smuggling

/ˈsmʌɡlɪŋ//ˈsmʌɡlɪŋ/

قاچاق، سودای قاچاق

جمله های نمونه

1. The government intends to clamp down on drug smuggling.
[ترجمه گوگل]دولت قصد دارد قاچاق مواد مخدر را مهار کند
[ترجمه ترگمان]دولت قصد دارد تا بر روی قاچاق مواد مخدر مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's a lot of smuggling across this frontier.
[ترجمه گوگل]قاچاق در این مرز زیاد است
[ترجمه ترگمان]یه عالمه قاچاق در این مرز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Drug - smuggling is a serious crime.
[ترجمه آنیتا پرنو] قاچاق مواد مخدر یک جرم مهم و جدی است
|
[ترجمه گوگل]قاچاق مواد مخدر جرم سنگینی است
[ترجمه ترگمان]قاچاق مواد مخدر یک جرم جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A smuggling racket is killing thousands of exotic birds each year.
[ترجمه گوگل]یک راکت قاچاق سالانه هزاران پرنده عجیب و غریب را می کشد
[ترجمه ترگمان]هر ساله یک قاچاق قاچاق هزاران پرنده خارجی را می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If found guilty of smuggling drugs, she could face indefinite detention.
[ترجمه گوگل]اگر متهم به قاچاق مواد مخدر شناخته شود، ممکن است با بازداشت نامحدود روبرو شود
[ترجمه ترگمان]اگر به خاطر قاچاق مواد مخدر گناهکار شناخته می شد، می توانست به صورت نامعلومی حبس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you are caught smuggling goods into the country, they will probably be confiscated.
[ترجمه گوگل]اگر در حال قاچاق کالا به کشور دستگیر شوید، احتمالاً ضبط می شود
[ترجمه ترگمان]اگر کالاهای قاچاق را به کشور قاچاق کنید، احتمالا مصادره خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There have been several successfulprosecutions for drug smuggling recently.
[ترجمه گوگل]اخیراً چندین پیگرد موفق برای قاچاق مواد مخدر وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]اخیرا چندین successfulprosecutions برای قاچاق مواد مخدر وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They're involved in a drug - smuggling racket.
[ترجمه گوگل]آنها درگیر قاچاق مواد مخدر هستند
[ترجمه ترگمان]اونا درگیر قاچاق مواد قاچاق مواد هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was arrested in connection with drug smuggling.
[ترجمه گوگل]وی در ارتباط با قاچاق مواد مخدر دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او در ارتباط با قاچاق مواد مخدر دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Police believe he is involved in an international smuggling racket.
[ترجمه گوگل]پلیس معتقد است که او در یک قاچاق بین المللی دست دارد
[ترجمه ترگمان]پلیس بر این باور است که او در قاچاق بین المللی قاچاق دست داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was caught smuggling cameras into the country.
[ترجمه گوگل]او در حال قاچاق دوربین به داخل کشور دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او در حال قاچاق کردن دوربین ها به کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were spied out smuggling weapons.
[ترجمه گوگل]آنها در قاچاق اسلحه جاسوسی شدند
[ترجمه ترگمان]ان ها در حال کمین کردن سلاح های قاچاق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were caught smuggling diamonds into the country.
[ترجمه گوگل]آنها در حال قاچاق الماس به کشور دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]ان ها در حال قاچاق الماس به کشور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These islands have a history of shipwrecks and smuggling.
[ترجمه گوگل]این جزایر سابقه غرق شدن کشتی و قاچاق را دارند
[ترجمه ترگمان]این جزایر تاریخچه کشتی های غرق شده و قاچاق را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was the method used for smuggling that interested me.
[ترجمه گوگل]این روشی بود که برای قاچاق استفاده می شد که برایم جالب بود
[ترجمه ترگمان]این روشی بود که برای قاچاق به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] قاچاق

انگلیسی به انگلیسی

• act of importing or exporting illegally; act of bringing in or taking out secretly

پیشنهاد کاربران

1. قاچاق 2. مبادله قاچاق
مثال:
a gold - smuggling racket
کار غیرقانونیِ قاچاق طلا
نهان فروشی
قاچاق.
فرایند بردن اشیاء یا افراد از یک مکان به مکانی دیگه به صورت غیرقانونی ( کشور به کشور ) .
مثال:
The murdered man is thought to have been involved in drug smuggling
قاچاق

بپرس