smidgeon

/ˈsmɪdʒən//ˈsmɪdʒən/

smidgin مقدار کم، قطعه، تکه

جمله های نمونه

1. The next line is just a smidgeon more complicated.
[ترجمه گوگل]خط بعدی فقط کمی پیچیده تر است
[ترجمه ترگمان]خط بعدی کمی پیچیده تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even mean Joan is met with a smidgeon of sympathy by film's end.
[ترجمه گوگل]حتی در پایان فیلم جوآن با مقداری همدردی روبرو می شود
[ترجمه ترگمان]حتی به این معنی که جوآن با یک حس همدردی در پایان فیلم ملاقات کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was five years since I'd last seen him, but he hadn't changed a smidgeon.
[ترجمه گوگل]از آخرین باری که او را دیده بودم، پنج سال می‌گذشت، اما او حتی یک نفر را عوض نکرده بود
[ترجمه ترگمان]پنج سال از آخرین باری که او را دیده بودم پنج سال بود، اما تغییر شکل نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The goal of this book is to make its readers a little lazier, a smidgeon more impatient, and a whole bunch more hubristic.
[ترجمه گوگل]هدف این کتاب این است که خوانندگانش را کمی تنبل‌تر، آدم‌ها را بی‌حوصله‌تر، و کل دسته را متعصب‌تر کند
[ترجمه ترگمان]هدف این کتاب این است که خوانندگان خود را کمی lazier، a، و یک مشت hubristic دیگر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These products include winners and sinners: juices that supply kids with needed calcium, but also candy disguised as granola bars with just a smidgeon of much-ballyhooed nutrients.
[ترجمه گوگل]این محصولات شامل برنده ها و گناهکاران می شود: آبمیوه هایی که کلسیم مورد نیاز بچه ها را تامین می کنند، اما همچنین آب نبات هایی که به شکل گرانولا پنهان شده اند و فقط مقدار کمی از مواد مغذی بسیار غنی را دارند
[ترجمه ترگمان]این محصولات شامل برندگان و گناهکاران است: آب میوه که کودکان را با کلسیم مورد نیاز تامین می کند، اما همچنین به شکل شیرینی به شکل bars granola با ترکیبی از مواد مغذی غیر ballyhooed شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the standard way, also known as a dictionary display, is just a smidgeon more cluttered than you might like, due to the need to quote the keys.
[ترجمه گوگل]با این حال، روش استاندارد، که به عنوان نمایشگر فرهنگ لغت نیز شناخته می‌شود، به دلیل نیاز به نقل قول کلیدها، فقط کمی درهم‌تر از آنچه ممکن است بخواهید است
[ترجمه ترگمان]با این حال، روش استاندارد که به عنوان صفحه نمایش فرهنگ نیز شناخته می شود، به خاطر نیاز به ارائه کلیدها بیش از حد ممکن است به هم ریخته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In offline, consumers don't really comprehend that the vast amount of content they get is repeated and reused, with just an added smidgeon of exclusivity.
[ترجمه گوگل]در حالت آفلاین، مصرف‌کنندگان واقعاً درک نمی‌کنند که حجم وسیعی از محتوایی که دریافت می‌کنند تکرار و استفاده مجدد می‌شود، تنها با مقداری انحصار افزوده
[ترجمه ترگمان]در حالت برون خط، مصرف کنندگان واقعا درک نمی کنند که مقدار گسترده ای که آن ها دریافت می کنند تکرار می شوند و مجددا مورد استفاده مجدد قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس