1. all were smitten by her beauty
همه تحت تاثیر زیبایی او قرار گرفتند.
2. he was smitten with dread
وحشت زده شد.
3. she was smitten by conscience
وجدان او را عذاب می داد.
4. the herd was smitten by foot-and-mouth disease
بیماری تب برفکی گله راسخت دچار کرد.
5. The story's about a man smitten with love for his wife's cousin.
[ترجمه گوگل]داستان درباره مردی است که از عشق به پسر عموی همسرش کتک خورده است
[ترجمه ترگمان]داستان درباره مردی است که عاشق پسر عموی زنش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As soon as he saw her, he was smitten.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه او را دید، کتک خورد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه او را دید به شدت تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They were totally smitten with each other.
[ترجمه گوگل]آنها کاملاً با یکدیگر کتک خورده بودند
[ترجمه ترگمان] اونا کاملا تحت تاثیر قرار گرفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The whole family were smitten with flu.
[ترجمه گوگل]تمام خانواده به آنفولانزا مبتلا شدند
[ترجمه ترگمان]تمام خانواده دچار سرماخوردگی می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was suddenly smitten with remorse.
10. That El Comandante was smitten by the First Lady was immediately apparent.
[ترجمه گوگل]این که الکوماندانته توسط بانوی اول مورد ضرب و شتم قرار گرفت، بلافاصله آشکار شد
[ترجمه ترگمان]بانوی اول کام لا مورد اصابت گلوله قرار گرفت بانوی اول بلافاصله معلوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dan was smitten with remorse.
12. Fellow students remember her being smitten by the tall, good looking Courtney who was 11 years her senior.
[ترجمه گوگل]همدانشجویان به یاد دارند که کورتنی قد بلند و خوشقیافه او را که ۱۱ سال از او بزرگتر بود، کتک زد
[ترجمه ترگمان]دانشجویان من به یاد می آورند که او با مردی بلند قد بلند و خوش قیافه که یازده سال داشت او را دوست داشت، درهم شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He seems really smitten with her.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او واقعاً از او دلخور شده است
[ترجمه ترگمان] به نظر میاد واقعا عاشقش شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was smitten with Steve - and showed it.
[ترجمه گوگل]او با استیو کتک خورد - و آن را نشان داد
[ترجمه ترگمان]او عاشق استیو بود - و آن را به او نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mr Sylvester Stallone, the muscular thespian, is smitten once more.
[ترجمه گوگل]آقای سیلوستر استالونه، تسپین عضلانی، یک بار دیگر کتک خورده است
[ترجمه ترگمان]آقای سیلوستر Stallone، the ماهیچه ای، بار دیگر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید