snap back


(از بیماری یا نومیدی یا شکست و غیره) بهبودی حاصل کردن، بهبود یافتن، (فوتبال امریکایی - در آغاز هر بازی) تند برداشتن توپ از زمین و دادن آن به بازیکن دیگر، توپ قاپی، فوتبال امریکایی پاس دادن توپ دراغازهر روند، بهبودی سریع، سریعا بهبودی یافتن

جمله های نمونه

1. I snapped back to her and gave her a kiss.
[ترجمه گوگل]سریع به سمتش برگشتم و بوسیدمش
[ترجمه ترگمان]به طرف او برگشتم و او را بوسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The production snapped back to normal.
[ترجمه گوگل]تولید به حالت عادی بازگشت
[ترجمه ترگمان]تولید دوباره به حالت عادی برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tendons store elastic energy by stretching and then snapping back into shape like rubber bands.
[ترجمه گوگل]تاندون‌ها انرژی الاستیک را با کشش ذخیره می‌کنند و سپس به شکل نوارهای لاستیکی باز می‌گردند
[ترجمه ترگمان]آن ها انرژی کشسانی را با کش دادن و سپس شکل دادن به شکل نوارهای لاستیکی باز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was tempted to snap back angrily at him.
[ترجمه گوگل]وسوسه شدم که با عصبانیت به او برگردم
[ترجمه ترگمان]وسوسه شدم که با عصبانیت به او نگاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "How should I know?" Zen snapped back.
[ترجمه گوگل]"از کجا باید بدانم؟" ذن به عقب برگشت
[ترجمه ترگمان]\"من از کجا بدانم؟\" ذن به تندی به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We were soaking in this scenery when we were snapped back to attention by an approaching rapid.
[ترجمه گوگل]ما در این مناظر غوطه ور بودیم که توسط یک تندرو نزدیک به ما جلب شد
[ترجمه ترگمان]در این منظره، وقتی با سرعتی که به سرعت نزدیک می شد، به دقت نگاه می کردیم، در این منظره بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The steady clicking of the keys and snapping back and forth of the carriage slammed against her ears like a freight train.
[ترجمه گوگل]فشردن مداوم کلیدها و کوبیدن کالسکه مثل قطار باری به گوشش کوبید
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق و تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق کنان از کالسکه به گوش می رسید و مثل یک قطار باری در گوش او محکم بسته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Merrill's thoughts snapped back to the present.
[ترجمه گوگل]افکار مریل به زمان حال بازگشت
[ترجمه ترگمان]افکار مریل به زمان حال بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She'd have done better to snap back at him the way he'd snapped at her!
[ترجمه گوگل]او بهتر بود همان طور که او به او ضربه محکمی زد به او ضربه محکمی بزند!
[ترجمه ترگمان]او خیلی بهتر از این بود که با عصبانیت به او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ranch, the children, all had snapped back to their normal time.
[ترجمه گوگل]مزرعه، بچه ها، همه به زمان عادی خود برگشته بودند
[ترجمه ترگمان]مزرعه، بچه ها، همه به زمان normal برگشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It snapped back on its hinges and banged his left shin.
[ترجمه گوگل]به لولاهایش برگشت و به ساق پای چپش کوبید
[ترجمه ترگمان]دوباره روی لولایش چرخید و ساق پای چپش را محکم کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His opponent's head snapped back over the edge of the drop and was still.
[ترجمه گوگل]سر حریفش از لبه قطره برگشت و بی حرکت بود
[ترجمه ترگمان]سر حریف روی لبه پرتگاه خم شد و بی حرکت ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Though depressed, they may snap back when least expected.
[ترجمه گوگل]اگرچه افسرده هستند، اما ممکن است در زمانی که کمترین انتظار را داشتید به عقب برگردند
[ترجمه ترگمان]هر چند افسرده باشند، ممکن است هر وقت که انتظارش را داشته باشند باز گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since then, my head has snapped back fast enough to get a serious case of whiplash.
[ترجمه Masi] از آن موقع، سرم آنقدر سریع به عقب برگشت که دچار اسیب گردنی جدی شلاقی ( ویپ لش ) شدم. توضیح: در صورتی که در تصادفات گردن فرد با شدت زیاد مثل حرکت رفت و برگشت شلاق به عقب حرکت کند ، در گردن فرد آاسیبی تحت عنوان ویپ لش رخ میدهد.
|
[ترجمه گوگل]از آن زمان به بعد، سرم آنقدر سریع به عقب برگشت که یک مورد جدی شلاق گرفتار شد
[ترجمه ترگمان]از اون موقع، سرم به اندازه کافی سریع برگشته که یه پرونده جدی برای ضربه زدن بدست بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The reverse snapback phenomena(RSP)on I-V characteristics of static induction thyristors(SITH)are physically researched.
[ترجمه گوگل]پدیده‌های برگشتی معکوس (RSP) روی ویژگی‌های I-V تریستورهای القایی ساکن (SITH) از نظر فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]با توجه به خصوصیات I - V on القایی ایستا (RSP)از نظر فیزیکی مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. TWST: What were the reasons for the snapback, and why is the momentum waning?
[ترجمه گوگل]TWST: دلایل snapback چه بود و چرا حرکت رو به کاهش است؟
[ترجمه ترگمان]TWST: دلایل for چیست و چرا این حرکت رو به کاهش است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He said the market could be surprised by a stronger-than-forecast snapback in corporate profits.
[ترجمه گوگل]او گفت که بازار می تواند با بازگشت قوی تر از پیش بینی ها در سود شرکت ها شگفت زده شود
[ترجمه ترگمان]او گفت که بازار را می توان با یک پیش بینی قوی تر از پیش بینی سود شرکت شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The I-V curves of the power SITH exhibit reverse snapback phenomena, and even turn to the conducting-state, when the anode voltage in the forward blocking-state is increased to a critical value.
[ترجمه گوگل]منحنی‌های I-V توان SITH، پدیده‌های بازگشت معکوس را نشان می‌دهند، و حتی به حالت رسانایی تبدیل می‌شوند، زمانی که ولتاژ آند در حالت مسدود کردن رو به جلو به یک مقدار بحرانی افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]منحنی I - V قدرت SITH، پدیده snapback معکوس را نشان می دهد، و حتی به حالت اجرا تبدیل می شود، زمانی که ولتاژ آند در حالت جلو جلو به یک مقدار بحرانی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. We think DRAM revenue is going to grow about 67% this year, so that's a pretty nice snapback.
[ترجمه گوگل]ما فکر می‌کنیم درآمد DRAM امسال حدود 67 درصد رشد خواهد کرد، بنابراین این یک بازگشت خوب است
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم DRAM در سال جاری حدود ۶۷ درصد رشد خواهد کرد، بنا بر این that خیلی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Diffused resistor model under ESD stress in linear, saturation, multiplication and snapback, and secondary breakdown regions was analyzed.
[ترجمه گوگل]مدل مقاومت پراکنده تحت تنش ESD در نواحی خطی، اشباع، ضرب و snapback و شکست ثانویه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مدل مقاومت Diffused تحت فشار ESD در خطی، اشباع، ضرب و snapback و مناطق تجزیه و تحلیل ثانویه مورد تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The proposed DDSCR device which features the symmetrical or asymmetrical snapback I-V characteristics can be implemented for varies applications.
[ترجمه گوگل]دستگاه DDSCR پیشنهادی که ویژگی‌های متقارن یا نامتقارن snapback I-V را دارد، می‌تواند برای کاربردهای مختلف پیاده‌سازی شود
[ترجمه ترگمان]ابزار DDSCR پیشنهادی که ویژگی های نامتقارن یا نامتقارن snapback را مشخص می کند می تواند برای کاربردهای متفاوت اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. He says the roughly six percentage point swing in GDP in the West - from negative 3% to positive 3% - will create a snapback in international commerce from Asia.
[ترجمه گوگل]او می گوید که نوسان تقریباً شش درصدی در تولید ناخالص داخلی در غرب - از منفی 3 درصد به مثبت 3 درصد - باعث ایجاد یک بازگشت سریع در تجارت بین المللی از آسیا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که تقریبا شش درصد نوسان تولید ناخالص داخلی در غرب - از ۳ درصد منفی تا ۳ درصد مثبت - در تجارت بین المللی از آسیا ایجاد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make a quick recovery, make a sudden rebound; (football) pass the ball backward through the legs (usually to the quarterback)

پیشنهاد کاربران

سریع به روال عادی خود بازگشتن
در بند ۱۱ و ۱۲ توافق هسته ای ( برجام ) به پروسه اعمال مکانیسم ماشه اشاره شده است که اصطلاح �اسنب بک� هم به آن گفته می شود، به زبان ساده باید گفت که مکانیسم ماشه یعنی بازگشت فوری به دوران قبل از برجام و اعمال تحریم های مجدد علیه جمهوری اسلامی ایران
بازگشت به شرایط قبل
مکانیسم ماشه
کلاه کپ
بازگشت به موضع یا شرایط قبلی
To quickly return to previous condition
To make a quick recovery
They want to snap back the U. N's previous sanctions.
بازگشت سریع به وضعیت قبلی
تشر زدن
سریع بهبود یافتن
پاسخ نیشدار و تحریک کننده به کسی دادن
بازگشت سریع به شرایط قبلی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس