snaky

/ˈsneɪki//ˈsneɪki/

معنی: موذی، مارمانند، مارسان، ماروار، ماردار
معانی دیگر: وابسته به یا مانند مار، ماری، مارپیچ، پرپیچ و خم، پیچدار، پیچاپیچ، حیله گر، مار صفت، خبیث، پر از مار، خائن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: snakier, snakiest
مشتقات: snakily (adv.), snakiness (n.)
(1) تعریف: pertaining to or characteristic of snakes.

- snaky eyes
[ترجمه گوگل] چشم مار
[ترجمه ترگمان] چشم های snaky
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: formed or moving like a snake; serpentine; twisting.
مشابه: serpentine

- a snaky road
[ترجمه گوگل] یک جاده مار
[ترجمه ترگمان] جاده snaky
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: full of snakes.

- snaky woods
[ترجمه گوگل] جنگل های مار
[ترجمه ترگمان] جنگل snaky
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: slyly treacherous.

جمله های نمونه

1. By simplifying and decompounding snaky well in Baoyuan fractured gas reservoir, the basic structure of snaky well comes into being.
[ترجمه گوگل]با ساده سازی و تجزیه چاه مار در مخزن گاز شکسته Baoyuan، ساختار اصلی چاه مار به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]از این رو، در ساده سازی و decompounding نسبت به مخزن گاز دچار شکستگی، ساختار اصلی of به خوبی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's as snaky as a fox.
[ترجمه mahla] او مثل یک روباه موذی است.
|
[ترجمه گوگل]او مثل روباه مار است
[ترجمه ترگمان]مثل یک روباه snaky
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Description : Snaky jay - Find out what happens to Snaky Jake when he leaves the zoo!
[ترجمه گوگل]توضیحات : Snaky jay - ببینید وقتی مارکی جیک باغ وحش را ترک می کند چه اتفاقی می افتد!
[ترجمه ترگمان]شرح: snaky جی - ببینید وقتی او این باغ وحش را ترک می کند چه اتفاقی برای snaky جک می افتد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Too long, weedy and snaky a body, giving an impression of weakness.
[ترجمه گوگل]بدنی بیش از حد دراز، علف‌های هرز و مار مانند که احساس ضعف می‌کند
[ترجمه ترگمان]بدنش بیش از حد دراز و weedy بود و احساس ضعف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By path snaky but on, can see gold melon lithic a corner.
[ترجمه گوگل]در مسیر مارپیچ اما در، می توانید گوشه ای از خربزه طلایی را ببینید
[ترجمه ترگمان]از راه رفتن به snaky، می توان هندوانه را در گوشه ای از آن دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. High stone walls topped with snaky concertina wire, set off at intervals by looming guard towers.
[ترجمه گوگل]دیوارهای سنگی مرتفع با سیم کنسرتینای مار مانند، که در فواصل زمانی با برج‌های نگهبانی رو به جلو حرکت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]دیواره ای سنگی بالای سنگی که به سقف متصل شده بود و در فواصل معین از برج ها محافظت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was walking along a snaky path, the way to my grandma's.
[ترجمه گوگل]داشتم در مسیری مار مانند راه می رفتم، مسیری که به مادربزرگم می رسید
[ترجمه ترگمان]من در مسیر snaky راه می رفتم، راه خانه مامان بزرگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The higher you climb the narrow snaky road, the more green bottles in the verges.
[ترجمه گوگل]هرچه از جاده باریک مار بالا بروید، بطری های سبز بیشتری در لبه ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر از جاده باریک snaky بالا بروید، بطری های سبز بیشتری در کنار آن ها قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What are you snaky about?
[ترجمه گوگل]در مورد چی مار هستی؟
[ترجمه ترگمان]you چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lanes are another featured landscape of Historic Town Xitang. Xitang lanes fully reflect the character of Xitang residents. Lanes are snaky and very quiet.
[ترجمه گوگل]خطوط یکی دیگر از مناظر برجسته شهر تاریخی Xitang است خطوط Xitang به طور کامل منعکس کننده شخصیت ساکنان Xitang است خطوط مار مانند و بسیار ساکت هستند
[ترجمه ترگمان]Lanes یکی دیگر از صحنه های نمایش تاریخی شهر تاریخی Xitang است خطوط Xitang به طور کامل ویژگی های ساکنان Xitang را نشان می دهند Lanes، snaky و بسیار ساکت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By adopting analytic method, single-phase unstable seepage laws of snaky well are studied and attained.
[ترجمه گوگل]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین نشت ناپایدار تک فازی چاه مار بررسی و به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین نفوذ ناپایدار single در snaky به خوبی مورد مطالعه قرار می گیرد و به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our in-housing gas-water two-phase numerical simulator are used to study fluid flow mechanism through porous media of snaky well.
[ترجمه گوگل]شبیه ساز عددی دو فاز گاز-آب داخلی ما برای مطالعه مکانیسم جریان سیال از طریق محیط متخلخل چاه مار استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی مکانیزم جریان سیال از طریق محیط متخلخل of، از شبیه ساز عددی دو فازی دو فازی ما برای بررسی مکانیسم جریان سیال استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By adopting analytic method, single-phase stable seepage laws of snaky well are studied and attained.
[ترجمه گوگل]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین نشت پایدار تک فاز چاه مار بررسی و به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]با اتخاذ روش تحلیلی، قوانین تراوش پایدار تک فازی از snaky به خوبی مورد مطالعه قرار می گیرد و به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pulsed Doppler spectra showed image of smooth continuous bands in the honeycomb or snaky black areas.
[ترجمه گوگل]طیف داپلر پالس تصویری از نوارهای پیوسته صاف در لانه زنبوری یا مناطق سیاه مار نشان داد
[ترجمه ترگمان]طیف های داپلر Pulsed تصویر باندهای پیوسته صاف در نواحی کندو یا snaky را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موذی (صفت)
mischievous, shrewd, cunning, harmful, noxious, sly, malefic, baneful, insidious, hurtful, snaky

مار مانند (صفت)
colubrine, serpentine, snaky

مارسان (صفت)
snaky

ماروار (صفت)
snaky

مار دار (صفت)
snaky

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a snake; twisting, winding, sinuous; venomous; treacherous, insidious; infested with snakes

پیشنهاد کاربران

مانند مار
and tied up its snaky tail into a knot!
https://worldfolklore. net/index. php/2020/09/24/pegasus - and - the - chimaera/

بپرس