smear campaign
انگلیسی به انگلیسی
a smear campaign is an attempt made by a group of people over a period of time to damage the reputation of someone or something by starting unpleasant rumours and telling untrue stories about them.
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
کارزار تخریب / کمپین بدنام سازی / تبلیغات منفی علیه فرد یا گروه
در زبان محاوره ای:
لجن پراکنی / خراب کردن آبرو / زدن زیرآب کسی
🔸 تعریف ها:
1. ( سیاسی – انتخاباتی ) :
... [مشاهده متن کامل]
اقدام سازمان یافته برای انتشار اطلاعات منفی، اغلب نادرست یا اغراق شده، با هدف تخریب اعتبار یک فرد یا گروه
مثال:
The candidate was targeted by a vicious smear campaign.
اون نامزد قربانی یه کمپین تخریبی بی رحمانه شد.
2. ( رسانه ای – اجتماعی ) :
استفاده از رسانه ها، شایعات یا شبکه های اجتماعی برای بدنام کردن شخصی در افکار عمومی
مثال:
The tabloid launched a smear campaign against the celebrity.
اون روزنامه زرد یه کارزار تخریبی علیه اون سلبریتی راه انداخت.
3. ( شخصی – حرفه ای ) :
تلاش برای خراب کردن وجهه ی حرفه ای یا اجتماعی یک فرد، معمولاً از سوی رقبا یا دشمنان
مثال:
He lost his job after a smear campaign by jealous colleagues.
بعد از یه کمپین تخریبی از طرف همکارای حسود، کارشو از دست داد.
🔸 مترادف ها:
defamation – character assassination – slander – mudslinging – vilification
کارزار تخریب / کمپین بدنام سازی / تبلیغات منفی علیه فرد یا گروه
در زبان محاوره ای:
لجن پراکنی / خراب کردن آبرو / زدن زیرآب کسی
🔸 تعریف ها:
1. ( سیاسی – انتخاباتی ) :
... [مشاهده متن کامل]
اقدام سازمان یافته برای انتشار اطلاعات منفی، اغلب نادرست یا اغراق شده، با هدف تخریب اعتبار یک فرد یا گروه
مثال:
اون نامزد قربانی یه کمپین تخریبی بی رحمانه شد.
2. ( رسانه ای – اجتماعی ) :
استفاده از رسانه ها، شایعات یا شبکه های اجتماعی برای بدنام کردن شخصی در افکار عمومی
مثال:
اون روزنامه زرد یه کارزار تخریبی علیه اون سلبریتی راه انداخت.
3. ( شخصی – حرفه ای ) :
تلاش برای خراب کردن وجهه ی حرفه ای یا اجتماعی یک فرد، معمولاً از سوی رقبا یا دشمنان
مثال:
بعد از یه کمپین تخریبی از طرف همکارای حسود، کارشو از دست داد.
🔸 مترادف ها:
سیاستمورد قبل از انتخابات با یک کارزار تخریب شدید مواجه شد.
... [مشاهده متن کامل]
آنها یک کارزار تخریب برای نابودی اعتبارش راه انداختند.
شرکت قربانی یک کارزار تخریب شرکتی شد.
شایعات دروغ اغلب در کارزارهای تخریب استفاده می شوند.
او به مخالفانش متهم کرد که کارزار تخریب راه انداخته اند.
کارزار تخریب نتیجه معکوس داد و در واقع به محبوبیتش کمک کرد.
روزنامه نگاران باید از مشارکت در کارزارهای تخریب خودداری کنند.
شبکه های اجتماعی کارزارهای تخریب را خطرناک تر کرده اند.
کارزار تخریب کاملاً بر اساس دروغ بود.
ما به قوانینی نیاز داریم که از کارزارهای تخریب سیاسی جلوگیری کنند.
- "Smear campaign" is most commonly translated as "کارزار تخریب" in Persian.
- In media/political contexts, "تخریب شخصیت" ( character assassination ) is also used.
- The verb form would be "لجن مالی کردن" ( to smear ) or "تخریب کردن" ( to defame ) .
کارزار بدنام سازی
تخریب چهره شخصیتی فرد مهمی از طریق روایت عامدانه داستان های دروغین