smoke bomb

/smoʊkˈbɑːm//sməʊkbɒm/

بمب دود زا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a bomb that produces dense clouds of smoke upon detonation.

جمله های نمونه

1. The robbers threw smoke bombs to create a diversion.
[ترجمه گوگل]سارقان برای ایجاد انحراف، بمب های دودزا پرتاب کردند
[ترجمه ترگمان]دزدان برای ایجاد اختلاف بمب هایی را پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A smoke bomb created a diversion while the robbery took place.
[ترجمه گوگل]یک بمب دودزا باعث ایجاد انحراف در هنگام سرقت شد
[ترجمه ترگمان]یه بمب دود تبدیل به یه منحرف شد در حالی که دزدی اونجا رو گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Riot police hurled tear gas canisters and smoke bombs into the crowd.
[ترجمه گوگل]پلیس ضد شورش گاز اشک آور و بمب های دودزا را به سمت جمعیت پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس ضد شورش canisters گاز اشک آور و بمب های دود را به میان جمعیت پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The smoke bombs were to create a diversion, he explained.
[ترجمه گوگل]او توضیح داد که بمب های دودزا برای ایجاد انحراف بودند
[ترجمه ترگمان]او توضیح داد که بمب ها منفجر می شوند تا یک تفریح ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The terrorist organization set off a smoke bomb and ran away in the chaos.
[ترجمه گوگل]سازمان تروریستی یک بمب دودزا منفجر کرد و در هرج و مرج پا به فرار گذاشت
[ترجمه ترگمان]سازمان تروریستی یک بمب دودی را منفجر کرد و در هرج و مرج فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Smoke discharging is one of the important means for opposing photoelectric guided weapons. The smoke disturbing effect is an important index for evaluating the performance of the smoke bomb.
[ترجمه گوگل]تخلیه دود یکی از ابزارهای مهم برای مقابله با سلاح های هدایت فوتوالکتریک است اثر مزاحم دود یک شاخص مهم برای ارزیابی عملکرد بمب دود است
[ترجمه ترگمان]تخلیه دود یکی از ابزارهای مهم برای مخالفت با سلاح های هدایت شونده فتوالکترونیک است اثر آزار دهنده دود یک شاخص مهم برای ارزیابی عملکرد بمب دودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This new method can be used to assess integrally the performance of smoke screen. It also provides a reference for the development of smoke bomb and smoke device.
[ترجمه گوگل]این روش جدید می تواند برای ارزیابی عملکرد یکپارچه دود استفاده شود همچنین مرجعی برای توسعه بمب دود و دستگاه دود ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این روش جدید را می توان برای ارزیابی عملکرد صفحه نمایش دود مورد استفاده قرار داد همچنین یک مرجع برای توسعه بمب دود و دستگاه دود ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The smoke disturbing effect is an important index for evaluating the performance of the smoke bomb.
[ترجمه گوگل]اثر مزاحم دود یک شاخص مهم برای ارزیابی عملکرد بمب دود است
[ترجمه ترگمان]اثر آزار دهنده دود یک شاخص مهم برای ارزیابی عملکرد بمب دودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Diaoyu Islands disputes is a flavoring agent in Sino-Japanese relations or a smoke bomb to transfer the domestic attentions, which just like a war of words between kindergarten children.
[ترجمه گوگل]اختلافات جزایر دیائویو یک عامل طعم دهنده در روابط چین و ژاپن یا یک بمب دودزا برای انتقال توجهات داخلی است که درست مانند جنگ لفظی بین کودکان مهدکودک است
[ترجمه ترگمان]اختلاف جزایر Diaoyu، عامل flavoring در روابط چین و ژاپن یا یک بمب دودی برای انتقال توجه ات خانوادگی است که درست مانند جنگ لفظی بین کودکان مهد کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The methods are introduced for measuring the performance indexes of smoke bomb. We also studied the experimental test methods of smoke disturbing effect.
[ترجمه گوگل]روش‌هایی برای اندازه‌گیری شاخص‌های عملکرد بمب دود معرفی شده‌اند ما همچنین روش‌های آزمایش تجربی اثر مزاحم دود را مطالعه کردیم
[ترجمه ترگمان]این روش ها برای اندازه گیری شاخص های عملکرد بمب مورد استفاده قرار می گیرند ما همچنین روش های آزمایش تجربی اثر مخرب دود را مورد مطالعه قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bomb which emits smoke in order to create a smoke screen or signal

پیشنهاد کاربران

بپرس