بچه گربه اش را از دست داد، در خرخر بود
[ترجمه ترگمان]اندرسون وقتی بچه گربه رو از دست می داد تو یه \"snit\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's been in a snit since I took the car without telling her.
[ترجمه گوگل]از زمانی که من بدون اینکه به او بگویم سوار ماشین شدم، او در حال خراش است
[ترجمه ترگمان]از وقتی ماشین را گرفتم بدون اینکه به او بگویم سوار ماشین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fuzhou Snit Mechanical Equipment Co., Ltd ---- Specialize in automobile equipment maintenance, one of the most professional manufacturers of pneumatic jack in china.
[ترجمه گوگل]Fuzhou Snit Mechanical Equipment Co, Ltd ---- متخصص در تعمیر و نگهداری تجهیزات خودرو، یکی از حرفه ای ترین تولید کنندگان جک پنوماتیک در چین
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات مکانیکی Fuzhou Snit با مسئولیت محدود در تعمیر و نگهداری تجهیزات خودرو یکی از سازندگان حرفه ای جک بادی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was in a snit.
[ترجمه گوگل]او در قیچی بود
[ترجمه ترگمان] اون توی \"snit\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So Giuliani felt free to insult the United Nations and stage this infantile parking snit.
[ترجمه گوگل]بنابراین جولیانی احساس آزادی کرد که به سازمان ملل توهین کند و این پارکینگ کودکانه را به نمایش بگذارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Giuliani احساس آزادی می کرد که به سازمان ملل توهین کند و این پارکینگ بچه گانه را بر روی صحنه بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A poll of historians in late 1996 that ranked him as a below-average president sent him into a snit.
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی از مورخان در اواخر سال 1996 که او را به عنوان یک رئیس جمهور کمتر از حد متوسط ​​رتبه بندی می کرد، او را به انحراف کشاند
[ترجمه ترگمان]یک نظرسنجی از مورخان در اواخر ۱۹۹۶ که او را به عنوان یک رئیس جمهور زیر متوسط معرفی کرد، او را به یک snit فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although they talked about Saddam as if he were the devil himself, some of the Republicans were in a snit over the attacks.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها طوری در مورد صدام صحبت می کردند که گویی او خود شیطان است، اما برخی از جمهوری خواهان بر سر این حملات در انزجار بودند
[ترجمه ترگمان]اگرچه آن ها در مورد صدام طوری صحبت کردند که گویی خود شیطان است، برخی از جمهوری خواهان در حال حمله به این حملات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ernest shrugged. 'Apparently the Executive Committee meeting has already been put off twice, and they'll all be in a snit.
[ترجمه گوگل]ارنست شانه بالا انداخت ظاهراً جلسه کمیته اجرایی قبلاً دو بار به تعویق افتاده است و همه آنها با هم درگیر خواهند شد
[ترجمه ترگمان]ارنست شانه هایش را بالا انداخت ظاهرا جلسه کمیته اجرایی دو بار تعطیل شده است و همه آن ها در یک snit قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحریک (اسم)
instigation, incitement, persuasion, fret, boil, actuation, stimulation, stimulus, excitation, fomentation, agitation, excitement, animation, inanition, suasion, incitation, snit

هیجان (اسم)
fit, fret, boil, excitation, agitation, excitement, thrill, frenzy, dither, titillation, fission, ignition, tornado, fever, tempest, lather, hysterics, unco, snit, stour

عصبانیت (اسم)
chafe, anger, madness, nervousness, huff, ire, willies, boiling point, infuriation, snit

انگلیسی به انگلیسی

• agitated state, fit of bad temper, temper tantrum (slang)

پیشنهاد کاربران

Snit is a slang term for a fit of anger, irritation, or annoyance. It often implies a short - lived outburst of emotions.
Snit یک اصطلاح عامیانه برای خشم، عصبانیت یا آزار است. اغلب حاکی از فوران کوتاه مدت احساسات است.
...
[مشاهده متن کامل]

“She threw a snit when she found out she didn’t get the promotion. ”
A child might have a snit if they can’t have their favorite toy.
A person experiencing road rage might go into a snit and start honking and yelling at other drivers.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-incident/

بپرس