snared

جمله های نمونه

1. pigeons snared in a trap
کبوترانی که در تله گرفتار شده اند

2. samson was snared by delilah's charms
سامسون (شمشون) در دام زیبایی دلیله گرفتار شد.

انگلیسی به انگلیسی

• caught in a trap, captured, entangled

پیشنهاد کاربران