1. Perhaps, when the shouting from snake oil salesmen subsides, our leaders will find a way to forge a bipartisan solution.
[ترجمه گوگل]شاید وقتی فریاد فروشندگان روغن مار فروکش کرد، رهبران ما راهی برای ایجاد یک راه حل دو حزبی پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]شاید، هنگامی که فریاد فروشندگان روغن مار فرو می نشیند، رهبران ما راهی برای ایجاد یک راه حل دو حزبی پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They'll react as if you're selling snake oil.
[ترجمه گوگل]آنها طوری واکنش نشان می دهند که گویی روغن مار می فروشید
[ترجمه ترگمان]طوری واکنش نشان می دهند که انگار داری روغن مار را می فروشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Optimizers are nothing but snake oil.
[ترجمه گوگل]بهینه سازها چیزی جز روغن مار نیستند
[ترجمه ترگمان]Optimizers چیزی جز روغن مار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Selling need not be about snake oil and ripping people off.
[ترجمه گوگل]فروش نباید به خاطر روغن مار و از بین بردن مردم باشد
[ترجمه ترگمان]فروش نباید در مورد روغن مار باشد و مردم را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The term snake oil comes from the 19th-century American practice of selling cure-all elixirs in traveling medicine shows.
[ترجمه گوگل]اصطلاح روغن مار از رویه آمریکایی قرن نوزدهم برای فروش اکسیرهای درمانگر در نمایشگاه های پزشکی مسافرتی گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]واژه روغن مار از شیوه نوین فروش داروهای گیاهی در قرن ۱۹ میلادی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ryan:Sounds like snake oil to me. Ugh, and it smells terrible.
[ترجمه گوگل]رایان: به نظر من روغن مار است اوه، و بوی وحشتناکی می دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر من روغن مار میاد اه، و بوش خیلی وحشتناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In any case, some of the financial snake oil peddled at the height of the housing bubble was bad for saving.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، مقداری از روغن مار مالی که در اوج حباب مسکن فروخته شد، برای پس انداز بد بود
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، برخی از the های نفتی مار در ارتفاع حباب مسکن برای پس انداز کردن بد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That's why the snake oil salesmen are so "successful" . . . they capitalize on the feelings of inadequacies that other people have. I think that's horrible.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که فروشندگان روغن مار بسیار "موفق" هستند آنها از احساسات نارسایی هایی که افراد دیگر دارند سرمایه گذاری می کنند من فکر می کنم این وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل فروشندگان روغن مار تا این حد موفق هستند آن ها روی احساساتی که دیگران دارند سرمایه گذاری می کنند من فکر می کنم این وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To the shame and chagrin of the snake oil pedlars, science has been of no help in supporting any of these claims.
[ترجمه گوگل]با شرم و ناراحتی دستفروشان روغن مار، علم هیچ کمکی در حمایت از هیچ یک از این ادعاها نکرده است
[ترجمه ترگمان]به موجب شرمساری و اندوه of روغن مار، علم هیچ کمکی به حمایت از این ادعاها نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Once while performing at the Riviera Hotel in Las Vegas, he was presenting a "pitchman act, " playing the role of a "snake oil" salesman from the wild west.
[ترجمه گوگل]یک بار در حالی که در هتل ریویرا در لاس وگاس اجرا می کرد، او در حال ارائه یک «پیچمن اکت» بود که نقش فروشنده «روغن مار» از غرب وحشی را بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]زمانی که در هتل \"Riviera\" در لاس وگاس اجرا می شد، او یک \"اقدام pitchman\" را اجرا می کرد که نقش یک فروشنده \"روغن مار\" از غرب وحشی را بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Where there is desperation, snake oil salesman cannot be far behind.
[ترجمه گوگل]جایی که ناامیدی وجود دارد، فروشنده روغن مار نمی تواند خیلی عقب بماند
[ترجمه ترگمان]جایی که ناامیدی وجود دارد، فروشنده روغن مار نمی تواند خیلی عقب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That's why the snake oil salesmen are so "successful" . . . they capitalize on the feelings of inadequacies that other people have.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که فروشندگان روغن مار بسیار "موفق" هستند آنها از احساسات نارسایی هایی که افراد دیگر دارند سرمایه گذاری می کنند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل فروشندگان روغن مار تا این حد موفق هستند آن ها روی احساساتی که دیگران دارند سرمایه گذاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But Mr. McCain is selling the same old snake oil, claiming that deregulation and tax cuts cure all ills.
[ترجمه گوگل]اما آقای مک کین همان روغن مار قدیمی را می فروشد و ادعا می کند که مقررات زدایی و کاهش مالیات همه بیماری ها را درمان می کند
[ترجمه ترگمان]اما آقای مک کین در حال فروش همان روغن مار قدیمی است و ادعا می کند که آزادسازی و کاهش مالیات همه مشکلات را درمان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For all his odd and scary views, Buchanan has played the fear card like a snake oil salesman hawking eternal life.
[ترجمه گوگل]بوکانان با تمام دیدگاههای عجیب و ترسناکش، مانند یک فروشنده روغن مار که زندگی ابدی را دنبال میکند، کارت ترس را بازی کرده است
[ترجمه ترگمان]در تمام این مناظر عجیب و ترسناک، گتسبی کارت ترس مانند یک فروشنده روغن مار را بازی کرده است که زندگی جاوید را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید