smoke out

/smoʊkˈaʊt//sməʊkaʊt/

معنی: بیرون راندن
معانی دیگر: با دود از پناهگاه یا پنهانگاه یا سوراخ و غیره بیرون راندن یا تاراندن، بیرون راندن از مخفی گاه بوسیله دود

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to force out of a refuge by, or as if by, overwhelming with smoke.

- The suspects were smoked out after a long siege.
[ترجمه زهرا] مظنونین پس از یک محاصره طولانی از مخفیگاه بیرون رانده شدند
|
[ترجمه گوگل] مظنونان پس از یک محاصره طولانی دود شدند
[ترجمه ترگمان] مظنونان پس از یک محاصره طولانی سیگار کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to detect and force to become public; reveal.

- The newspapers smoked out all the details.
[ترجمه گوگل] روزنامه ها تمام جزئیات را به باد دادند
[ترجمه ترگمان] روزنامه ها تمام جزئیات را دود می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I threw open the windows to let the smoke out.
[ترجمه گوگل]پنجره ها را باز کردم تا دود بیرون برود
[ترجمه ترگمان]پنجره را باز کردم تا دود را بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The police are determined to smoke out the leaders of the gang.
[ترجمه گوگل]پلیس مصمم است که سران باند را بیرون بکشد
[ترجمه ترگمان]پلیس مصمم است که رهبران این باند را دود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She inhaled and then blew the smoke out.
[ترجمه گوگل]او استنشاق کرد و سپس دود را بیرون داد
[ترجمه ترگمان]نفس عمیقی کشید و بعد دود را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You never get the smell of smoke out.
[ترجمه گوگل]هرگز بوی دود را از بین نمی برید
[ترجمه ترگمان] تو هیچ وقت بوی دود رو بیرون نمیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She blew smoke out, coughed, and handed him the cigarette and he took it without a word.
[ترجمه گوگل]دود را بیرون داد، سرفه کرد و سیگار را به او داد و او بدون هیچ حرفی آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]دود سیگارش را بیرون آورد، سرفه کرد و سیگاری را به دست او داد و بی آن که حرفی بزند آن را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He noticed black clouds of smoke out the window.
[ترجمه گوگل]او متوجه ابرهای سیاه دود از پنجره شد
[ترجمه ترگمان]متوجه ابره ای سیاه دود از پنجره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Get the smoke out of the kitchen.
[ترجمه گوگل]دود را از آشپزخانه خارج کنید
[ترجمه ترگمان] دود رو از آشپزخونه بیار بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The boys decided to smoke out the snakes from the hole.
[ترجمه گوگل]پسرها تصمیم گرفتند مارها را از سوراخ بیرون بکشند
[ترجمه ترگمان]بچه ها تصمیم گرفتند که مارها را از سوراخ بیرون بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The object is to smoke out the instigators of the riots.
[ترجمه گوگل]هدف این است که عوامل شورش را بیرون بکشند
[ترجمه ترگمان]هدف این است که the آشوب کنندگان را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The clanking tractor went along, shooting smoke out of its belly.
[ترجمه گوگل]تراکتوری که صدای جیر جیر می کرد، رفت و دود از شکمش بیرون زد
[ترجمه ترگمان]تراکتور با سرو صدا به راه افتاد و دود را از شکمش بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I smoke out of habit, not for pleasure.
[ترجمه گوگل]من از روی عادت سیگار می کشم نه برای لذت
[ترجمه ترگمان]از روی عادت سیگار می کشم، نه برای لذت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Puff the magic dragon could puff smoke out of his mouth.
[ترجمه گوگل]پف کردن اژدهای جادویی می تواند دود را از دهانش خارج کند
[ترجمه ترگمان]اژدهای جادویی می تواند دود را از دهانش بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have redoubled their efforts to smoke out the President on the issues.
[ترجمه گوگل]آنها تلاش های خود را دوچندان کرده اند تا رئیس جمهور را در مورد این مسائل کنار بگذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش های خود برای بیرون کشیدن رئیس جمهور بر روی مسائل را دو برابر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We smoke out of his mini dragon bong, out in the lightless corner of the Foothill parking lot.
[ترجمه گوگل]ما از مینی اژدهای بونگ او، در گوشه بدون نور پارکینگ فوتهیل سیگار می کشیم
[ترجمه ترگمان]در گوشه تاریکی محوطه پارکینگ Foothill دود می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیرون راندن (فعل)
eject, smoke out

انگلیسی به انگلیسی

• force out from hiding by smoke

پیشنهاد کاربران

کسی را بیرون کشاندن ( از مخفیگاه )
1. مکانی رو با دود پر کردن برای اینکه کسی یا چیزی رو وادار کنن از اون مکان خارج بشه
He smoked the bees out of their nest.
Police finally used tear gas to smoke out the last suspect
۲. دست کسی را رو کردن٫کسی رو وادار کنن به کار بدی که کرده اقرار کنه٬ افشا کردن
...
[مشاهده متن کامل]

That might smoke out more truth about what you're getting into
The Court smoked him out and convicted him of supplying the stuff

بپرس