sneak out of


(از مسئولیت یا وظیفه یا کار و غیره) فرار کردن، شانه خالی کردن، گریختن

جمله های نمونه

1. How did you sneak out of the meeting?
[ترجمه گوگل]چگونه مخفیانه از جلسه خارج شدید؟
[ترجمه ترگمان]چطوری از جلسه اومدی بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't try to sneak out of your duty.
[ترجمه گوگل]سعی نکنید یواشکی از وظایف خود فرار کنید
[ترجمه ترگمان]سعی نکن از your فرار کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He stole the money and sneaked out of the house.
[ترجمه گوگل]پول ها را دزدید و یواشکی از خانه بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]پول را دزدید و از خانه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sometimes he would sneak out of his house late at night to be with me.
[ترجمه گوگل]گاهی شب ها یواشکی از خانه اش بیرون می رفت تا پیش من باشد
[ترجمه ترگمان]گاهی شب ها از خانه بیرون می رفت تا با من باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Little Sprouts sneak out of the house with some extra veggies.
[ترجمه گوگل]جوانه های کوچک با مقداری سبزیجات اضافی به صورت مخفیانه از خانه خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]The کوچولو با سبزی اضافی از خو نه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The star player sneaked out of the house when he was grounded!
[ترجمه گوگل]بازیکن ستاره زمانی که به زمین افتاد، یواشکی از خانه بیرون رفت!
[ترجمه ترگمان]بازیگر ستاره وقتی تنبیه شد از خونه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How did he find a way to sneak out of the house?
[ترجمه گوگل]او چگونه راهی برای فرار دزدکی از خانه پیدا کرد؟
[ترجمه ترگمان]چطور یه راهی پیدا کرد که از خونه فرار کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Helped you sneak out of the house when you just couldn't deal with your parents.
[ترجمه گوگل]به شما کمک کرد تا زمانی که نمی‌توانید با والدینتان کنار بیایید، مخفیانه از خانه بیرون بروید
[ترجمه ترگمان]بهت کمک کرد یواشکی از خونه بیرون بری وقتی نتونستی با پدر و مادرت کنار بیای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And don't try to sneak out of your duties like you did last time.
[ترجمه گوگل]و سعی نکنید مانند دفعه قبل از وظایف خود دور شوید
[ترجمه ترگمان]و سعی نکن که مثل دفعه قبل از وظایفت بیرون بیای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Perhaps I can sneak out of the classroom unnoticed.
[ترجمه گوگل]شاید بتوانم بدون توجه از کلاس درس خارج شوم
[ترجمه ترگمان]شاید بتوانم بدون جلب توجه از کلاس بیرون بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can never sneak out of your duties.
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید از وظایف خود غافل شوید
[ترجمه ترگمان] تو هیچوقت نمیتونی از your فرار کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The disease would always find a way to sneak out of any trap, whether through vectors adapting to a new ecology, or the development of resistance to front-line medicines and insecticides.
[ترجمه گوگل]این بیماری همیشه راهی برای رهایی از هر تله ای پیدا می کند، چه از طریق ناقلانی که با محیط زیست جدید سازگار شوند، چه از طریق ایجاد مقاومت در برابر داروهای خط مقدم و حشره کش ها
[ترجمه ترگمان]این بیماری همواره راهی برای فرار از هر تله، چه از طریق بردارهای سازگاری با اکولوژی جدید، یا توسعه مقاومت در برابر داروها و حشره کش ها پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why don't we just write, this sucks, on the card and sneak out of here?
[ترجمه گوگل]چرا ما فقط روی کارت ننویسیم، این مزخرف است و یواشکی از اینجا فرار نکنیم؟
[ترجمه ترگمان]چرا ما فقط بنویسیم، این مزخرفه، روی کارت و دزدکی از اینجا بری بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They put on their shoes and got ready to sneak out of the castle.
[ترجمه گوگل]کفش هایشان را پوشیدند و آماده شدند تا یواشکی از قلعه بیرون بیایند
[ترجمه ترگمان]ان ها کفش های خود را پوشیدند و آماده بیرون رفتن از قلعه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• escape, dodge, get out of (slang)

پیشنهاد کاربران

sneak out ( of some place ) = to exit some place quietly and in secret
یواشکی رفتن
Example : I sneaked out of the meeting, hoping no one would notice

بپرس