smell out

جمله های نمونه

1. The dog will smell out a thief.
[ترجمه گوگل]سگ بوی دزد را خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]سگ دزد را بو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He says he can smell out trouble before it starts.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که می‌تواند قبل از شروع مشکلات بوی آن را حس کند
[ترجمه ترگمان]اون می گه قبل از اینکه شروع به شه می شه به خودش زحمت بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They'll be able to smell out any corruption.
[ترجمه گوگل]آنها قادر خواهند بود بوی هر گونه فساد را به مشام برسانند
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر خواهند بود هر گونه فساد را تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They use dogs trained to smell out explosives.
[ترجمه گوگل]آنها از سگ هایی استفاده می کنند که برای بو کردن مواد منفجره آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها از سگ های آموزش دیده برای بوییدن مواد منفجره استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At customs, dogs are used to smell out drugs in passengers' luggage.
[ترجمه گوگل]در گمرک از سگ ها برای استشمام بوی مواد مخدر در چمدان مسافران استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در گمرک، سگ ها برای بوییدن مواد مخدر در چمدان های مسافران استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He could always smell out fear.
[ترجمه گوگل]او همیشه بوی ترس را حس می کرد
[ترجمه ترگمان]همیشه بوی ترس می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His nose can smell out a human or a Minpin or any other animal from ten miles away.
[ترجمه گوگل]بینی او از ده مایلی دورتر بوی انسان یا مین پین یا هر حیوان دیگری را حس می کند
[ترجمه ترگمان]بینی او می تواند یک انسان یا a یا هر حیوان دیگری را از ده مایل دورتر استشمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Get the smell out of your clothes.
[ترجمه گوگل]بو را از لباستان بیرون کنید
[ترجمه ترگمان] بو رو از لباسات خارج کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Change waists - coat again me also can smell out your flavour!
[ترجمه گوگل]کمر را تغییر دهید - دوباره کت من را نیز می توانم بوی عطر و طعم شما را بپوشانم!
[ترجمه ترگمان]لباست رو عوض کن منم می تونم طعم your حس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once we smell out something unusual, we should report it to the campus guard immediately.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بوی چیزی غیرعادی را حس کردیم، باید فوراً آن را به نگهبان دانشگاه گزارش دهیم
[ترجمه ترگمان]وقتی چیزی غیر عادی را حس می کنیم، باید بلافاصله آن را به گارد دانشگاه گزارش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The police used dogs to smell out the criminals.
[ترجمه گوگل]پلیس از سگ ها برای استشمام بوی مجرمان استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس از سگ ها برای بوییدن the استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Other cities guest, need not say also can smell out its deep breath old flavour.
[ترجمه گوگل]مهمان شهرهای دیگر، نیازی به گفتن نیست که می توانند طعم قدیمی نفس عمیق آن را استشمام کنند
[ترجمه ترگمان]دیگر شهرها، نیازی به گفتن نیست که بوی تند نفس خود را نیز استشمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just entered a village, already from a smell out on quote card depreciating hot flavour.
[ترجمه گوگل]تازه وارد دهکده‌ای شده‌ام، در حال حاضر به دلیل بویی که در کارت نقل‌قول‌ها طعم تند را کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]همین الان وارد یک دهکده شدیم، از همین حالا با بوی خوش عطر و طعم آن به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dogs were prized for their ability to smell out animals.
[ترجمه گوگل]سگ ها به دلیل توانایی آنها در بوییدن حیوانات مورد توجه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]سگ ها به خاطر توانایی آن ها برای بوییدن حیوانات باارزش تلقی می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• discover; fill with stench

پیشنهاد کاربران

بابوکشیدن پیداکردن
بوبردن
فهمیدن
بوی چیزی درجایی پیچیدن
پیدا کردن چیزی با بو کردن

بپرس