🔸 معادل فارسی:
خیلی کُند / لاک پشتی / آهسته و بی حرکت
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – سرعت ) :**
توصیف چیزی یا کسی که با سرعت بسیار پایین حرکت می کند یا پیشرفت دارد.
مثال: *The project is moving at a snail - paced speed. *
... [مشاهده متن کامل]
پروژه با سرعت لاک پشتی پیش میره.
2. ** ( طنزآمیز – اجتماعی ) :**
برای شوخی یا انتقاد از کندی افراد یا روندها.
مثال: *He’s snail - paced when it comes to decision - making. *
�وقتی نوبت تصمیم گیری میشه، خیلی لاک پشتی عمل می کنه. �
3. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
اشاره به هر فرآیند یا وضعیت که به شکل غیرعادی کند و خسته کننده است.
مثال: *Traffic was snail - paced during rush hour. *
ترافیک در ساعت شلوغی کاملاً لاک پشتی بود.
- - -
🔸 مترادف ها:
slow - moving – sluggish – lethargic – plodding – dragging – unhurried
خیلی کُند / لاک پشتی / آهسته و بی حرکت
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – سرعت ) :**
توصیف چیزی یا کسی که با سرعت بسیار پایین حرکت می کند یا پیشرفت دارد.
مثال: *The project is moving at a snail - paced speed. *
... [مشاهده متن کامل]
پروژه با سرعت لاک پشتی پیش میره.
2. ** ( طنزآمیز – اجتماعی ) :**
برای شوخی یا انتقاد از کندی افراد یا روندها.
مثال: *He’s snail - paced when it comes to decision - making. *
�وقتی نوبت تصمیم گیری میشه، خیلی لاک پشتی عمل می کنه. �
3. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
اشاره به هر فرآیند یا وضعیت که به شکل غیرعادی کند و خسته کننده است.
مثال: *Traffic was snail - paced during rush hour. *
ترافیک در ساعت شلوغی کاملاً لاک پشتی بود.
- - -
🔸 مترادف ها: