smoothies

پیشنهاد کاربران

اسموتی {ترکیب یک یا چند میوه که بوسیله مخلوط کن به صورت مایعی نرم جهت نوشیدن تبدیل شده است}
مثال:
They started off making smoothies, a drink made with fruit juice and yogurt.
انها شروع کردند به درست کردن اسموتی، یک نوشیدنی که با آب میوه و ماست درست می شد.
ترکیب چند تکه از میوه های مختلف در مخلوط کن
نرم بود، صاف بود
�Smooth �یعنی صاف، ساده ، صیقلی یکدست، صاف کردن ، بدون تکان .
�Smoothies�فعل گذشته است.

بپرس