1. If you look for it, I've got a sneaky feeling you'll find that love actually is all around.
[ترجمه گوگل]اگر به دنبال آن بگردید، احساس یواشکی دارم، متوجه خواهید شد که عشق در همه جا وجود دارد [ترجمه ترگمان]اگر تو دنبالش بگردی، من یک احساس شیطانی دارم که تو پیدا خواهی کرد که عشق در آن اطراف وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This sneaky girl was disliked by the rest of the class.
[ترجمه گوگل]این دختر یواشکی مورد بیزاری بقیه کلاس بود [ترجمه ترگمان]این دختر آب زیر کاه نه از بقیه کلاس بدش می آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That sneaky, low life creep.
[ترجمه گوگل]آن خزش یواشکی و کم زندگی [ترجمه ترگمان] اون آب زیر کاه، زندگی آهسته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is a sneaky and underhand way of doing business.
[ترجمه گوگل]این یک روش زیرکانه و پنهانی برای انجام تجارت است [ترجمه ترگمان]این یک روش موذیانه و پنهانی برای انجام کسب وکار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I took a sneaky glance at my watch.
[ترجمه گوگل]نگاهی یواشکی به ساعتم انداختم [ترجمه ترگمان]نیم نگاهی به ساعتم انداختم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. That was a sneaky trick to play!
[ترجمه گوگل]این یک ترفند زیرکانه برای بازی بود! [ترجمه ترگمان]عجب حقه کثیفی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Canals already are fished by sneaky devils, who learn where fish congregate.
[ترجمه گوگل]کانال ها در حال حاضر توسط شیاطین یواشکی صید می شوند، که می آموزند کجا ماهی ها جمع می شوند [ترجمه ترگمان]کانال ها از همین الان دارند توسط شیاطین آب زیر کاه صید می شوند، و یاد می گیرند که ماهی ها در کجا جمع می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You call those sneaky, underhand tactics coming to my aid?
[ترجمه گوگل]شما به آن تاکتیک های ابلهانه و پنهانی می گویید که به کمک من می آیند؟ [ترجمه ترگمان]تو به اون تاکتیک زیر کاه و کلکی که برای کمک من اومدی صدا می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Watch out for Andy. He can be really sneaky.
[ترجمه شقایق] حواست به اندی باشه. اون میتونه واقعا آب زیرکاه باشه
|
[ترجمه گوگل]مراقب اندی باش او می تواند واقعاً یواشکی باشد [ترجمه ترگمان]مراقب اندی باشید اون می تونه واقعا موذیانه باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's a sneaky move designed to reduce the company's tax bill.
[ترجمه گوگل]این یک حرکت یواشکی است که برای کاهش صورت حساب مالیاتی شرکت طراحی شده است [ترجمه ترگمان]این یک حرکت موذیانه است که برای کاهش لایحه مالیات شرکت طراحی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You never know what's going on in that sneaky mind of his.
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی دانید در آن ذهن ابلهانه او چه می گذرد [ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت نمی دونی در اون ذهن زیر کاه چه خبره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I also felt a small, sneaky sense of my own power over him.
[ترجمه گوگل]من همچنین یک حس کوچک و یواشکی از قدرت خودم بر او احساس کردم [ترجمه ترگمان]همچنین احساس کردم که احساس کوچکی از قدرت خودم نسبت به او دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But he was both obstructionist and very, very sneaky.
[ترجمه گوگل]اما او هم مانع تراشی بود و هم بسیار بسیار یواشکی [ترجمه ترگمان]اما اون هر دو obstructionist و خیلی خیلی آب زیر کاه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The biggest problem with sanctions: people are sneaky.
[ترجمه گوگل]بزرگترین مشکل تحریم ها: مردم یواشکی هستند [ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مشکلی که تحریم ها: مردم موذیانه هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His sneaky behavior aroused our suspicion.
[ترجمه گوگل]رفتار یواشکی او شک ما را برانگیخت [ترجمه ترگمان]رفتار sneaky سوظن ما رو تحریک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
اب زیر کاه (صفت)
mean, pawky, shrewish, sneaky
انگلیسی به انگلیسی
• furtive, stealthy; deceptive, deceitful someone who is sneaky does things secretly or dishonestly; an informal word, used showing disapproval.
پیشنهاد کاربران
زیرپوستی، زیرسیبیلی
Describes someone or something that is sly, crafty, or untrustworthy. “Sneaky” implies a hidden or secretive nature, often used to describe actions or behavior that is intended to deceive or trick others. ... [مشاهده متن کامل]
کسی یا چیزی که حیله گر، آب زیر کاه یا غیرقابل اعتماد است. دلالت بر ماهیت پنهان یا مخفیانه دارد که اغلب برای توصیف اعمال یا رفتاری استفاده می شود که هدف آن فریب یا گول زدن دیگران است. مثال؛ مثال؛ He made a sneaky move and stole the ball from behind. In a discussion about politics, one might say, “Politicians often use sneaky tactics to gain an advantage. ” A friend might jokingly accuse another of being sneaky by saying, “I saw you sneak that extra slice of pizza!”
بخوای باحال معنی کنی میشه " سَرَخّور" ولی عادی معنیش میشه آب زیرکاه - موذی ( آدم آب زیرکاه صرفا دشمن خونی ما نیست ( در واقع هست ولی علنا خودشا به عنوان دوست نشون میده ) . کسیه که کاراش تو چشم شما خیلی تعادل نداره و نمیشه حدس زد حرکت بعدیش قراره چی باشه. و اکثر حرفاش سربسته است و وقتی میخواد جواب سوالتونو بده براحتی میپیچونه و فرصت طلب هم هست و بعد از گذشت زمان با حمل این سبک زندگی و این قبیل تفکرات به یه وسواس تبدیل میشه و انسانیت تا حد زیادی در این افراد کاهش پیدا میکنه. وقتی هم در جایگاه متهم دربرابر شما قرار میگیره خیلی قشنگ شما رو متقاعد میکنه که حق با اون بوده. کلا حضور اینجور افراد کنارتون از نتیجه غیرقابل پیش بینی برخورداره و هرچی موقعیتتون حساس تر و بزرگتر باشه تو جامعه بیشتر در معرض خطر و سقوط هستین چون یه فرد sneaky به زیرکشیدن بزرگتر از خودش و رسوندن خودش به قله معمولا توی الویت های زندگیش قرار داره و کیش و مات کردن شما براش از اهمیت زیادی برخوردار نیست. . . . . یه مثالم بخوام بزنم از یه فردِ sneaky باید t - bag از بهترین سریال تاریخ یعنی فرار از زندان رو نام ببرم ) ... [مشاهده متن کامل]
همچنین sneaky به کسی میگن که هیشکی از کاراش سر درنمیاره و کاراشو توی خفا انجام میده خود sneak میشه دزدکی حرکت کردن - دزدکی رفتار کردن ( بستگی به جاش تو جمله معنی های مخلفی میگیره ولی مغز اصلیش موذیانه و دزدکی رفتار کردنه ) - دزدکی انجام دادن مثل یواشکی کشیدن یا یواشکی دزدیدن مترداف هایی که میتونیم براش بکار ببریم حالا یه مقدار اینور انور میشه اینا : Deceitful - furtive - stealthy - deceptive - crafty - guileful - adroit - subtle - . . . هر کدوم از این واژه های معنیشون جداس ولی میشه نسبت داد به sneaky. یسریاشون نزدیکترن