• : تعریف: a counter or lunchroom where light meals or snacks are served.
جمله های نمونه
1. He converted his truck into a mobile snack bar.
[ترجمه امیر سعید] او کامیون خود را به یک اسنک بار ( میان وعده فروشی ) سیار تبدیل کرد
|
[ترجمه مجید] او کامیون خود را به یک ساندویچ فروشی ( اغذیه فروشی ) سیار تبدیل کرده بود
|
[ترجمه گوگل]او کامیون خود را به یک اسنک بار سیار تبدیل کرد [ترجمه ترگمان]او کامیون خود را به یک نوار میان وعده متحرک تبدیل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The new snack bar will keep those hunger pangs at bay.
[ترجمه گوگل]اسنک بار جدید از آن دردهای گرسنگی جلوگیری می کند [ترجمه ترگمان]این بار وعده غذای جدید باعث خواهد شد که این گرسنگی باعث ناراحتی معده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The snack bar is open during the day.
[ترجمه گوگل]اسنک بار در طول روز باز است [ترجمه ترگمان]نوار میان وعده در طول روز باز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Remember that there is a snack bar in the Tower for sustenance, if it all gets too much.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که در برج یک اسنک بار برای امرار معاش وجود دارد، اگر همه چیز زیاد شود [ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که اگر همه چیز خیلی زیاد شود، یک نوار میان وعده در برج شما وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Poolside bar; club bar; snack bar.
[ترجمه گوگل]بار کنار استخر؛ بار باشگاه; اسنک بار [ترجمه ترگمان]بار مشروب خوری، بار فروشی، بار اسنک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sometimes, too, Ruth had eaten in a snack bar, having saved up her pocket money for a beefburger.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات نیز روت در یک تنقلات غذا می خورد و پول جیبی خود را برای یک بیفبرگر پس انداز کرده بود [ترجمه ترگمان]روت در بار خوراکی غذا خورده بود و پولش را برای یک beefburger ذخیره کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The swimming pool has a snack bar which serves snacks and drinks throughout the day.
[ترجمه گوگل]استخر دارای یک اسنک بار است که در طول روز تنقلات و نوشیدنی سرو می کند [ترجمه ترگمان]استخر شنا یک نوار میان وعده دارد که در طول روز اسنک و نوشیدنی ها را سرو می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A snack bar serves tea and cakes.
[ترجمه گوگل]یک اسنک بار چای و کیک سرو می کند [ترجمه ترگمان] یه بار خوراکی، چای و کیک سرو میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Another snack bar serves the fifth floor fitness facility.
[ترجمه گوگل]یک اسنک بار دیگر در طبقه پنجم مرکز تناسب اندام ارائه می شود [ترجمه ترگمان]یک نوار میان وعده دیگر ساختمان تناسب اندام پنجم را سرو می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Her snack bar was roughly equivalent to a trust fund.
[ترجمه گوگل]اسنک بار او تقریباً معادل یک صندوق امانی بود [ترجمه ترگمان]نوار میان وعده او تقریبا برابر با یک صندوق امانی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Poolside bar; snack bar; nightclub bar.
[ترجمه گوگل]بار کنار استخر؛ اسنک بار; بار کلوپ شبانه [ترجمه ترگمان]بار مشروب خوری، بار اسنک، بار کلوب شبانه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is a snack bar by the pool, a taverna in the grounds and an excellent restaurant in the Atlantis itself.
[ترجمه گوگل]یک اسنک بار در کنار استخر، یک میخانه در محوطه و یک رستوران عالی در خود آتلانتیس وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک نوار میان وعده توسط استخر، a در محوطه و یک رستوران عالی در آتلانتیس وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The hotel has two main restaurants, pizzeria, pool snack bar.
[ترجمه گوگل]این هتل دارای دو رستوران اصلی، پیتزا فروشی، اسنک بار استخر می باشد [ترجمه ترگمان]این هتل دو رستوران اصلی دارد: pizzeria، نوار میان وعده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When does the snack bar open?
[ترجمه گوگل]اسنک بار کی باز می شود؟ [ترجمه ترگمان]بار اسنک کی باز میشه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• fast food chain, convenience store a snack bar is a place where you can buy small meals such as sandwiches, and also drinks.
پیشنهاد کاربران
? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food. 2⃣ food court = سرای غذا ، مجتمع غذا خوری ... [مشاهده متن کامل]
definition : A�common area�for dining, containing or surrounded by contiguous counters of multiple food vendors, often adjoining a shopping area 3⃣ snack bar = بوفه definition : 1 a small restaurant serving light meals 2 a counter in some other establishment having the same function 4⃣ buffet restaurant : سلف سرویس definition : a variety of dishes presented in a line, from which diners in a restaurant serve themselves 5⃣ fine dining restaurant = رستوران تجملی ، رستوران تشریفاتی definition : a restaurant experience that is of a higher quality and greater formality compared to the experience at a�casual dining restaurant. 6⃣ cafeteria : کافه تریا definition : A dining area in an institution where meals may be purchased provided, or brought in from elsewhere 7⃣ fast food restaurant : فست فود فروشی definition : A fast - food restaurant, also known as a quick - service restaurant ( QSR ) within the industry, is a specific type of restaurant that serves fast - food cuisine and has minimal table service.
Snack bar برای مثال یعنی بوفه در مدرسه یا کیوسکی برای فروش ساندویچ یا نوشیدنی های گرم و سرد
دکه خوراکی فروشی اغذیه فروشی
snack bar ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: اغذیه فروشی تعریف: محل ارائۀ غذاهای ساده همراه با نوشیدنی های غیرالکلی، معمولاً به صورت سرپایی
اغذیه فروشی ، مکانی برای خرید تنقلات
یک بوفه که مواد غذایی می فروشد
مکانی برای خرید اسنک و غذای مختصر
�a counter or lunchroom where light meals or snacks are served.
بوفه
میان وعده فروشی ، تنقلات فروشی فروشگاه میان وعده ، فروشگاه تنقلات