## **۱. مجبور کردن کسی به بیرون آمدن یا خود را نشان دادن**
این معنی رایج ترین کاربرد است و معمولاً برای توصیف روشی استفاده می شود که کسی را وادار می کند از مخفیگاه یا پناهگاه خود بیرون بیاید.
... [مشاهده متن کامل]
**مثال:**
- *The police smoked the suspect out of the building by using tear gas. *
( پلیس با استفاده از گاز اشک آور، متهم را از ساختمان بیرون کشید. )
- *We tried to smoke the fox out of its den. *
( ما سعی کردیم روباه را از لانه اش بیرون بکشیم. )
- - -
## **۲. کشف کردن یا آشکار کردن کسی**
گاهی برای اشاره به کشف کردن یا آشکار کردن هویت یا محل مخفی شدن کسی استفاده می شود.
**مثال:**
- *The journalist smoked out the truth about the scandal. *
( روزنامه نگار حقیقت ماجرای رسوایی را آشکار کرد. )
* ( در این مثال، این معنی کمتر رایج است و معمولاً از "uncover" یا "expose" استفاده می شود، اما گاهی به صورت استعاری به کار می رود. ) *
- - -
## **۳. معنی عامیانه: کشیدن دود ( سیگار، قلیان و غیره ) با کسی**
در برخی مکالمات بسیار غیررسمی، ممکن است به صورت طنزآمیز برای اشاره به کشیدن سیگار یا قلیان با کسی استفاده شود، اما این کاربرد بسیار نادر است.
- - -
## **خلاصه و معادل فارسی**
- **مجبور کردن کسی به بیرون آمدن ( از مخفیگاه ) **
- **بیرون کشیدن کسی ( به زور یا با ترفند ) **
- **کشف یا آشکار کردن کسی ( به ندرت و استعاری ) **
- **کشیدن دود با کسی ( بسیار نادر و غیررسمی ) **
این معنی رایج ترین کاربرد است و معمولاً برای توصیف روشی استفاده می شود که کسی را وادار می کند از مخفیگاه یا پناهگاه خود بیرون بیاید.
... [مشاهده متن کامل]
**مثال:**
( پلیس با استفاده از گاز اشک آور، متهم را از ساختمان بیرون کشید. )
( ما سعی کردیم روباه را از لانه اش بیرون بکشیم. )
- - -
## **۲. کشف کردن یا آشکار کردن کسی**
گاهی برای اشاره به کشف کردن یا آشکار کردن هویت یا محل مخفی شدن کسی استفاده می شود.
**مثال:**
( روزنامه نگار حقیقت ماجرای رسوایی را آشکار کرد. )
* ( در این مثال، این معنی کمتر رایج است و معمولاً از "uncover" یا "expose" استفاده می شود، اما گاهی به صورت استعاری به کار می رود. ) *
- - -
## **۳. معنی عامیانه: کشیدن دود ( سیگار، قلیان و غیره ) با کسی**
در برخی مکالمات بسیار غیررسمی، ممکن است به صورت طنزآمیز برای اشاره به کشیدن سیگار یا قلیان با کسی استفاده شود، اما این کاربرد بسیار نادر است.
- - -
## **خلاصه و معادل فارسی**
- **مجبور کردن کسی به بیرون آمدن ( از مخفیگاه ) **
- **بیرون کشیدن کسی ( به زور یا با ترفند ) **
- **کشف یا آشکار کردن کسی ( به ندرت و استعاری ) **
- **کشیدن دود با کسی ( بسیار نادر و غیررسمی ) **
کسی یا چیزی از مخفی گاه بیرون کشیدن