1. I gave him a sniff of smelling salts to bring him round.
[ترجمه گوگل]بوي نمكهاي بويش را به او دادم تا گردش بياورم
[ترجمه ترگمان]بوی نمک به او دادم تا او را به اطراف برگردانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Otherwise you might have to apply the smelling salts.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت ممکن است مجبور شوید از نمک های بو استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت ممکن است مجبور باشید نمک smelling را اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It often worked like a dose of smelling salts.
[ترجمه گوگل]اغلب مانند دوز بوی نمک عمل می کند
[ترجمه ترگمان]اغلب مثل یک دز salts بو می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Miss Pitty, could I have your smelling salts?
[ترجمه گوگل]خانم پیتی، آیا می توانم نمک های بویایی شما را داشته باشم؟
[ترجمه ترگمان]خانم پیتی، میتونم نمک your بخورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. WILL: No, not without some serious smelling salts and a heater.
[ترجمه گوگل]ویل: نه، بدون نمک های بدبو و بخاری نیست
[ترجمه ترگمان] نه، نه بدون اون نمک و آب گرم کن دیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These smelling salts will fetch her to.
[ترجمه گوگل]این نمک های بویایی او را به سمت خود می کشاند
[ترجمه ترگمان]این نمک به او می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I gave the girl some smelling salts to bring her to.
[ترجمه گوگل]به دخترک مقداری نمک بو دادم تا او را به او بیاورم
[ترجمه ترگمان]به دخترک نمک دادم تا او را بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Can someone pass the smelling salts?
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند نمک های بو را از خود عبور دهد؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه نفر بوی نمک بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She has fainted; we're trying to fetch her to with smelling salts.
[ترجمه گوگل]او غش کرده است؛ ما سعی می کنیم او را با بوی نمک بیاوریم
[ترجمه ترگمان]دارد از هوش می رود، داریم سعی می کنیم او را با نمک پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید