smelling salts

/ˈsmelɪŋˈsɒlts//ˈsmelɪŋsɔːlts/

(به ویژه برای سرما خوردگی) داروی بوییدنی، دوای استشمامی

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: a scented preparation of ammonium carbonate used as an inhaled restorative, as in cases of fainting.

جمله های نمونه

1. I gave him a sniff of smelling salts to bring him round.
[ترجمه گوگل]بوي نمكهاي بويش را به او دادم تا گردش بياورم
[ترجمه ترگمان]بوی نمک به او دادم تا او را به اطراف برگردانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Otherwise you might have to apply the smelling salts.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت ممکن است مجبور شوید از نمک های بو استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت ممکن است مجبور باشید نمک smelling را اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It often worked like a dose of smelling salts.
[ترجمه گوگل]اغلب مانند دوز بوی نمک عمل می کند
[ترجمه ترگمان]اغلب مثل یک دز salts بو می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Miss Pitty, could I have your smelling salts?
[ترجمه گوگل]خانم پیتی، آیا می توانم نمک های بویایی شما را داشته باشم؟
[ترجمه ترگمان]خانم پیتی، میتونم نمک your بخورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. WILL: No, not without some serious smelling salts and a heater.
[ترجمه گوگل]ویل: نه، بدون نمک های بدبو و بخاری نیست
[ترجمه ترگمان] نه، نه بدون اون نمک و آب گرم کن دیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These smelling salts will fetch her to.
[ترجمه گوگل]این نمک های بویایی او را به سمت خود می کشاند
[ترجمه ترگمان]این نمک به او می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I gave the girl some smelling salts to bring her to.
[ترجمه گوگل]به دخترک مقداری نمک بو دادم تا او را به او بیاورم
[ترجمه ترگمان]به دخترک نمک دادم تا او را بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Can someone pass the smelling salts?
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند نمک های بو را از خود عبور دهد؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه نفر بوی نمک بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She has fainted; we're trying to fetch her to with smelling salts.
[ترجمه گوگل]او غش کرده است؛ ما سعی می کنیم او را با بوی نمک بیاوریم
[ترجمه ترگمان]دارد از هوش می رود، داریم سعی می کنیم او را با نمک پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• special substance which causes sneezing

پیشنهاد کاربران

a chemical with a strong smell that is put under the nose of people who have become unconscious in order to make them awake again
یک ماده شیمیایی با بوی تند که زیر بینی افرادی که بیهوش شده اند گذاشته می شود تا دوباره بیدار شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

نمک بودار یا نمک معطر یا دوای استشمامی یا کربنات آمونیوم معطر یا ملح خوشبو ماده ای شیمیایی است که در پزشکی برای تحریک هوشیاری به کار می رود.

smelling salts
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/smelling-salts

بپرس