اسم ( noun )
عبارات: go up in smoke
عبارات: go up in smoke
• (1) تعریف: the visible, usu. black or gray gases or vapor emitted by a burning or smoldering substance.
• مشابه: miasma
• مشابه: miasma
- The papers caught fire and soon the room was filled with flames and smoke.
[ترجمه گوگل] کاغذها آتش گرفتند و به زودی اتاق پر از شعله و دود شد
[ترجمه ترگمان] روزنامه ها آتش گرفتند و به زودی اتاق پر از شعله های آتش و دود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] روزنامه ها آتش گرفتند و به زودی اتاق پر از شعله های آتش و دود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: something that is similar to this, such as a chemical vapor or cloud.
- The class science experiment produced some smoke.
[ترجمه ترجمه گوگل] آزمایش علمی کلاس باعث ایجاد کمی دود شد|
[ترجمه گوگل] آزمایش علمی کلاس مقداری دود تولید کرد[ترجمه ترگمان] آزمایش علم کلاس باعث ایجاد کمی دود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: something intangible, unsubstantial, or elusive.
- His visions of glory were nothing but smoke.
[ترجمه گوگل] رویاهای شکوه او چیزی جز دود نبود
[ترجمه ترگمان] رویای شکوه و جلال، چیزی جز دود نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رویای شکوه و جلال، چیزی جز دود نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: the act or an instance of smoking tobacco.
- They went outside for a smoke.
[ترجمه گوگل] برای سیگار کشیدن بیرون رفتند
[ترجمه ترگمان] بیرون رفتند تا سیگار بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بیرون رفتند تا سیگار بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: (informal) any tobacco product that can be smoked, such as a cigarette or cigar.
- Got any smokes?
• (6) تعریف: something that hides or obscures.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: smokes, smoking, smoked
حالات: smokes, smoking, smoked
• (1) تعریف: to give off smoke or a vapor or gas that resembles smoke.
• مشابه: fume
• مشابه: fume
- Although the fire was out, the forest still smoked.
[ترجمه گوگل] اگرچه آتش خاموش بود، اما جنگل هنوز دود میکرد
[ترجمه ترگمان] هرچند آتش خاموش بود، جنگل هنوز دود می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هرچند آتش خاموش بود، جنگل هنوز دود می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The oven smokes at very high temperatures.
[ترجمه گوگل] فر در دمای بسیار بالا دود می کند
[ترجمه ترگمان] کوره در دماهای بسیار بالا سیگار می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کوره در دماهای بسیار بالا سیگار می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to inhale and exhale from a lit cigarette, cigar, pipe, or the like.
- She always smokes after dinner.
[ترجمه گوگل] او همیشه بعد از شام سیگار می کشد
[ترجمه ترگمان] همیشه بعد از شام سیگار میکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] همیشه بعد از شام سیگار میکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He coughs all the time, but he still smokes.
[ترجمه گوگل] او همیشه سرفه می کند، اما همچنان سیگار می کشد
[ترجمه ترگمان] همیشه سرفه می کند، اما هنوز سیگار می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] همیشه سرفه می کند، اما هنوز سیگار می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: (slang) to go or play very fast or energetically.
- The band was really smoking on that last tune.
[ترجمه گوگل] گروه واقعاً روی آن آهنگ آخر سیگار می کشید
[ترجمه ترگمان] گروه ارکستر واقعا برای آخرین بار سیگار می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گروه ارکستر واقعا برای آخرین بار سیگار می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: smokable (smokeable) (adj.)
عبارات: smoke out
مشتقات: smokable (smokeable) (adj.)
عبارات: smoke out
• (1) تعریف: to inhale and exhale the smoke of (a lit cigarette, cigar, or the like).
- My father always smoked a pipe.
[ترجمه گوگل] پدرم همیشه پیپ می کشید
[ترجمه ترگمان] پدرم همیشه پیپ می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پدرم همیشه پیپ می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to preserve and flavor (food) by treating with the smoke of burning wood.
- We smoked the ham with hickory wood.
[ترجمه گوگل] ما ژامبون را با چوب هیکلی دود کردیم
[ترجمه ترگمان] ما گوشت خوک را با چوب گردو کشیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما گوشت خوک را با چوب گردو کشیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to darken or blacken (glass) by exposing to smoke.