smithereens

/ˌsmɪðəˈriːnz//ˌsmɪðəˈriːnz/

معنی: قطعات، تکههای ریز
معانی دیگر: (عامیانه) ریزه، خرده، قطعات شکسته، خرد و خاکشیر

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: (informal) small pieces or fragments; bits.

- The explosion blew them to smithereens.
[ترجمه گوگل] انفجار آنها را به قلع و قمع رساند
[ترجمه ترگمان] انفجار آن ها را به smithereens رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to blow into smithereens
خرد و خاکشیر کردن

2. She dashed the glass into smithereens against the wall.
[ترجمه گوگل]او شیشه را به شکل قطعاتی به دیوار کوبید
[ترجمه ترگمان]شیشه را خرد کرد و به دیوار خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our city was bombed to smithereens during the war.
[ترجمه گوگل]شهر ما در زمان جنگ بمباران شد
[ترجمه ترگمان]شهر ما در طی جنگ به smithereens بمب گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bomb blew the car to smithereens.
[ترجمه گوگل]بمب ماشین را به قلع و قمع کرد
[ترجمه ترگمان]بمب اتومبیل را به smithereens رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The explosion blew the bridge to smithereens.
[ترجمه گوگل]انفجار باعث شد که پل را به هم بزند
[ترجمه ترگمان]این انفجار پل را به smithereens رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She dropped the vase and smashed it to smithereens.
[ترجمه گوگل]او گلدان را رها کرد و آن را به گلدان خرد کرد
[ترجمه ترگمان]گلدان را انداخت و آن را خرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Blowing themselves to smithereens may not have been the only steps they took to shield identity.
[ترجمه گوگل]شاید تنها گامی که آنها برای محافظت از هویت برداشته اند، دمیدن خود در میان انباشته ها نبوده باشد
[ترجمه ترگمان]وزش باد خود به smithereens ممکن است تنها مرحله ای باشد که آن ها برای حفظ هویت خود برداشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I wanted to smash him to smithereens.
[ترجمه گوگل]من می خواستم او را درهم بشکنم
[ترجمه ترگمان]می خواستم او را خرد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His hopes were dashed to smithereens.
[ترجمه گوگل]امیدهایش بر باد رفته بود
[ترجمه ترگمان]امیدهای او به کلی خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The explosion blew the bridge smithereens.
[ترجمه گوگل]انفجار باعث منفجر شدن قطعات پل شد
[ترجمه ترگمان]انفجار پل smithereens را منفجر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The glass was smashed to smithereens.
[ترجمه گوگل]شیشه شکسته شد و خرد شد
[ترجمه ترگمان]شیشه خرد شده بود و خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The toilet bowl was blown to smithereens.
[ترجمه گوگل]کاسه توالت را با باد کردن به قلاب می ریزند
[ترجمه ترگمان]کاسه توالت خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mirror broke into splinters [ smithereens ] .
[ترجمه گوگل]آینه شکسته شد
[ترجمه ترگمان]آینه به تکه های ریز تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So many houses were been blown to smithereens in the war.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانه‌ها در جنگ تخریب شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانه ها را در جنگ تکه تکه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Berlin was bombed to smithereens.
[ترجمه گوگل]برلین بمباران شد
[ترجمه ترگمان]برلین برای smithereens بمباران شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطعات (اسم)
smithereens

تکه های ریز (اسم)
smithereens

انگلیسی به انگلیسی

• fragments, small pieces
if something is smashed to smithereens, it is smashed into many small pieces so that it is completely destroyed.

پیشنهاد کاربران

بپرس